کتابی سودمند برای زندگی امروزی
در دنیای امروز کتابهایی که پند و اندرز ارائه میدهند از محبوبیت فراوانی برخوردارند. اما دیری نمیگذرد که کهنه میشوند و باید در آنها تجدیدنظر شود یا اینکه چیز دیگری را جایگزین آنها کرد. آیا این مطلب در مورد کتاب مقدس نیز صدق میکند؟ نگارش این کتاب قریب ۲۰۰۰ سال پیش به اتمام رسید. با این حال، پیام اصلی آن هیچگاه نیازی به تغییر و اصلاح یا امروزی کردن نداشته است. آیا چنین کتابی میتواند حاوی راهنماییهایی سودمند برای دنیای امروز ما باشد؟
برخی از افراد به این پرسش پاسخ منفی میدهند. دکتر ایلای اِس. چِزِن در توضیح نظر خود مبنی بر کهنگی مطالب کتاب مقدس، نوشت: «امروز هیچکس برای تدریس درس شیمی از کتاب درسی شیمی چاپ سال ۱۹۲۴ استفاده نمیکند.»۱ عقیدهٔ او ظاهراً درست است. هر چه باشد دانش بشر در زمینههای سلامت فکری و رفتار انسانی از زمان نگارش کتاب مقدس تاکنون بسیار افزایش یافته است. پس چنین کتاب باستانیی چگونه ممکن است کاربردی در زمان ما داشته باشد؟
اصولی کهنهنشدنی
درست است که زمانه تغییر کرده، اما در نیازهای بنیادی بشر تغییری پدید نیامده است. مردم در سراسر تاریخ محتاج مهر و محبت بودهاند. آنها خواهان زندگی سعادتمندانه و پرمعنی هستند. آنان برای مقابله با فشارهای اقتصادی، داشتن زندگی زناشویی موفق، و القای ارزشهای درست اخلاقی به فرزندانشان به مشورت و اندرز نیازمندند. کتاب مقدس حاوی نصایح و اندرزهایی برای ارضای این نیازهای بنیادی است. — جامعه ۳:۱۲، ۱۳؛ رومیان ۱۲:۱۰؛ کُولُسیان ۳:۱۸-۲۱؛ ۱تیموتاؤس ۶:۶-۱۰.
اندرزهای کتاب مقدس بازتابی است از آگاهیی کامل از طبیعت انسان. لطفاً به برخی از نمونههای اصول مشخص و کهنهنشدنی آن که برای زندگی امروزی سودمندند توجه کنید.
راهنماییهای سودمند برای زندگی زناشویی
در وقایعنامهٔ سازمان ملل آمده است که خانواده «کهنترین و بنیادیترین واحد سازمان بشری است؛ و مهمترین رابط بین نسلها.» اما این ‹رابط بسیار مهم› با سرعت نگرانکنندهای در حال از هم پاشیدگی است. در این وقایعنامه همچنین آمده است که «در دنیای امروز، بسیاری از خانوادهها با مسائل دشواری روبرو هستند که کارآیی و حتی موجودیت آنها را به خطر انداخته است.»۲ کتاب مقدس برای زنده نگاه داشتن واحد خانواده چه اندرزی دارد؟
اول از همه، این کتاب در مورد طرز رفتار زن و شوهر با یکدیگر مطالب بسیاری عنوان میکند. برای مثال، در مورد شوهرها میگوید: «مردان زنان خویش را مثل بدن خود محبّت نمایند زیرا هر که زوجهٔ خود را محبّت نماید، خویشتن را محبّت مینماید. زیرا هیچ کس هرگز جسم خود را دشمن نداشته است بلکه آن را تربیت و نوازش میکند.» ( اَفَسُسیان ۵:۲۸، ۲۹) به زنان توصیه میشود که ‹شوهر خود را احترام نمایند.›—اَفَسُسیان ۵:۳۳.
