مکاشفه ۱:۱۳ کتاب مقدّس—ترجمهٔ دنیای جدید ۱۳ بین چراغدانها کسی را دیدم که شبیه «پسر انسان» بود.+ او لباسی بلند* به تن داشت و شالی طلایی دور سینهاش بود. مکاشفه ۱:۱۷ کتاب مقدّس—ترجمهٔ دنیای جدید ۱۷ وقتی او را دیدم، مثل یک مرده جلوی پایش افتادم. او دست راستش را بر من گذاشت و گفت: «نترس! من اولین + و آخرین + هستم.
۱۳ بین چراغدانها کسی را دیدم که شبیه «پسر انسان» بود.+ او لباسی بلند* به تن داشت و شالی طلایی دور سینهاش بود.
۱۷ وقتی او را دیدم، مثل یک مرده جلوی پایش افتادم. او دست راستش را بر من گذاشت و گفت: «نترس! من اولین + و آخرین + هستم.