فصل ۲۷
یَهُوَه پرستش پاک را برکت میدهد
۱. چه موضوعهایی در باب پایانی کتاب اِشَعْیا مطرح میگردد، و به چه پرسشهایی پاسخ داده میشود؟
در باب پایانی کتاب اِشَعْیا، برخی از موضوعهای اصلی این کتاب نبوی به نقطهٔ اوج خود میرسد و به تعدادی از پرسشهای پراهمیت پاسخ داده میشود. برخی از این موضوعها از این قرارند: بلندپایگی یَهُوَه، تنفر او از ریاکاری، عزم او در تنبیه شریران، و محبت و دلسوزیاش نسبت به ایمانداران. علاوه بر این، به پرسشهای زیر نیز پاسخ داده میشود: تفاوت بین پرستش حقیقی و دروغین چیست؟ چرا میتوان اطمینان داشت که یَهُوَه ریاکارانی را که تظاهر به مقدّس بودن میکنند ولی به قوم خدا ستم مینمایند جزا خواهد داد؟ و یَهُوَه چگونه کسانی را که ایمان خویش را به او حفظ میکنند برکت خواهد داد؟
راه رسیدن به پرستش پاک
۲. یَهُوَه دربارهٔ والایی خود چه میگوید، و چه چیزی را نباید از گفتهٔ او برداشت کرد؟
۲ در این نبوّت در وهلهٔ اوّل به والایی یَهُوَه اشاره میشود: «خداوند چنین میگوید: ‹آسمانها کرسی من و زمین پایانداز من است، پس خانهای که برای من بنا میکنید کجا است؟ و مکان آرام من کجا؟› » ( اِشَعْیا ۶۶:۱ ) برخی معتقدند که اِشَعْیای نبی با این سخنان در واقع یهودیان را پس از بازگشت به وطنشان از بازسازی معبد برای یَهُوَه باز میدارد. اما چنین نیست زیرا یَهُوَه خود فرمان بازسازی معبد را صادر خواهد کرد. ( عَزْرا ۱:۱-۶؛ اِشَعْیا ۶۰:۱۳؛ حَجِّی ۱:۷، ۸) پس مفهوم این آیه چیست؟
۳. چرا شایسته است که زمین را «پایانداز» یَهُوَه بنامیم؟
۳ اوّلاً، به این موضوع بپردازیم که چرا زمین «پایانداز» یَهُوَه توصیف شده است. مسلّم است که این واژه برای تحقیر یَهُوَه نگاشته نشده است. در میان میلیاردها اجرام آسمانی عالَم فقط زمین چنین نامیده شده است. سیّارهٔ ما همیشه بیهمتا باقی خواهد ماند زیرا یَهُوَه پسر یگانهٔ خود را برای پرداخت فدیه به زمین فرستاد و بر روی زمین حقانیت سلطنت وی توسط ملکوت مسیحایی تثبیت خواهد گشت. پس شایسته است که زمین را پایانداز یَهُوَه بنامیم! پادشاهان گاهی برای بالا رفتن از تخت بلند پادشاهی از چنین پایاندازی استفاده میکنند و پس از نشستن بر تخت پاهای خویش را بر روی پایانداز قرار میدهند.
۴. الف) چرا هیچ ساختمانی بر روی زمین نمیتواند محل سکونت یَهُوَه خدا باشد؟ ب) منظور از عبارت «همهٔ این چیزها» چیست، و این عبارت در مورد شیوهٔ عبادت یَهُوَه باید چه نکتهای را به ما نشان دهد؟
۴ واضح است که پادشاهان بر روی پایانداز خود زندگی نمیکنند به همین شکل یَهُوَه نیز بر روی زمین به سر نمیبرد، زیرا حتی آسمانهای همهٔ عالَم نیز نمیتوانند او را در خود جای دهند چه رسد به ساختمانی که بر روی زمین بنا شده باشد! ( ۱پادشاهان ۸:۲۷) کرسی پادشاهی یَهُوَه و محل سکونت او در عالَم روحی قرار دارد و منظور از واژهٔ «آسمانها» در اِشَعْیا ۶۶:۱ نیز همین عالَم روحی است. آیهٔ بعدی مطلب را روشنتر میسازد: «خداوند میگوید: دست من همهٔ این چیزها را ساخت پس جمیع اینها به وجود آمد.» ( اِشَعْیا ۶۶:۲الف ) یَهُوَه را مجسم کن که همهٔ عالَم را نشان میدهد و میگوید «همهٔ این چیزها،» از آسمان گرفته تا زمین را من آفریدهام. ( اِشَعْیا ۴۰:۲۶؛ مکاشفه ۱۰:۶) او آفریدگار گرانقدر همهٔ عالَم است. از این رو، وقف یک ساختمان یا به جا آوردن عبادتی تشریفاتی و ظاهری در خور مقام وی نیست.