به پیامد بکارگیری این پیشنهادات کتاب مقدس توجه کنید. شوهری که همسر خویش را «مثل بدن خود» محبت نماید با او با تنفر یا خشونت رفتار نمیکند. او را مورد حملهٔ بدنی، لفظی یا عاطفی قرار نمیدهد. بلکه، در عوض همان ارزش و توجهی را که برای خود قائل است به او نیز مبذول میدارد. (۱پِطْرُس ۳:۷) بنابراین همسر وی در زندگی زناشویی خود احساس محبت و امنیت میکند. بدین ترتیب سرمشق خوبی برای فرزندانش خواهد بود تا آنها بدانند که با زنان چگونه باید رفتار شود. از سوی دیگر، همسر او که شوهرش را ‹احترام مینماید› او را مرتباً مورد انتقاد قرار نمیدهد یا او را کوچک نمیکند و با این کار عزت او را حفظ میکند. شوهر با دیدن احترامی که همسرش برایش قائل است احساس میکند که مورد قبول و اطمینان است و از او قدردانی میشود.
آیا چنین اندرزی در دنیای امروز سودمند است؟ نکتهٔ جالب اینجاست که کسانی که خانوادههای امروز را مورد مطالعه قرار میدهند نیز به نتایج مشابهی میرسند. مدیر یک برنامهٔ مشاورهٔ خانواده اظهار داشت: «سالمترین خانوادههایی که میشناسم آنهایی هستند که در آنها بین پدر و مادر رابطهای استوار و پرمهر وجود دارد. . . . ظاهراً این رابطهٔ پراهمیت و مستحکم است که در کودکان احساس امنیت به وجود میآورد.»۳
در طی سالها، پیشنهادات کتاب مقدس در زمینهٔ زندگی زناشویی بسیار قابل اعتمادتر از توصیههای مشاوران خیرخواه و بیشمار خانواده بوده است. تا چندی پیش بسیاری از متخصصان، طلاق را سریعترین و آسانترین راه رهایی از یک زندگی زناشویی نامطلوب میدانستند. امروزه بسیاری از آنها مردم را تشویق میکنند که تا حد امکان زندگی زناشویی خود را حفظ کنند. اما آنان زمانی در این مورد تغییر عقیده دادند که صدمات فراوانی وارد آمده بود.
برخلاف آنها، کتاب مقدس در زمینهٔ زندگی زناشویی پیشنهاداتی قابل اعتماد و متعادل ارائه میدهد. این کتاب خاطرنشان میکند که در بعضی شرایط حاد طلاق جایز است. (متّیٰ ۱۹:۹) ولی در عین حال، طلاق سبکسرانه را محکوم میکند. (مَلاکی ۲:۱۴-۱۶) این کتاب عدم وفاداری در زندگی زناشویی را نیز محکوم مینماید. (عبرانیان ۱۳:۴) به گفتهٔ این کتاب، ازدواج با خود تعهد میآورد: «از این سبب مرد پدر و مادر خود را ترک کرده، با زن خویش خواهد پیوست و یک تن خواهند بود.»a—پیدایش ۲:۲۴؛ متّیٰ ۱۹:۵، ۶.
پیشنهادات کتاب مقدس در زمینهٔ زندگی زناشویی امروز همانقدر کارآیی دارد که در هنگام نگارش این کتاب داشت. وقتی زن و شوهر با محبت و احترام با یکدیگر رفتار کنند و در رابطهٔ زناشویی خود فرد دیگری را وارد نکنند، احتمال موفقیت در زندگی زناشویی و به همراه آن موفقیت در زندگی خانوادگیشان بسیار بیشتر خواهد بود.
راهنمایی سودمند برای والدین
چند دههٔ پیش بسیاری از والدین تحت تأثیر «ایدههای نو» گمان میکردند که «ممنوع کردن ممنوع است.»۸ آنها نگران بودند که مبادا محدود کردن کودکان به آنها ضربهٔ عاطفی وارد سازد یا موجب یأس آنها شود. مشاوران خیرخواه پرورش کودکان اصرار میکردند که والدین باید فقط از تنبیهات خیلی ملایم استفاده کنند. اما حالا بسیاری از این متخصصان در نظرات خود در مورد نقش تنبیه و تأدیب تجدیدنظر کردهاند، و والدین نگران در جستجوی پاسخ روشنی در این زمینه هستند.
