مزمور
مزمور داوود.
۱۴۴ حمد و سپاس بر یَهُوَه که صخرهٔ من است!+
او دستهایم را برای مبارزه آموزش میدهد،
و انگشتهایم را برای جنگیدن.+
۲ او قلعهٔ من است و همیشه محبت پایدارش* را به من نشان میدهد.
خدا پناهگاه امن من است و مرا نجات میدهد.
او سپر من است و من به او پناه بردهام؛+
اوست که قومها را تحت تسلّط من قرار میدهد.+
۷ دستت را از آسمان دراز کن،
و مرا از میان آبهای خروشان،
و از چنگ بیگانگان نجات بده.+
۸ حرفهای آنها دروغ است؛
دست راستشان را بلند میکنند تا قسم دروغ بخورند.
۹ خدایا، برای تو سرودی تازه میخوانم.+
چنگِ ده تار مینوازم و برای ستایش تو آواز میخوانم.
۱۰ تویی که به پادشاهان پیروزی میدهی،+
و بندهات داوود را از شمشیر دشمنانش نجات میدهی.+
۱۱ حرفهای بیگانگان دروغ است؛
آنها دست راستشان را بلند میکنند تا قسم دروغ بخورند.
خدایا، مرا از دستشان نجات بده.
۱۲ آن وقت، پسران ما مثل نهالهایی که زود بزرگ میشوند خواهند بود،
و دخترانمان مثل ستونهای تراشیدهٔ کاخ.
۱۳ انبارهای ما از انواع محصولات پر میشود،
و تعداد گوسفندانمان در دشتها هزاران هزار برابر* بیشتر میشود.
۱۴ گاوهای باردارمان هیچ آسیبی نمیبینند و گوسالههایشان سِقط نمیشوند.
دیگر صدای آه و ناله در کوچههایمان* شنیده نمیشود.
۱۵ شاد و سعادتمندند مردمی که از این برکتها برخوردارند!
شاد و سعادتمندند مردمی که خدایشان یَهُوَه است!+