۴۲ وقتی رِبِکا از نقشهٔ پسر بزرگش عیسو باخبر شد، فوراً به دنبال پسر کوچکش فرستاد و به او گفت: «گوش کن! برادرت عیسو نقشه کشیده که از تو انتقام بگیرد و تو را بکشد. ۴۳ پس پسرم، الآن به چیزی که میگویم عمل کن. بلند شو و به حَران فرار کن و پیش برادرم لابان برو.+