-
آیا باغ عدن اولین محل سکونت انسان بود؟برج دیدهبانی: آیا باغ عدن واقعاً وجود داشت؟
-
-
آیا باغ عدن اولین محل سکونت انسان بود؟
خود را در باغی مجسم کنید؛ باغی وسیع که در آن نه صدای هیاهوی شهری را میشنوید، نه دیواری میبینید، باغی که در آن آرامش مطلق حکمفرماست. اما مهمتر از همه ذهنتان آرام است، فکر و خیال و نگرانی ندارید. ذرهای ضعف، درد و بیماری در وجودتان حس نمیکنید. هوش و حواستان آزاد و رهاست و میتوانید بدون هیچ دغدغهای از محیط فرحبخش اطرافتان لذّت ببرید.
اول با دل سیر شکوفههای رنگین را نگاه میکنید، توجهتان به چمنزار سبز و پهناور زیر نور آفتاب و سایهٔ آنها جلب میشود. بعد به رودخانهٔ شفاف و درخشان چشم میدوزید. نسیمی لطیف و ملایم روی پوستتان حس میکنید، عطر و رایحهای خوشایند به مشامتان میرسد. صدای بهم خوردن برگ درختان در نسیم، ریزش آب روی صخره، صدای آواز پرندگان و صدای حشرات را میشنوید. چنین محیط زیبا و آرامشبخشی آرزوی هر کسی است؟
در سرتاسر دنیا این اعتقاد وجود دارد که بشر در چنین محیطی زندگی خود را آغاز کرده است. قرنهاست که یهودیت، مسیحیت و اسلام در مورد جنّت یا بهشت عدن تعلیم میدهند. به گفتهٔ کتاب مقدّس خدا این باغ را برای سکونت آدم و حوّا فراهم کرد؛ محیطی آرام و شادیبخش. رابطهٔ آنان با یکدیگر و همین طور با حیوانات خوب و صلحآمیز بود. آدم و حوّا با خدا نیز رابطهای نزدیک و صمیمی داشتند؛ خدایی که با مهربانی و محبت این محیط زیبا را برای زندگی ابدیشان مهیا کرده بود.—پیدایش ۲:۱۵-۲۴.
هندوها نیز معتقدند که در گذشتههای دور بهشتی روی زمین بوده است. بودیستها بر این باورند که بوداها یا رهبران بزرگ مذهبیشان، در عصرهای طلایی ظهور میکنند؛ در دورانهایی که وضعیت دنیا مثل بهشت است. بسیاری از مذاهب آفریقایی نیز داستانهایی دارند که شباهتهایی با گزارش کتاب مقدّس در مورد آدم و حوّا دارد.
در واقع وجود بهشت در آغاز تاریخ بشر را میتوان در مذاهب و سنتهای بسیاری از مردم دنیا یافت. نویسندهای میگوید: «بسیاری از تمدنهای باستان به وجود بهشت در آغاز تاریخ بشر معتقدند یعنی محیطی که در آن کاملیت، آزادی، صلح، خوشبختی و وفور نعمت بوده و ظلم، کشمکش و درگیری در آن جایی نداشته است. ... همین اعتقاد موجب شده که جامعهٔ بشری در آرزو و در پی بازیافتن بهشت از دسترفته باشد.»
به نظر شما آیا ممکن است ریشهٔ تمام این اعتقادات و داستانها در مورد بهشت یکی باشد؟ آیا ممکن است دلیل رواج آن در سراسر دنیا این باشد که بهشتی وجود داشته است؟ آیا واقعاً در گذشتههای دور باغ عدن و آدم و حوّا وجود داشتهاند؟
برخی این عقیده را مسخره میکنند. برای بسیاری در عصر علم و دانش، چنین گزارشهایی در حد داستان و افسانه است و بس. در کنار این افراد، بسیاری از رهبران مذهبی نیز در گفتههایشان ناباوری به گزارش باغ عدن را رواج میدهند. آنان میگویند چنین مکانی وجود خارجی نداشته و این گزارش حکایت و افسانهای است که به صورت استعاره و تشبیه بیان شده است.
