-
لوقا ۱۲:۱۸-۲۰کتاب مقدّس—ترجمهٔ دنیای جدید
-
-
۱۸ بعد گفت، ‹فهمیدم چه کار کنم.+ انبارهایم را خراب میکنم و انبارهای بزرگتری میسازم و تمام غلّه و کالاهایم را آنجا جمع میکنم. ۱۹ آن وقت به خودم میگویم: «تو محصول فراوانی ذخیره کردهای که برای سالها کافی است. پس خیالت راحت باشد! بخور و بنوش و خوش بگذران!»› ۲۰ ولی خدا به او گفت، ‹ای نادان،* امشب جانت را میگیرند. آن وقت چیزهایی که جمع کردهای دست چه کسی میافتد؟›+
-