در تمام این مدت، کتاب مقدس دربارهٔ پرورش کودکان پیشنهاداتی روشن و معقول ارائه داده است. حدود ۲۰۰۰ سال پیش، این کتاب گفت: «ای پدران، فرزندان خود را به خشم میاورید بلکه ایشان را به تأدیب و نصیحت خداوند تربیت نمایید.» ( اَفَسُسیان ۶:۴) اسم یونانی که در اینجا ‹تأدیب› ترجمه شده به معنی «بارآوردن، تربیت، و آموزش» است.۹ به گفتهٔ کتاب مقدس چنین تأدیب یا آموزشی نشانهٔ محبت والدین میباشد. ( امثال ۱۳:۲۴) کودکانی که برایشان دستورالعملهای مشخص اخلاقی وضع شود شکوفا میشوند و در آنها حس تشخیص خوب و بد پدید میآید. تأدیب و تنبیه به کودکان نشان میدهد که والدینشان به آنها توجه دارند و به شخصیت آیندهشان اهمیت میدهند.
اما اِعمال نفوذ والدین، یعنی «چوب تأدیب» نباید هیچگاه با خشونت همراه باشد.b ( امثال ۲۲:۱۵؛ ۲۹:۱۵) کتاب مقدس به والدین چنین تذکر میدهد: «شما پدران، فرزندانتان را آنقدر سرزنش نکنید که دلسرد و دلشکسته شوند.» (کُولُسیان ۳:۲۱، ترجمهٔ تفسیری ) این کتاب همچنین خاطرنشان میکند که تنبیه بدنی معمولاً روش آموزشی مؤثری نیست. در امثال ۱۷:۱۰ آمده است: «یک ملامت به مرد فهیم اثر میکند، بیشتر از صد تازیانه به مرد جاهل.» به علاوه کتاب مقدس تأدیب پیشگیرانه را توصیه میکند. در تثنیه ۱۱:۱۹ به والدین تأکید میشود که از اوقات فراغت برای القای ارزشهای اخلاقی به فرزندانشان استفاده کنند.—لطفاً تثنیه ۶:۶، ۷ نیز ملاحظه شود.
پندهای همیشه تازهٔ کتاب مقدس به والدین، روشن و واضح است. کودکان به تربیت و تأدیب مرتب و محبتآمیز نیازمندند. تجربه نشان داده است که این نصایح واقعاً عملی هستند.c
فائق آمدن بر موانع تفرقهانگیز
در جهان امروز نژاد و ملیت و قوم موانعی هستند که بین مردم تفرقه و جدایی میاندازند. این دیوارهای ساختگی عامل ریخته شدن خون انسانهای بیگناه در طی جنگهای سراسر جهان بودهاند. اگر تاریخ را ملاک عمل قرار دهیم، میبینیم که چندان امیدی به اینکه مردان و زنان نژادها و ملیتهای گوناگون به همدیگر به یک چشم نگاه کنند و با یکدیگر به تساوی رفتار کنند وجود ندارد. یکی از دولتمندان آفریقایی در این باره میگوید: «کلید موفقیت در قلبهای ماست.»۱۱ بله ولی دگرگون کردن قلب افراد کار آسانی نیست. با این حال، توجه کنید که پیام کتاب مقدس چگونه به دلها مینشیند و باعث میشود که افراد با یکدیگر به طور یکسان رفتار کنند.
این آموزش کتاب مقدس که خدا «تمام مردم دنیا را از یکنفر بوجود آورد،» عقیدهٔ برتری نژادی را باطل میسازد. ( اعمال ۱۷:۲۶، ترجمهٔ تفسیری ) این امر نشانگر آن است که در واقع فقط یک نژاد وجود دارد — نژاد بشر. کتاب مقدس سپس ما را تشویق میکند تا ‹به خدا اقتدا کنیم› و در مورد او میگوید: «خدا هیچ تبعیضی قائل نمیشود. هر کس از هر ملت که خداترس و نیکوکار باشد مقبول خدا است.» ( اَفَسُسیان ۵:۱؛ اعمال ۱۰:۳۴، ۳۵، انجیل شریف ) آگاهی از این امر بر کسانی که به کتاب مقدس علاقهمندند و حقیقتاً در تلاشند که مطابق آموزشهای آن زندگی کنند، تأثیری متحدکننده دارد. تأثیر آن بسیار ژرف است و به اعماق دل انسان رسوخ میکند و موانع تفرقهافکنانهای را که انسانها به وجود آوردهاند از میان برمیدارد. لطفاً به یک نمونه توجه کنید.