۵. چگونه میتوانیم نشان دهیم که «مسکین و شکستهدل» شدهایم؟
۵ چه نوع عبادتی شایستهٔ فرمانروای عالَم است؟ او خود به ما چنین پاسخ میدهد: «به این شخص که مسکین و شکستهدل و از کلام من لرزان باشد، نظر خواهم کرد.» ( اِشَعْیا ۶۶:۲ب ) آری، آنچه در پرستش پاک اهمیت حیاتی دارد این است که دل شخص با یَهُوَه باشد. ( مکاشفه ۴:۱۱) پرستندهٔ یَهُوَه باید «مسکین و شکستهدل» باشد. آیا این گفته بدان معناست که یَهُوَه میخواهد ما ناخوشنود باشیم؟ به هیچ وجه زیرا او «خدای متبارک» و شاد است و میخواهد که پرستندگانش نیز شاد و خوشنود باشند. ( ۱تیموتاؤس ۱:۱۱؛ فیلِپّیان ۴:۴) ولی در عین حال همهٔ ما مرتباً گناه میکنیم و نباید از این گناهان بسادگی بگذریم. بلکه باید به دلیل آنها «مسکین» شویم یا به عبارت دیگر از این که نتوانستهایم مطابق معیارهای والای یَهُوَه رفتار کنیم غمگین باشیم. ( مزمور ۵۱:۱۷) باید نشان دهیم که به دلیل گناهانمان «شکستهدل» هستیم، به این مفهوم که باید توبه کنیم و با تمایلات گناهآلود مبارزه کنیم و با دعا از یَهُوَه طلب بخشایش نماییم. — لوقا ۱۱:۴؛ ۱یوحنّا ۱:۸-۱۰.
۶. منظور از این که پرستندگان حقیقی یَهُوَه ‹از کلام وی لرزان› میباشند، چیست؟
۶ یَهُوَه همچنین به آنانی توجه دارد که ‹از کلام وی لرزان باشند.› آیا این امر بدان معناست که او میخواهد ما هر گاه گفتههایش را میخوانیم از وحشت به خود بلرزیم؟ خیر، بلکه منظور این است که باید کلام او را با نظر احترام بنگریم، به اندرزهای او گوش دهیم و آنها را در همهٔ امور زندگی راهنمای خود قرار دهیم. ( مزمور ۱۱۹:۱۰۵) از سوی دیگر میتوان گفت که حتی فکر نافرمانی از خدا، آلوده ساختن حقیقت او با سنّتهای بشری، یا جدّی نگرفتن کلامش ما را «لرزان» میسازد. پرستش پاک مستلزم چنین رفتار فروتنانهای است اما دریغا که چنین طرز رفتاری در دنیای امروز بسیار کمیاب است.
تنفر یَهُوَه از عبادت ریاکارانه
۷، ۸. یَهُوَه در مورد عبادت تشریفاتی ریاکاران مذهبی چه نظری دارد؟
۷ هنگامی که اِشَعْیا در رفتار معاصران خویش تأمل میکند بخوبی میبیند که فقط تعداد انگشتشماری از آنان خصوصیاتی را که یَهُوَه برای پرستندگانش لازم میداند در خود دارند. به همین دلیل، اورشلیم مرتد شایستهٔ حکمی است که بر ضدّش صادر شده است. توجه کن که یَهُوَه عبادتی را که در آن شهر جریان دارد به چه چشمی مینگرد: «کسی که گاوی ذبح نماید مثل قاتل انسان است و کسی که گوسفندی ذبح کند مثل شخصی است که گردن سگ را بشکند. و آنکه هدیهای بگذراند مثل کسی است که خون خِنزیری را بریزد و آنکه بخور سوزاند مثل شخصی است که بتی را تبریک نماید و ایشان راههای خود را اختیار کردهاند و جان ایشان از رجاسات خودشان مسرور است.» — اِشَعْیا ۶۶:۳.