البته در کتاب مقدّس حکایتهایی آمده است، عیسی خود با حکایت و مَثَل تعلیم میداد. اما کتاب مقدّس به شیوهای گزارش باغ عدن را عرضه کرده است که نشان میدهد حکایت نیست، بلکه گذشتهٔ ما و تاریخی واقعی است. به همین سادگی. اگر وقایع این گزارش هیچ گاه روی نداده باشد چطور میتوان به بقیهٔ کتاب مقدّس اعتماد کرد؟ در اینجا بررسی میکنیم که چرا برخی افراد وجود باغ عدن را مورد تردید قرار میدهند. پس از آن به این موضوع میپردازیم که این گزارش چرا اهمیت دارد و چه ارتباطی با ما دارد.
-
-
آیا واقعاً باغ عدن وجود داشته است؟برج دیدهبانی: آیا باغ عدن واقعاً وجود داشت؟
-
-
آیا واقعاً باغ عدن وجود داشته است؟
آیا شما با داستان آدم و حوّا در باغ عدن آشنایید؟ در سراسر دنیا مردم آن را شنیدهاند. شاید بهتر باشد خودتان آن را در کتاب مقدّس بخوانید؛ در کتاب پیدایش ۱:۲۶–۳:۲۴. در اینجا خلاصهٔ آن را نقل میکنیم.
یَهُوَه خداa از خاک زمین انسانی آفرید. نامش را آدم گذاشت. برای سکونت باغی در ناحیهای بنام عدن برایش خلق کرد؛ باغی با آب فراوان و درختان میوهٔ زیبای بسیار. در وسط آن باغ «درخت شناخت نیک و بد» قرار داشت. خوردن از آن درخت را خدا برای انسانها ممنوع کرد، نافرمانی و خوردن از آن درخت به مرگ آنان میانجامید. چندی بعد یَهُوَه خدا یاری برای آدم آفرید؛ زنی به نام حوّا که از یکی از دندههای آدم آفریده شد. خدا وظیفهٔ نگهداری از باغ را به آنان سپرد و به آنان گفت که تولیدمثل کنند و در سراسر زمین زندگی کنند.
یکبار که حوّا تنها بود، ماری با او صحبت میکند. مار او را وسوسه میکند که از میوهٔ آن درخت بخورد، با این ادعا که خدا به او دروغ گفته و آنان نخواهند مرد. ضمناً این که خدا چیزی خوب را از آنان دریغ کرده، چون با خوردن از آن میوه، آنان میتوانند همچون خدا شوند. حوّا فریب میخورد و از میوهٔ درخت میخورد. بعد، آدم هم در نافرمانی از خدا به او ملحق میشود. یَهُوَه خدا نیز حکم آدم، حوّا و آن مار را اعلام میکند. آنان از آن باغ زیبا و بهشتی بیرون انداخته میشوند و فرشتگانی راه ورود به باغ را میبندند.
زمانی در میان پژوهشگران، دانشمندان و مورخین اعتقاد به درستی و صحّت تاریخی این گزارش در کتاب مقدّس رایج و معمول بود. امروزه برعکس رایج و معمول است که با دیدهٔ تردید به آن بنگرند یا کلاً آن را رد کنند. اما دلیل تردیدشان در درستی گزارش کتاب پیدایش در مورد آدم، حوّا و باغ عدن چیست؟ در اینجا به چهار سؤال معمول در این رابطه میپردازیم.
۱. آیا باغ عدن مکانی واقعی بوده است؟
چرا برخی در مورد این موضوع تردید دارند؟ به احتمال قوی عقاید فلسفی در آن نقش داشته است. قرنها الٰهیونی بر این عقیده بودند که باغ عدن در جایی روی زمین وجود دارد. اما کلیسا تحت تأثیر فلسفهٔ یونان قرار گرفت، مانند عقاید فلسفی افلاطون و ارسطو که معتقد بودند هیچ چیز بر زمین نمیتواند کامل باشد، تنها آسمان میتواند چیزی کامل را در خود جای دهد. از این رو الٰهیون چنین استدلال کردند که بهشت باید جایی نزدیک به آسمان باشد.b برخی میگفتند باغ بهشت باید آنقدر بالا باشد که تحت تأثیر زمین قرار نگیرد. برخی نیز میگفتند این باغ در قطب شمال یا جنوب است، گروهی نیز میگفتند جایی نزدیک به ماه یا روی آن است. پس بیدلیل نیست که کل موضوع باغ عدن با خیالپردازی و تصوّرات گوناگون آمیخته شد. برخی محققان میگویند چنین مکانی از نظر جغرافیایی هیچ گاه وجود نداشته است.