هنگامی که هیتلر سراسر اروپا را به کام جنگ کشید، یک گروه از مسیحیان — شاهدان یَهُوَه — با استقامت از شرکت در کشتار انسانهای بیگناه سر باز زدند. آنها نمیخواستند علیه همنوعان خود ‹شمشیر بکشند.› دلیل اینکه این موضع را اتخاذ کردند آن بود که میخواستند خدا را خشنود سازند. (اِشَعْیا ۲:۳، ۴؛ میکاه ۴:۳، ۵) آنها حقیقتاً به آموزشهای کتاب مقدس معتقد بودند — اینکه هیچ ملیت یا نژادی بر دیگری برتری ندارد. (غَلاطیان ۳:۲۸) شاهدان یَهُوَه به سبب موضع صلحجویانهشان در میان نخستین زندانیان اردوگاههای اسیران بودند. — رومیان ۱۲:۱۸.
اما همهٔ کسانی که مدعی پیروی از کتاب مقدس بودند چنین موضعی اتخاذ نکردند. اندکی پس از جنگ جهانی دوم، یک روحانی پروتستان آلمانی به نام مارتین نیمِلِر نوشت: «هر کس که بخواهد خدا را به دلیل [جنگها] سرزنش کند کلام خدا را نمیداند، یا نمیخواهد بداند. . . . کلیساهای مسیحی در سراسر اعصار، مکرراً جنگها، ارتشها و اسلحهها را برکت دادهاند و . . . به نحوی بسیار غیرمسیحی برای نابودی دشمنانشان در جنگ دعا کردهاند. اینها همه تقصیر ما و پدران ماست و به هیچ عنوان نباید خدا را مقصر بشماریم. و ما مسیحیان امروز در مقابل به اصطلاح فرقهای همچون شاگردان صادق کتاب مقدس [شاهدان یَهُوَه] خجالت زدهایم، صدها و هزاران نفر از آنها به دلیل امتناع از خدمت در جنگ و تیراندازی به انسانها به اردوگاههای اسیران رفتند و [حتی] جان سپردند.»۱۲
شاهدان یَهُوَه تا به امروز به دلیل برادری خود که عرب را با یهودی، کُرُوات را با صرب و هوتو را با توتسی متحد میسازد، زبانزد هستند. با این حال با کمال میل اذعان میکنند که اتحاد آنها به دلیل برتری آنان بر دیگران نیست بلکه به دلیل آن است که از پیام کتاب مقدس نیرو میگیرند. — ۱تَسّالونیکیان ۲:۱۳.
راهنماییهای سودمند که مولد سلامت روانی است
سلامت جسمی فرد در بیشتر مواقع به سلامت روانی و عاطفی او وابسته است. برای مثال، مطالعات علمی نشانگر اثرات مضر عصبانیت هستند. دکتر رِدفورد ویلیامز، مدیر مرکز پزشکی پژوهشهای رفتاری در دانشگاه دوک و همسرش ویرجینیا ویلیامز در کتابشان با عنوان عصبانیت قاتل بشر، میگویند: «بر طبق اغلب شواهد موجود افراد عصبانی به دلایل مختلف از قبیل کاهش حمایت اجتماعی، افزایش واکنشپذیری زیستی در هنگام عصبانیت، و زیادهروی در رفتارهای خطرناک، بیشتر مورد تهدید بیماریهای قلب و عروق (همینطور دیگر بیماریها) هستند.»۱۳
هزاران سال پیش از آنکه چنین مطالعات علمیی صورت گیرد، کتاب مقدس، با زبانی ساده اما روشن، بین وضعیت عاطفی و سلامت جسمی ما رابطهای قائل میشود و میگوید: «دل آرام حیات بدن است، اما حسد پوسیدگی استخوانها است.» ( امثال ۱۴:۳۰؛ ۱۷:۲۲) این کتاب به نحوی حکیمانه اندرز میدهد: «از غضب برکنار شو و خشم را ترک کن،» و «در دل خود به زودی خشمناک مشو.» — مزمور ۳۷:۸؛ جامعه ۷:۹.