۸ این عبارات یادآور کلام یَهُوَه در باب اوّل کتاب اِشَعْیاست. یَهُوَه در آنجا به قوم منحرفش میگوید که عبادت تشریفاتی آنان که از روی ریاکاری است نه تنها موجب خوشنودی وی نمیگردد بلکه خشم عادلانهٔ او را شدّت میبخشد. ( اِشَعْیا ۱:۱۱-۱۷) به همین شکل، یَهُوَه در اینجا قربانیهای آنان را به جرمهای فجیع تشبیه میکند. هنگامی که گاوی گرانقیمت را قربانی میکنند برای یَهُوَه حالت آن را دارد که دست به قتل انسان زدهاند! قربانیهای دیگر آنان نیز همانند تقدیم کردن سگ یا خوک ( خِنزیر) است که در شریعت موسی حیواناتی ناپاک محسوب میشوند و به همین دلیل به هیچ وجه نمیتوان آنها را به عنوان قربانی به یَهُوَه تقدیم کرد. ( لاویان ۱۱:۷، ۲۷) آیا یَهُوَه اجازه میدهد که چنین ریاکاری مذهبی بیتنبیه باقی بماند؟
۹. اغلب یهودیان چگونه به یادآوریهای یَهُوَه از طریق اِشَعْیا جواب گفتهاند، و نتیجهٔ اجتنابناپذیر این کار آنان چه خواهد بود؟
۹ حال یَهُوَه میگوید: «پس من نیز مصیبتهای ایشان را اختیار خواهم کرد و ترسهای ایشان را بر ایشان عارض خواهم گردانید، زیرا چون خواندم کسی جواب نداد و چون تکلّم نمودم ایشان نشنیدند بلکه آنچه را که در نظر من ناپسند بود به عمل آوردند و آنچه را که نخواستم اختیار کردند.» ( اِشَعْیا ۶۶:۴ ) اِشَعْیا با اطمینان کامل میتواند این سخنان یَهُوَه را به زبان آورد زیرا یَهُوَه سالها برای ‹خواندن› قومش و «تکلّم» با ایشان از او استفاده کرده است. اِشَعْیای نبی بخوبی واقف است که قوم به طور کلّی به این سخنان گوش فرا ندادهاند، زیرا همچنان به کارهای بد خویش ادامه میدهند و به همین دلیل مجازاتشان اجتنابناپذیر خواهد بود. یَهُوَه چگونگی تنبیه قوم مرتدش را مشخص خواهد نمود و کاری خواهد کرد که رویدادهای مخوف و ترسناکی برایشان پیش بیاید.
۱۰. رفتار یَهُوَه با یهودا چه نکتهای را دربارهٔ نظر او نسبت به جهان مسیحیت نشان میدهد؟
۱۰ جهان مسیحیت کنونی نیز دست به اَعمال مشابهی زده و موجب ناخرسندی یَهُوَه بوده است. بتپرستی در کلیساهای ایشان رونق دارد، از منابرشان عقاید فلسفی و سنّتهای خلاف کتاب مقدّس وعظ میشود، و تلاششان برای دستیابی به قدرت سیاسی سبب شده است که هر چه بیشتر با دولتهای جهان رابطه برقرار کنند؛ رابطهای که در واقع زنای روحانی محسوب میشود. ( مَرقُس ۷:۱۳؛ مکاشفه ۱۸:۴، ۵، ۹) یقیناً مجازاتی به حق و ترسناک همانند آنچه بر سر اورشلیم باستان آمد، در انتظار جهان مسیحیت است. یکی از دلایل تنبیه حتمی جهان مسیحیت شیوهٔ رفتار آنها با قوم خداست.