اما در کتاب مقدّس مکان جغرافیایی آن مشخص شده است. در کتاب پیدایش ۲:۸-۱۴ مشخصههایی در مورد آن آمده است. این باغ در شرق ناحیهای به نام عدن قرار داشت. از رودخانهای آبیاری میشد که سرچشمهٔ چهار رودخانهٔ دیگر بود. در کتاب مقدّس نام این چهار رودخانه و توضیحی مختصر در مورد مسیر آنها آمده است. این جزئیات بسیاری از محققان را بر آن داشته که با کندوکاو بیشتر در این گزارش کتاب مقدّس به مکان جغرافیایی آن منطقهٔ کهن پی ببرند. اما این محققان به نتایج متفاوت و حتی متضادی رسیدهاند. آیا این نکته به این معنی است که توصیف منطقهٔ عدن، باغ آن و رودخانههای آن در کتاب پیدایش تنها داستان و قصه است؟
به این مطلب توجه کنید: گزارش وقایع باغ عدن مربوط به ۶۰۰۰ سال پیش است. ظاهراً موسی از روی گزارشهای شفاهی یا مدارکی که در آن زمان موجود بوده آن را به قلم آورده است. البته او این گزارش را حدود ۲۵۰۰ سال بعد از وقایع عدن نوشته است. حتی در آن زمان هم باغ عدن به تاریخ باستان تعلّق داشت. حال، آیا ممکن است نشانههای جغرافیایی، مثل رودخانهها طی قرنها تغییر کرده باشد؟ پوستهٔ زمین همواره در حال تغییر است. منطقهای که به احتمال قوی عدن در آن قرار داشته است روی کمربند زلزله قرار دارد؛ منطقهای که طبق گزارشهای امروز ۱۷ درصد بزرگترین زمینلرزهها در آنجا صورت میگیرد. در چنین منطقهای وقوع تغییرات جغرافیایی کاملاً طبیعی و معمول است. علاوه بر این، طوفان و سیل زمان نوح نیز میتواند بر ویژگیهای جغرافیایی آن ناحیه تأثیر گذاشته باشد که امروزه برای ما ناشناخته است.c
اما چند نکته وجود دارد که از درستی آن اطمینان داریم: گزارشی که در پیدایش آمده در مورد باغی واقعی صحبت میکند. از میان چهار رودخانهای که در این گزارش به آنها اشاره شده است، دو رود فرات و دجله یا حِدَّقِل امروزه نیز جاری است و برخی سرچشمههای این دو رود بسیار به هم نزدیکند. در این گزارش به نام سرزمینهایی که این رودها در آن جاری بوده، اشاره شده است و مشخصههای منابع طبیعی شناختهشدهٔ آن منطقه نیز ذکر شده است. برای مردم اسرائیل باستان، اولین مخاطبین این گزارش، این جزئیات اطلاعاتی مفید بود.
آیا در داستان و افسانه به جزئیاتی اینچنین پرداخته میشود؟ آیا برای این که درستی و نادرستی داستانی مشخص نباشد، بهترین راه حذف کردن جزئیات نیست؟ معمولاً افسانه این طور شروع میشود، «روزی در سرزمینی دور» ماجرایی روی داده است. اما در وقایع تاریخی به جزئیات اشاره میشود و گزارش باغ عدن نیز این گونه نوشته شده است.
۲. آیا واقعاً میتوان باور کرد که خدا آدم را از خاک زمین و زن را از دندهٔ آدم آفریده است؟
امروزه علم تأیید میکند که بدن انسان از عناصر مختلف ساخته شده است، عناصری مانند هیدروژن، اکسیژن و کربن. تمامی این عناصر در خاک زمین موجود است. اما چگونه این عناصر کنار هم موجودی زنده را ساخته است؟
بسیاری از دانشمندان این نظریه را دارند که حیات به خودی خود به وجود آمده است. معتقدند شکلی ساده از حیات طی میلیونها سال به مرور پیچیده و پیچیدهتر شده است. اما کلمهٔ «ساده» برای موجود زنده گمراهکننده است. تمامی موجودات زنده بسیار پیچیدهاند، حتی یک موجود تکسلولی کوچک. هیچ اثباتی بر این ادعا وجود ندارد که حیات تصادفی به وجود آمده باشد، یا حتی بتواند تصادفی به وجود آید. بلکه تمامی جانداران شواهدی انکارناپذیر و روشن هستند بر یک طراح هوشمند و بسیار برتر از ما.d—رومیان ۱:۲۰.
