سعادت را به خانهٔ خود آورید
اختلافات را حل کنید
شوهر میگوید: «من و نیلوفرa پس از ازدواج در خانهٔ والدینم زندگی میکردیم. روزی دوستدختر برادرم از من خواست که او را به خانهاش برسانم. از آنجایی که میخواستم به او کمک کنم موافقت کردم و پسر کوچکم را همراه خود بردم. اما وقتی به خانه برگشتم نیلوفر خیلی عصبانی بود و میانمان جرّوبحث در گرفت. او پیش روی خانوادهام به من توهین کرد که مرد زنبازی هستم. من هم عصبانی شدم و به او حرفهایی زدم که او را بیشتر عصبانی کرد.»
زن میگوید: «پسرمان، بچهٔ مریضاحوالی است و در آن موقع مشکل مالی نیز داشتیم. بنابراین وقتی فرهاد با دوستدختر برادرش و پسرمان رفت، به این دلیل و دلایلی دیگر خیلی عصبانی شدم. وقتی فرهاد به خانه برگشت حرف دلم را به او زدم. خیلی با هم جرّوبحث کردیم و هر چه از دهانمان در میآمد به هم گفتیم. ولی بعد خیلی پشیمان شدم.»
اگر زوجی با هم دعوا کنند آیا بدین مفهوم است که یکدیگر را دوست ندارند؟ خیر. فرهاد و نیلوفر به یکدیگر عشق میورزند. با این حال، حتی در ازدواجهای موفق هم مشاجراتی رخ میدهد.
مشاجرات چگونه رخ میدهند و برای جلوگیری از تخریب زندگی زناشویی چه میتوان کرد؟ از آنجایی که خدا منشأ پیوند زناشویی است عاقلانه میباشد که دیدگاه او را در این زمینه در کلامش یعنی کتاب مقدّس بررسی کنیم. — پیدایش ۲:۲۱، ۲۲؛ ۲تیموتاؤس ۳:۱۶، ۱۷.
یافتن ریشهٔ مشکلات
اکثر زوجها مایلند با عطوفت و مهربانی با یکدیگر رفتار کنند. با این حال، کتاب مقدّس به موضوعی واقعبینانه اشاره میکند: «همه گناه کردهاند و از جلال خدا قاصر میباشند.» (رومیان ۳:۲۳) وقتی اختلافی پیش میآید به سختی میتوان احساسات خود را کنترل کرد. و اگر جرّوبحثی به وجود آید برای برخی سخت است از عادات بدی همچون فریاد و ناسزاگویی اجتناب کنند. (رومیان ۷:۲۱؛ اَفَسُسیان ۴:۳۱) چه عوامل دیگری میتواند تنش به وجود آورد؟
اغلب طرز گفتگوی زن و شوهر با یکدیگر فرق دارد. میشیکو میگوید: «در آغاز ازدواجمان پی بردم که طرز گفتگوی من با طرز گفتگوی شوهرم فرق دارد. وقتی در مورد موضوعی با هم صحبت میکنیم نه تنها دوست دارم بدانم چه اتفاقی افتاده است، بلکه دوست دارم بدانم که چرا و چطوری آن اتفاق افتاده است. در حالی که شوهرم فقط میخواهد پایان موضوع را بداند.»
مشکل میشیکو امری غیرطبیعی نیست. اکثر زن و شوهرها با چنین مشکلی روبرو میباشند. معمولاً یکی از آنها مایل است در مورد جزئیات اختلافی که رخ داده مفصلاً صحبت کند در حالی که دیگری از جرّوبحث دوری میکند و میخواهد به موضوع خاتمه دهد. برخی اوقات وقتی یکی در مورد موضوع بیشتر صحبت میکند دیگری بیشتر از آن دوری میکند. آیا شما نیز در زندگی زناشوییتان با این مشکل مواجه هستید؟ آیا یکی از شما همیشه صحبت را طولانی میکند و دیگری از آن اجتناب؟
عامل دیگری که باید در نظر گرفت محیط خانوادهای است که شخص در آن تربیت و پرورش یافته است. این محیط دیدگاه شخص را نسبت به طرز گفتگوی زن و شوهر شکل میدهد و بر نحوهٔ گفتگوی وی با همسرش اثر میگذارد. جاستین که پنج سال ازدواج کرده است میگوید: «من در خانوادهٔ کمحرفی بزرگ شدهام و برایم خیلی سخت است که در مورد افکار و احساساتم صحبت کنم. این موضوع زنم را آزار میدهد. او در محیطی بزرگ شده است که اعضای آن به راحتی با یکدیگر گفتگو میکنند. همسرم هیچ مشکلی در ابراز افکار و احساساتش ندارد.»