کتاب مقدس همچنین حاوی اندرزهای معقولی برای چیره شدن بر عصبانیت است. برای مثال، در امثال ۱۹:۱۱ آمده است: «عقل انسان خشم او را نگاه میدارد، و گذشتن از تقصیر جلال او است.» کلمهٔ عبرانی برای «عقل» از فعلی مشتق میشود که از آن مفهوم «آگاهی از دلیل» چیزی استنباط میشود.۱۴ اندرز حکیمانه این است: «پیش از عمل، فکر کن.» تلاش برای درک دلایل نهفتهٔ گفتهها یا اعمال افراد باعث بردباری و شکیبایی است و به همین دلیل امکان عصبانی شدن فرد را کاهش میدهد. — امثال ۱۴:۲۹.
اندرز مفید دیگری را میتوان در کُولُسیان ۳:۱۳ (ا ش ) یافت که میگوید: «متحمل یکدیگر شوید. اگر از دیگران شکوه و شکایتی دارید یکدیگر را عفو کنید.» رنجشهای ناچیز بخشی از زندگی را تشکیل میدهند. عبارت ‹متحمل شوید› به مفهوم آن است که در مقابل چیزهایی که در دیگران میبینیم و ما را رنج میدهند از خود بردباری نشان دهیم. «عفو» کردن به معنی رنجیدگی را کنار گذاشتن است. گاهی عاقلانهتر است که به جای آنکه به احساسات تلخ و نامطلوب میدان دهیم آنها را کنار بگذاریم؛ پروراندن عصبانیت فقط باری بر دوش ما میگذارد. — لطفاً به کادر «راهنماییهای مفید در روابط انسانها» مراجعه کنید.
امروزه، منابع گوناگونی از راهنمایی و اندرز وجود دارند. اما کتاب مقدس حقیقتاً منبعی است بیهمتا. اندرزهای آن فقط فرضیه نیستند و هرگز بر ضد فرد عمل نمیکنند. بلکه برعکس حکمت آن «بینهایت امین» است. (مزمور ۹۳:۵) به علاوه، اندرزهای کتاب مقدس هرگز کهنه نمیشوند. با اینکه نگارش این کتاب حدود ۲۰۰۰ سال پیش به اتمام رسید، مطالب آن هنوز قابل اجرا هستند. و تأثیر به کارگیری آنها ارتباطی به رنگ پوست و کشوری که در آن زندگی میکنیم ندارد. مطالب کتاب مقدس دارای قدرت هستند، قدرت بهتر کردن افراد. (عبرانیان ۴:۱۲) خواندن این کتاب و بکارگیری اصول آن میتواند کیفیت زندگی شما را بالا ببرد.
[پاورقیها]
a کلمهٔ عبرانی دَوَق که در اینجا ‹پیوستن› ترجمه شده است، «به مفهوم وابستگی شدید عاطفی و وفاداری به یک فرد است.»۴ در زبان یونانی کلمهای که در متّیٰ ۱۹:۵ «خواهد پیوست» ترجمه شده است همخانوادهٔ لغتی است به معنای «چسباندن،» «متصل کردن،» «محکم به هم وصل کردن.»۵
b در روزگار کتاب مقدس، کلمهٔ «چوب» (کلمهٔ عبری، شِوِت ) به معنای «عصا» یا «چوب دستی» بود که چوپانان از آن استفاده میکردند.۱۰ چوب تأدیب در این مورد به معنی راهنمایی محبتآمیز است نه بیرحمی. — با مزمور ۲۳:۴ مقایسه شود.
c لطفاً به فصلهای «فرزند خود را از طفولیت آموزش دهید،» «به کامیابی نوجوان خود کمک کنید،» «آیا فرزندی سرکش در خانه دارید؟» و «خانوادهٔ خود را از نفوذ عوامل ویرانگر حفظ کنید» در کتاب راز سعادت خانوادگی، چاپ انجمن بینالمللی شاگردان کتاب مقدس مراجعه نمائید.
[نکتهٔ برجستهشده در صفحهٔ ۲۴]
کتاب مقدس اندرزهای روشن و معقولانهای در مورد خانواده ارائه میدهد
[کادر در صفحهٔ ۲۳]
خصوصیات خانوادههای سالم
چند سال پیش یک مربی و متخصص امور خانواده بررسی وسیعی انجام داد که در طی آن از بیش از ۵۰۰ نفر از مشاوران خانواده دعوت کرد تا خصوصیاتی را که در خانوادههای «سالم» مشاهده میکنند شرح دهند. جالب است که اغلب خصوصیاتی که بیشتر از همه نام برده شده بودند خصوصیاتی بودند که کتاب مقدس مدتها قبل توصیه کرده بود.