فرض کنید به سمفونیای زیبا گوش میدهید، یا نقاشیای بینظیر را میبینید و آن را تحسین میکنید یا از دستاوردی فنی مبهوت میشوید. آیا ممکن است بر این نکته پافشاری کنید که اینها سازندهای نداشتهاند یا حتی چنین فکری به ذهنتان خطور کند؟ بیشک چنین نیست. البته این شاهکارها ذرّهای با پیچیدگی، زیبایی نوآفرینی طرح بدن انسان قابل مقایسه نیست. پس چطور میتوان تصوّر کرد که بدن انسان طراح و آفرینندهای نداشته است؟ به علاوه طبق گزارش کتاب پیدایش، از میان تمامی موجودات روی زمین تنها انسان به صورت خدا آفریده شده است. (پیدایش ۱:۲۶) تنها انسان مانند خداوند از ابتکار و خلاقیت لذّت میبرد که در موسیقی، هنر و فنون مختلف جلوهگر است. حال آیا این تعجبآور است که خدا در آفرینش و خلق اثری، بسیار برتر از ما باشد؟
چرا باید آفرینش زن از دندهٔ مرد سؤال برانگیز باشد؟e واضح است که خدا میتوانست زن را به گونهای دیگر خلق کند. اما راهی را که برای آفرینش زن انتخاب کرد معنی و مفهومی عمیق دارد. او میخواست که مرد و زن با یکدیگر ازدواج کنند و رابطهای نزدیک داشته باشند کنند، طوری که گویی «یک تن» هستند. (پیدایش ۲:۲۴) در واقع مرد و زن میتوانند یکدیگر را کامل کنند و پیوندی استوار، دوجانبه و مفید بسازند. آیا این موضوع نشانگر حکمت آفریدگاری مهربان نیست؟
علاوه بر این علم ژنتیک مدرن به این مطلب رسیده است که به احتمال قوی تمام انسانها از یک مرد و یک زن به وجود آمدهاند. بهراستی آیا این مطالب اعتماد ما را به درستی گزارش کتاب پیدایش بیشتر نمیکند؟
۳. آیا درخت شناخت نیک و بد و درخت حیات تخیّل و افسانه است؟
واقعیت این است که گزارش پیدایش نمیگوید که این دو درخت قدرتی خاص یا نیرویی غیرعادی از خود داشتهاند. بلکه یَهُوَه خدا به این دو درخت واقعی، مفهومی سمبولیک و نمادین داد.
انسان نیز گاه کاری مشابه انجام میدهد. مثلاً شاید یک قاضی در مورد بیحرمتی به دادگاه هشدار دهد. مسلّماً منظور قاضی اثاثیه و وسایل دادگاه یا دیوارهای آن سالن نیست، بلکه منظور او بیحرمتی به نظام و قضاوتی است که دادگاه نمایندهٔ آن است. پادشاهان مختلف نیز از تاج و عصای مرصع به عنوان نمادی از اختیارات و مقامشان استفاده میکنند.
حال این دو درخت مظهر چه بودند؟ نظریههای پیچیدهٔ بسیاری سر هم شده است. پاسخ آن بسیار ساده اما اساسی است. درخت شناخت نیک و بد مظهر حقی بود که تنها متعلّق به خداست؛ این که تنها او حق دارد تعیین کند چه چیز خوب و چه چیز بد است. (اِرْمیا ۱۰:۲۳) پس بیمورد نبود که برداشتن از آن درخت جرم و خلافکاری بود. از سوی دیگر، درخت حیات مظهر هدیهای بود که تنها خدا میتواند آن را به انسان ببخشد، این هدیه حیات جاودان است.—رومیان ۶:۲۳.
۴. چگونه یک مار میتواند صحبت کند، آیا این افسانه نیست؟
درست است این جنبه از گزارش پیدایش عجیب و باورنکردنی است، به خصوص اگر گزارشهای دیگر در کتاب مقدّس نادیده گرفته شود، چون بخشهای دیگر کتاب مقدّس به روشنی این معما را حل کرده است.