چرا برای حل اختلافات نیاز به تلاش است؟
محققان به این نتیجه رسیدهاند که سعادت و موفقیت در زندگی زناشویی به ابراز عشق و علاقهٔ زن و شوهر بستگی ندارد. همچنین برخورداری از رابطهٔ جنسی خوب یا رفاه مالی نیز مهمترین عامل سعادت در زندگی زناشویی نیست. بلکه مهمترین عامل سعادت در زندگی این است که زن و شوهر اختلافات خود را به خوبی حل کنند.
به علاوه، عیسی گفت وقتی زن و مردی با هم ازدواج میکنند خدا آنها را به هم میپیونداند، نه انسان. (متّیٰ ۱۹:۴-۶) بنابراین ازدواجی را موفق میگویند که زن و شوهر حرمت خدا را نگهدارند. اگر شوهر در ابراز عشق و محبت و توجه به همسر خود کوتاهی ورزد یَهُوَه خدا به دعاهایش گوش نخواهد داد. (۱پِطْرُس ۳:۷) اگر زنی به شوهر خود احترام نگذارد در واقع به یَهُوَه یعنی کسی که مرد را سرپرست خانواده قرار داده احترام نگذاشته است. — ۱قُرِنتیان ۱۱:۳.
توصیههایی برای موفقیت از ناسزاگویی دوری کنید
حال، طرز گفتگو یا تربیت شما هر طور که باشد به زبان آوردن فحش و ناسزا به زندگیتان صدمه میزند. اگر مایلید از چنین سخنانی دوری کنید اصول کتاب مقدّس را در زندگی زناشوییتان به کار گیرید. شما میتوانید سؤالات زیر را از خود بپرسید:
▪ آیا از تلافی کردن اجتناب میکنم؟ در کتاب امثال آمده است: «از فشردن بینی، خون بیرون میآید، همچنان از فشردن غضب نزاع بیرون میآید.» (امثال ۳۰:۳۳) شاید بپرسید این گفته چه مفهومی دارد؟ بگذارید موردی را مثال بزنیم. اختلاف بر سر دخل و خرج خانه میتواند با گفتن‹باید دخل و خرج خانه را بهتر کنترل کنیم› خیلی سریع به گفتن ‹تو خیلی ولخرجی› یعنی عیبجویی از یکدیگر تبدیل گردد. قاعدتاً اگر همسرتان از شما عیبجویی کند مثل این است که ‹بینیتان را بفشارد› و در نتیجه شما هم در صدد ‹فشردن بینی› او برمیآیید. اما تلافی کردن به عصبانیت و اختلافاتتان شدّت خواهد بخشید.
یعقوب یکی از نویسندگان کتاب مقدّس چنین هشدار میدهد: ‹آتشی کوچک جنگل عظیمی را میسوزاند و زبان آتشی است!› (یعقوب ۳:۵، ۶) وقتی زن و شوهر زبان خود را کنترل نمیکنند اختلافات کوچک و پیشپاافتاده به اختلافات بزرگ تبدیل میشوند. زندگیای که در آن بارها از زبان همچون آتش استفاده شود نه تنها از شکوفا شدن عشق و محبت در خانواده جلوگیری میکند بلکه آن را تبدیل به جهنّم میسازد.
به جای تلافی کردن، از عیسی تقلید کنید. وقتی به او دشنام میدادند «دشنام پس نمیداد.» (۱پِطْرُس ۲:۲۳) برای این که از شدّت جرّوبحث هر چه سریعتر بکاهید سعی کنید نگرانی همسرتان را درک و از گفتار و رفتاری که داشتید عذرخواهی کنید.
آیا این کار را امتحان کردهاید؟ بار دیگر که مشاجرهای رخ داد از خود چنین سؤال کنید. «آیا نمیبایست نگرانی همسرم را درک میکردم؟ چه کاری انجام دادهام که چنین مشکلی بروز کرده است؟ چه عاملی مانع از عذرخواهی من میشود؟»
▪ آیا احساسات همسرم برایم کماهمیت است؟ کلام خدا فرمان میدهد که ‹همهٔ شما یک فکر و یکدل باشید.› (۱پِطْرُس ۳:۸، مژ) به دو دلیل ممکن است در بهکارگیری این پند کوتاهی کنید. یک دلیل میتواند این باشد که با افکار و احساسات همسرتان به خوبی آشنا نیستید. برای نمونه موضوعی همسرتان را خیلی نگران کرده است و شما میگویید: «بیش از حد نگرانی.» شاید با این گفته میخواهید به همسرتان کمک کنید که دیدی صحیح نسبت به موضوع داشته باشد. اما کمتر شخصی با این گفته تسکین مییابد. هر زن یا شوهری مایل است که بداند همسرش او را درک و با او همدردی میکند.
