اِستِر ۸:۳ کتاب مقدّس—ترجمهٔ دنیای جدید ۳ اِستِر دوباره با پادشاه صحبت کرد. او خودش را به پای پادشاه انداخت و با گریه به او التماس کرد تا جلوی اجرای نقشهٔ شریرانهای را که هامانِ اَجاجی علیه یهودیان کشیده بود، بگیرد.+
۳ اِستِر دوباره با پادشاه صحبت کرد. او خودش را به پای پادشاه انداخت و با گریه به او التماس کرد تا جلوی اجرای نقشهٔ شریرانهای را که هامانِ اَجاجی علیه یهودیان کشیده بود، بگیرد.+