چه کسی و چه چیز موجب شد که به نظر رسد ماری صحبت میکند؟ اسرائیلیان زمان باستان از مطالبی آگاه بودند که میتوانست نقش این مار را برایشان روشن کند. مثلاً میدانستند حیوانات قادر به صحبت کردن نیستند، اما موجودی روحی میتواند باعث شود که به نظر برسد حیوانی صحبت میکند. موسی در مورد بَلعام نیز گزارشی نوشته است که خدا فرشتهاش را فرستاد و کاری کرد که الاغ بَلْعام حرف بزند.—اعداد ۲۲:۲۶-۳۱؛ ۲پِطرُس ۲:۱۵، ۱۶.
آیا موجودات روحی دیگر از جمله فرشتگان شریر یعنی دشمنان خدا میتوانند معجزه کنند؟ موسی شاهد بود که چطور ساحران و جادوگران مصری توانستند برخی از معجزات خدا را انجام دهند، مثلاً آنان عصا را در مقابل چشمان حاضران به مار تبدیل کردند. تنها از طریق موجودات روحی که دشمن خدایند، آن ساحران و جادوگران قدرت انجام چنین اعمال عجیب و غیرعادی را داشتند.—خروج ۷:۸-۱۲.
ظاهراً موسی کتاب الهامی ایّوب را نیز به قلم آورده است. در این کتاب در مورد دشمن اصلی خدا، شیطان که وفاداری خادمان او را زیر سؤال برده، مطالب بسیاری آمده است. (ایّوب ۱:۶-۱۱؛ ۲:۴، ۵) پس قاعدتاً اسرائیلیان زمان باستان میتوانستند چنین نتیجهگیری کنند که در پس صحبت کردن مار در باغ عدن و فریب حوّا در نافرمانی از خدا، شیطان این موجود روحی شریر نقش داشته است.
حال آیا واقعاً شیطان در پس آن مار بود؟ بعدها عیسی شیطان را «دروغگو و پدر دروغ» معرفی کرد. (یوحنا ۸:۴۴) منظور از «پدر دروغ» قاعدتاً عامل و به وجود آورندهٔ اولین دروغ است. اولین دروغ در کلمات مار به حوّا آشکار است. برخلاف هشدار خدا که خوردن از میوهٔ درخت ممنوعه باعث مرگ میشود، مار گفت: «بهیقین نخواهید مرد.» (پیدایش ۳:۴) در واقع عیسی روشن کرد که شیطان در پس این گفته بوده است. در کتاب مکاشفه که عیسی آن را بر یوحنای رسول آشکار کرد، این نکته صریحاً آمده است. در آنجا شیطان «همان مار کهن» معرفی شده است.—مکاشفه ۱:۱؛ ۱۲:۹.
آیا واقعاً باور این سخت است که موجودی روحی و قدرتمند طوری وانمود کند که انگار ماری صحبت میکند؟ حتی انسانها که قدرتشان بسیار کمتر از موجودات روحی است میتوانند با تکنیکها و ترفندهایی نمایشی دهند که گویی عروسکی واقعاً صحبت میکند.
قانعکنندهترین شواهد
با توجه به آنچه بررسی شد به نظر شما آیا دلایل کسانی که در گزارش کتاب پیدایش تردید دارند، بجا بوده است؟ البته شواهد محکم دیگری وجود دارد که نشان میدهد این گزارش حقیقتی تاریخی است.
برای مثال عیسی مسیح «شاهد امین و حقیقی» خوانده شده است. (مکاشفه ۳:۱۴) عیسی مردی کامل بود، او هیچ گاه دروغ نگفت و هیچ گاه حقیقت را طوری دیگر جلوه نداد. به علاوه، او خود گفته است که بسیار پیش از این که به صورت انسان بر زمین آید، وجود داشته است. در واقع او «پیش از آغاز دنیا» آفریده شده بود و در کنار پدرش، یَهُوَه خدا بوده است. (یوحنا ۱۷:۵) از زمانی که زندگی و حیات بر زمین آغاز شد او شاهد عینی تمامی وقایع روی زمین بوده است. حال این شاهد امین و قابلاعتماد در مورد گزارش کتاب پیدایش چه گفته است؟
عیسی در مورد آدم و حوّا به عنوان انسانهایی واقعی صحبت کرد. او برای تأکید بر معیار یَهُوَه خدا در ازدواج و تکهمسری، به ازدواج آدم و حوّا اشاره کرد. (مَتّی ۱۹:۳-۶) اگر آنان هیچ گاه وجود نداشتهاند و باغ عدنی در کار نبوده و همه فقط داستان و افسانه بوده است، پس یا عیسی فریب خورده بود یا دروغ گفته است. البته در مورد عیسی هیچکدام ممکن نیست. عیسی در آسمان خود شاهد بوده که چه وقایع تلخی در باغ عدن روی داده است. بهراستی که گفتههای عیسی محکمترین اثبات است!