دلیل دوّم میتواند غرور بیش از حد باشد. غرور میتواند باعث شود که شخص احساسات همسرش را کماهمیت جلوه دهد. شخص مغرور مرتباً با کوچک کردن دیگران سعی دارد خود را برتر نشان دهد. او این کار را با ناسزاگویی و یا مقایسه کردن همسرش با دیگران انجام میدهد. برای مثال فریسیان و کاتبان زمان عیسی را در نظر بگیرید. اگر کسی نظری مغایر با نظر ایشان ابراز میکرد، او را تحقیر میکردند، حتی اگر آن شخص از خودشان بود. (یوحنّا ۷:۴۵-۵۲) عیسی با دیگران فرق داشت. او با آنانی که افکار و احساسات خود را ابراز میکردند همدردی میکرد. — متّیٰ ۲۰:۲۹-۳۴؛ مَرقُس ۵:۲۵-۳۴.
وقتی همسرتان نگرانی خود را ابراز میکند چه واکنشی از خود نشان میدهید؟ آیا کلمات، لحن صدا و حالت چهرهتان حاکی از همدردی است؟ یا این که احساساتش را کماهمیت یا حتی نادیده میگیرید؟
آیا این کار را امتحان کردهاید؟ برای چند هفته توجه کنید که با همسرتان چگونه صحبت میکنید. اگر نسبت به او بیاعتنایی میکنید یا سخنی طعنهآمیز میگویید فوراً عذرخواهی کنید.
▪ آیا اغلب فکر میکنم که همسرم فقط به فکر خودش است؟ توجه کنید که شیطان چگونه نیّت ایّوب این مرد وفادار را زیر سؤال برد: «اگر خداترسی برای ایّوب فایدهای نمیداشت، آیا این کار را میکرد؟ تو همیشه از او و خانوادهاش و اموالش پشتیبانی کردهای.» — ایّوب ۱:۹، ۱۰، مژ.
زن و شوهر باید مواظب باشند که الگوی شیطان را دنبال نکنند. برای مثال، اگر همسرتان کار خوبی برایتان انجام دهد آیا فکر میکنید که حتماً از شما چیزی میطلبد یا میخواهد روی موضوعی سرپوش بگذارد؟ اگر از همسرتان خطایی سر زند آیا عمل او را خودخواهی یا بیتوجهی قلمداد میکنید؟ آیا فوراً خطاهای گذشتهاش را به یاد میآورید و این خطا را هم به فهرست آنها اضافه میکنید؟
آیا این کار را امتحان کردهاید؟ فهرستی از کارهای خوبی که همسرتان انجام داده است تهیه کنید و نیّت خوب او را از انجام آن کارها بنویسید.
پولُس رسول چنین نوشت: «محبت . . . سوءظن ندارد.» (۱قُرِنتیان ۱۳:۴، ۵) محبت حقیقی خطاها را میبیند، اما کینه به دل نمیگیرد. پولُس همچنین گفت که محبت «همه را باور مینماید.» (۱قُرِنتیان ۱۳:۷) البته، بدین مفهوم نیست که زودباور و ساده لوح است بلکه به دیگران اطمینان دارد نه سوءظن. محبتی که کتاب مقدّس ترغیب به ابراز آن میکند شخص را وامیدارد که دیگران را ببخشد و انگیزهٔ بد به آنها نسبت ندهد. (مزمور ۸۶:۵؛ اَفَسُسیان ۴:۳۲) وقتی زن و شوهر چنین محبتی را نسبت به یکدیگر ابراز کنند در زندگی زناشوییشان شاد خواهد بود.
از خود بپرسید . . .
▪ زوجی که در ابتدای این مقاله به آنها اشاره شد چه اشتباهی کردند؟
▪ چگونه میتوانم از به وجود آمدن چنین اشتباهی در زندگی زناشوییام اجتناب کنم؟
▪ بر روی کدام یک از نکاتی که در این مقاله ذکر شده است لازم است بیشتر کار کنم؟
[پاورقی]
a اسامی تغییر یافتهاند.