-
مَتّی ۹:۲-۸کتاب مقدّس—ترجمهٔ دنیای جدید
-
-
۲ آن وقت، چند نفر یک مرد فلج را که روی تختی دراز کشیده بود پیش او آوردند. وقتی عیسی ایمانشان را دید، به مرد فلج گفت: «فرزندم، شجاع باش!* گناهانت بخشیده شد.»+ ۳ بعضی از عالمان دین که آنجا بودند، با خودشان گفتند: «این مرد کفر میگوید!« ۴ عیسی که میدانست در فکرشان چه میگذرد، از آنها پرسید: «چرا این فکرهای شریرانه را به دلتان راه میدهید؟+ ۵ گفتن این که ‹گناهانت بخشیده شد› آسان است، ولی آیا کسی میتواند به این مرد بگوید، ‹بلند شو و راه برو› و او واقعاً بلند شود و راه برود؟+ ۶ اما حالا به شما ثابت میکنم که پسر انسان روی زمین این اختیار را دارد که گناهان مردم را ببخشد.» بعد عیسی به مرد فلج گفت: «بلند شو و تختت را بردار و به خانهات برو.»+ ۷ آن مرد از جایش بلند شد و به خانهاش رفت! ۸ مردم با دیدن این صحنه ترسیدند و خدا را تمجید کردند که چنین قدرتی به انسان داده است.
-