در واقع باور نداشتن به گزارش کتاب پیدایش، ایمان به عیسی را زیر سؤال میبرد. همچنین اگر به این گزارش شک کنیم نمیتوانیم برخی از مهمترین موضوعات کتاب مقدّس و مهمترین وعدههای خدا را درک کنیم. مقالهٔ بعد نشان میدهد که چرا چنین است.
[پاورقیها]
a «یَهُوَه» نام خاص خدا در کتاب مقدّس است.
b این تعلیم خلاف کتاب مقدّس است. طبق کتاب مقدّس تمامی اعمال یَهُوَه کامل است، فساد و تباهی از افراد دیگری به وجود میآید. (تَثنیه ۳۲:۴، ۵) یَهُوَه خدا در پایان آفرینش زمین، هر آنچه آفریده بود را «بسیار نیکو» خواند.—پیدایش ۱:۳۱.
c ظاهراً طوفان و سیل عظیمی که خدا به وجود آورد، تمامی اثرات باغ عدن را از میان برد. با توجه به حِزْقیال ۳۱:۱۸ حتی مدتها پیش از قرن هفتم قبل از میلاد اثری از باغ عدن و «درختان عدن» وجود نداشته است. از این رو تلاش کسانی که در پی نشانههایی از وجود باغ عدن بودهاند بیهوده بوده است.
d برای کسب اطلاعات بیشتر به بروشور منشأ حیات—پنج پرسش مهم چاپ شاهدان یَهُوَه مراجعه کنید.
e جالب توجه است که علم پزشکی مدرن به این رسیده که دنده توانایی ترمیم بسیار بالایی دارد. برخلاف دیگر استخوانهای بدن، اگر غشای استخوان دنده از میان نرفته باشد، دنده میتواند دوباره رشد کند.
-
-
باغ عدن چه ارتباطی با ما دارد؟برج دیدهبانی: آیا باغ عدن واقعاً وجود داشت؟
-
-
باغ عدن چه ارتباطی با ما دارد؟
یکی از دلایل عجیبی که محققان برای مردود شمردن گزارش کتاب مقدّس در مورد باغ عدن ارائه میدهند این است که مابقی کتاب مقدّس درستی این گزارش را تأیید نمیکند. برای نمونه، پاول موریس، پروفسور مطالعات مذهبی مینویسد: «هیچ جای کتاب مقدّس مستقیماً به داستان عدن اشاره نشده است.» هر چند که برخی به اصطلاح «متخصصان» با این نظر موافقند، اما واقعیت کاملاً خلاف این گفته را ثابت میکند.
در کتاب مقدّس بارها به باغ عدن، آدم، حوّا و مار اشاره شده است.a اما باید گفت خطایی بزرگتر و گستردهتری در مقایسه با این اشتباه محققان وجود دارد. رهبران مذهبی و منتقدین کتاب مقدّس با بیاعتبار کردن گزارش باغ عدن در واقع اعتبار کل کتاب مقدّس را زیر سؤال میبرند. منظور چیست؟
بدون درک رویدادهای باغ عدن نمیتوان کل کتاب مقدّس را درک کرد. برای مثال، کتاب مقدّس طوری ارائه و طراحی شده است که به مهمترین پرسشهای زندگی ما انسانها پاسخ دهد. بارها و بارها پاسخ این پرسشها به رویدادی مربوط میشود که در باغ عدن رخ داده است. به نمونههایی توجه کنید.
● چرا پیر میشویم و میمیریم؟ اگر آدم و حوّا مطیع یَهُوَه بودند میتوانستند تا ابد زندگی کنند. تنها نافرمانی موجب مرگ آنان میشد. از آن روز که نافرمانی کردند در سراشیبی مرگ افتادند و مرگشان شروع شد. (پیدایش ۲:۱۶، ۱۷؛ ۳:۱۹) زندگی کاملشان را از دست دادند. این ناکاملی آنان را در وضعیتی قرار داد که تنها میتوانستند همان وضعیت یعنی گناه و ناکاملی را به فرزندانشان انتقال دهند. کتاب مقدّس چنین میگوید: «گناه از طریق یک انسان وارد دنیا شد و از طریق گناه مرگ آمد و از آنجا که همه گناه کردند، مرگ در میان همهٔ انسانها شیوع یافت.»—رومیان ۵:۱۲.