گفتگو و تبادل نظر، که روشهای مؤثر برطرف کردن مشکلات را نیز در بر میگیرد، در صدر این فهرست قرار داشت. مؤلف این مطالعه و بررسی اظهار داشت که یک خط مشی مشترک در بین خانوادههای سالم آن است که «هیچکس با حالت عصبانیت از دست شخص دیگر به بستر نمیرود.»۶ کتاب مقدس متجاوز از ۱۹۰۰ سال پیش توصیه کرد: «خشم گیرید و گناه مورزید؛ خورشید بر غیظ شما غروب نکند.» ( اَفَسُسیان ۴:۲۶) در روزگار کتاب مقدس، از غروب خورشید تا غروب روز بعد را یک روز کامل میشمردند. بنابراین، مدتها پیش از آنکه متخصصان مطالعهای بر روی خانوادهها انجام دهند، کتاب مقدس به نحوی حکیمانه توصیه کرد: مسائل مورد اختلاف را بسرعت برطرف کنید—پیش از پایان روز و آغاز روزی جدید.
این مؤلف همچنین دریافته است که خانوادههای سالم «موضوعات جنجالبرانگیز را درست پیش از آنکه از خانه خارج شوند یا به بستر بروند مطرح نمیکنند. بارها عبارت ‹موقع مناسب› را از دهان [این مشاوران خانواده] شنیدهام.»۷ چنین خانوادههایی ندانسته این مَثَل کتاب مقدس را که بیش از ۲۷۰۰ سال پیش نوشته شد، بازگو میکنند: «سخنی که در محلّش گفته شود مثل سیبهای طلا در مرصعکارئ نقره است.» ( امثال ۱۵:۲۳؛ ۲۵:۱۱) منظور از این تشبیه میتواند تلویحاً زینتهای طلایی باشد که به شکل سیب در سینیهای نقرهٔ کندهکاری شده مینشاندند — این سینیها در روزگار کتاب مقدس دارایی پرارزش و زیبایی محسوب میشدند. این تشبیه بیانگر زیبایی و ارزش سخنی است که به موقع گفته شود. تحت شرایط دشوار روانی، سخنی که بجا ادا شود ارزشمند است.—امثال ۱۰:۱۹.
[کادر در صفحهٔ ۲۶]
راهنماییهای مفید در روابط انسانها
«خشم گیرید و گناه مورزید. در دلها بر بسترهای خود تفکّر کنید و خاموش باشید.» (مزمور ۴:۴) در صورت بروز ناراحتیهای کوچک، اغلب عاقلانهتر است که سکوت اختیار کنیم و بدین ترتیب از برخوردهای عاطفی جلوگیری کنیم.
«هستند که مثل ضرب شمشیر حرفهای باطل میزنند. اما زبان حکیمان شفا میبخشد.» (امثال ۱۲:۱۸) پیش از بیان مطلبی آن را بسنجید. سخنی که از روی بیملاحظگی ادا شود میتواند دیگران را جریحهدار کند و دوستی و رفاقت را از میان ببرد.
«جواب نرم خشم را برمیگرداند، اما سخن تلخ غیظ را به هیجان میآورد.» (امثال ۱۵:۱) فرد برای آنکه به نرمی پاسخ دهد باید خود را کنترل کند، و چنین طرز برخوردی معمولاً کدورتها را برطرف میکند و روابط آرام و صلحآمیز را برقرار میکند.
«ابتدای نزاع مثل رخنه کردن آب است، پس مخاصمه را ترک کن قبل از آنکه به مجادله برسد.» (امثال ۱۷:۱۴) عاقلانه است که پیش از آنکه عصبانی شوید خود را از موقعیتهای حاد کنار بکشید.
«در دل خود به زودی خشمناک مشو زیرا خشم در سینهٔ احمقان مستقّر میشود.» (جامعه ۷:۹) معمولاً احساسات پیش از عمل بروز میکنند. فردی که زود آزرده و خشمناک میشود ابله است، زیرا طرز رفتار او ممکن است به سخنان و اعمال عجولانه منجر شود.
[تصویر در صفحهٔ ۲۵]
شاهدان یَهُوَه در میان نخستین کسانی بودند که به اردوگاههای اسیران فرستاده شدند