● چرا خدا اجازه داده است شرارت و بدی وجود داشته باشد؟ در باغ عدن شیطان خدا را دروغگو و کسی خواند که چیزهای خوب را از مخلوقاتش دریغ میکند. (پیدایش ۳:۳-۵) در واقع شیطان با این کار درستی شیوهٔ حکمرانی یَهُوَه را زیر سؤال برد. آدم و حوّا به اختیار خود از شیطان پیروی کردند. پس آنان نیز به حق بودن اقتدار یَهُوَه را رد کردند، در واقع ادعا کردند که خود میتوانند تعیین کنند چه چیز خوب یا بد است. یَهُوَه خدا که حکمت و عدالتش کامل است، میدانست که تنها یک راه برای ثابت شدن نادرستی این ادعا وجود دارد، این که اجازه دهد زمان بگذرد و به انسانها مطابق خواستهشان فرصت دهد که خود حکمرانی را در دست گیرند. نتیجهٔ آن نیز شرارت و بدی دنیاست که البته تا حدّی نفوذ مداوم شیطان مسبب آن است. البته در این میان نیز به تدریج حقیقتی مهم ثابت و روشن میشود، این که انسان بدون راهنمایی خدا از یافتن راه درست در زندگی عاجز است.—اِرْمیا ۱۰:۲۳.
● قصد خدا برای زمین چیست؟ در باغ عدن یَهُوَه معیاری برای زیبایی زمین قرار داد و آن را تحت اختیار آدم و حوّا گذاشت تا با همان قیاس زیبایی و هماهنگی را در کل زمین به وجود آورند و آن را از نوادگان خود پر کنند. (پیدایش ۱:۲۸) پس قصد خدا این است که زمین بهشت شود و انسانهایی کامل از نوادگان آدم و حوّا در صلح و آرامش در آن سکونت کنند. بسیاری از قسمتهای کتاب مقدّس مربوط به تحقق این خواست خدا برای زمین است.
● چرا عیسی مسیح به زمین آمد؟ آدم و حوّا با نافرمانی در باغ عدن حکم مرگ خود و تمامی نوادگانشان را صادر کردند، اما خدای پرمهرمان امید و راهی برای رهایی نوادگان آنان میسر ساخت. او عیسی مسیح، پسرش را به زمین فرستاد تا آنچه را که کتاب مقدّس «بهای رهایی» مینامد، میسر شود. (مَتّی ۲۰:۲۸) این به چه معنی است؟ عیسی «آدم آخر» از آنچه آدم در آن شکست خورد، موفق و سربلند بیرون آمد. برخلاف آدم، عیسی با اطاعت از خدا زندگی کامل خود را حفظ کرد. او با میل خود زندگیاش را قربانی کرد و از این طریق «بهای رهایی» انسانها را پرداخت. به این ترتیب، بخشش گناهان برای تمامی انسانهای وفادار به خدا میسر شده است و آنان میتوانند در نهایت از همان زندگیای برخوردار شوند که آدم و حوّا پیش از گناهشان در باغ عدن داشتند. (۱قُرِنتیان ۱۵:۲۲، ۴۵؛ یوحنا ۳:۱۶) پس عیسی تضمینی است بر این که خواست یَهُوَه خدا برای زمین به تحقق خواهد رسید و زمین به بهشتی همچون باغ عدن مبدّل خواهد شد.b
قصد و خواست خدا برای زمین، نه گنگ و نامفهوم است، نه خیالی و غیرقابل لمس همچون برخی تعالیم مذهبی. قصد و خواست خدا واقعیتی روشن است. همان طور که باغ عدن واقعیت بود، در مکانی واقعی بر زمین با حیوانات و انسانهایی واقعی، وعده و قول خدا برای آیندهٔ زمین نیز واقعیتی حتمی است که به زودی به انجام میرسد. آیا چنین بهشتی میتواند آیندهٔ شما هم باشد؟ این امر بیشتر از هر چیز به خود شما بستگی دارد. این خواست خداست که انسانهای بیشتری از چنین آیندهای برخوردار شوند، حتی آنان که زندگیشان هماهنگ با خواست او نیست.—۱تیموتائوس ۲:۳، ۴.
عیسی هنگام مرگش با خلافکاری که در کنارش اعدام میشد صحبت کرد. آن مرد میدانست که محکومیت به مرگ حق اوست. اما برای تسلّی و امید به عیسی روی آورد. عیسی به او گفت: «با من در بهشت خواهی بود.» (لوقا ۲۳:۴۳) این خواست عیسی بود که آن مرد که پیشتر خلافکار بود، در بهشت زندگی کند. عیسی میخواست که او رستاخیز یابد و این فرصت را داشته باشد که تا ابد در بهشتی همچون عدن زندگی کند. پس بدون تردید این نعمت را برای شما هم میخواهد. در واقع پدر او، یَهُوَه خدا چنین آیندهای برای شما میخواهد. اگر شما نیز چنین آیندهای برای خود میخواهید، در شناختن یَهُوَه خدا، آفرینندهٔ باغ عدن تلاش کنید.
[پاورقیها]
a برای نمونه به این آیات مراجعه کنید: پیدایش ۱۳:۱۰؛ تَثنیه ۳۲:۸؛ ۲سموئیل ۷:۱۴؛ ۱تواریخ ۱:۱؛ اِشَعْیا ۵۱:۳؛ حِزْقیال ۲۸:۱۳؛ ۳۱:۸، ۹؛ لوقا ۳:۳۸؛ رومیان ۵:۱۲-۱۴؛ ۱قُرِنتیان ۱۵:۲۲، ۴۵؛ ۲قُرِنتیان ۱۱:۳؛ ۱تیموتائوس ۲:۱۳، ۱۴؛ یهودا ۱۴؛ مکاشفه ۱۲:۹.
b برای اطلاعات بیشتر در مورد قربانی عیسی و بهای رهایی به فصل ۵ کتاب آشنایی با تعالیم کتاب مقدّس چاپ شاهدان یَهُوَه مراجعه کنید.
[کادر/تصویر]
یک پیشگویی رشتهٔ مرتبطکنندهٔ کل کتاب مقدّس
«میان تو و زن، و میان نسل تو و نسل زن، دشمنی میگذارم؛ او سر تو را خواهد کوبید و تو پاشنهٔ وی را خواهی زد.»—پیدایش ۳:۱۵.
این اولین پیشگویی کتاب مقدّس است که خدا آن را در باغ عدن اعلام کرد. در اینجا به چهار شخصیت مختلف اشاره شده: زن، نسل زن، مار و نسل مار. اما دشمنیای که در این پیشگویی آمده به چه معناست؟
مار
«همان مار کهن که ابلیس و شیطان خوانده میشود.»—مکاشفه ۱۲:۹.
زن
سازمان یَهُوَه متشکل از مخلوقات روحی. (غَلاطیان ۴:۲۶، ۲۷) در کتاب اِشَعْیا پیشگویی شده است که «زن» ملتی روحانی را به دنیا میآورد.—اِشَعْیا ۵۴:۱؛ ۶۶:۸.
نسل مار
کسانی که به اختیار خود خواستههای شیطان را انجام میدهند.—یوحنا ۸:۴۴.
نسل زن
بخش اصلی آن عیسی مسیح است که از بخش آسمانی سازمان یَهُوَه به زمین آمد. همچنین این نسل شامل برادران روحانی مسیح است که با او در آسمان حکمرانی خواهند کرد. این مسیحیان مسحشده ملتی روحانی را تشکیل میدهند که «اسرائیل خدا» خوانده شده است.—غَلاطیان ۳:۱۶، ۲۹؛ ۶:۱۶؛ پیدایش ۲۲:۱۸.
گزیده شدن پاشنه
ضربهای دردآور بر مسیح با تأثیر موقتی. شیطان موفق شد کاری کند که عیسی روی زمین کشته شود. اما عیسی رستاخیز یافت.
کوبیده شدن سر
ضربهای کشنده بر شیطان. عیسی شیطان را برای همیشه از صحنهٔ عالم محو خواهد کرد. اما عیسی ابتدا شرارت را از میان خواهد برد؛ شرارتی که شیطان در باغ عدن آغاز کرد.—۱یوحنا ۳:۸؛ مکاشفه ۲۰:۱۰.
برای کسب اطلاعاتی مختصر در مورد موضوع اساسی کتاب مقدّس، به بروشور کتاب مقدّس—موضوع آن چیست؟ چاپ شاهدان یَهُوَه مراجعه کنید.
[تصویر]
عواقب ناگوار و تلخ گناه دامنگیر آدم و حوّا شد
-