۱۱. الف) چه نکتهای گناه مرتدان روزگار اِشَعْیا را سنگینتر میسازد؟ ب) از چه جهت میتوان گفت که معاصران اِشَعْیا ایمانداران را ‹به خاطر اسم خدا› از خود میرانند؟
۱۱ اِشَعْیا در ادامه میگوید: «ای آنانی که از کلام خداوند میلرزید سخن او را بشنوید. برادران شما که از شما نفرت دارند و شما را به خاطر اسم من از خود میرانند میگویند: ‹خداوند تمجید کرده شود تا شادی شما را ببینم، لیکن ایشان خجل خواهند شد.› » ( اِشَعْیا ۶۶:۵ ) «برادران» اِشَعْیا، یعنی هموطنانش از جانب یَهُوَه خدا وظیفه داشتند تابع سلطنت و نمایندهٔ یَهُوَه باشند. کوتاهی آنان در انجام این وظایف گناهی بزرگ محسوب میشود. اما نکتهای که به گناهان آنان میافزاید آن است که از مردان باایمان و فروتنی همچون اِشَعْیا تنفر دارند. این مرتدان از ایمانداران به دلیل آن که حقیقتاً نمایندهٔ یَهُوَه خدا هستند متنفرند و آنان را از خود میرانند. از این جهت میتوان گفت که مرتدان ایمانداران را ‹به خاطر اسم خدا› از خود میرانند. ولی در عین حال این خادمان دروغین ادعا میکنند که نمایندهٔ یَهُوَه میباشند و با تظاهر به دینداری عباراتی به ظاهر عابدانه همچون «خداوند تمجید کرده شود» را به زبان میآورند!a
۱۲. چند نمونه از آزار و شکنجههایی را که خادمان باایمان یَهُوَه به تحریک ریاکاران مذهبی متحمّل شدهاند ذکر کن.
۱۲ تنفری که دین کاذب از هواداران پرستش پاک دارد پدیدهٔ نوظهوری نیست. بلکه تحقق دیگر نبوّت ذکرشده در پیدایش ۳:۱۵ است که مطابق آن بین ذریّت شیطان و ذریّت زن خدا دشمنی طولانی وجود خواهد داشت. عیسی به پیروان مسحشدهاش در قرن اوّل خاطرنشان ساخت که آنان نیز به دست هموطنانشان آزار و شکنجه خواهند شد؛ از کنیسه طرد یا حتی اعدام خواهند شد. ( یوحنّا ۱۶:۲) در روزگار ما وضع چگونه است؟ قوم خدا در ابتدای «ایّام آخر،» میدانستند که آزار و شکنجهٔ مشابهی در انتظارشان است. ( ۲تیموتاؤس ۳:۱) در سال ۱۹۱۴، مجلهٔ برج دیدهبانی با نقلقول از اِشَعْیا ۶۶:۵ نوشت: «مدعیان مسیحیت مسبب تقریباً همهٔ آزارهایی هستند که قوم خدا متحمّل میشود.» در همین مقاله آمده است: «ما مطمئن نیستیم ولی ممکن است که آنان در روزگار ما راه افراط را در پیش بگیرند یعنی ما را از جامعه طرد کنند یا مانع فعالیتهای مذهبیمان شوند و یا حتی ما را بکشند.» براستی که این پیشبینی چقدر به واقعیت نزدیک بود! اندکی پس از چاپ این مقاله، در طی جنگ جهانی اوّل روحانیان جهان مسیحیت با شدّت تمام به آزار مسیحیان حقیقی پرداختند. ولی همانطور که پیشگویی شده بود خجل شدند. اما چگونه؟
بهبودی سریع و ناگهانی
۱۳. هنگامی که این نبوّت برای نخستین بار تحقق مییابد، منظور از «آواز غوغا از شهر» چیست؟
۱۳ اِشَعْیا چنین نبوّت میکند: «آواز غوغا از شهر، صدایی از هیکل، آواز خداوند است که به دشمنان خود مکافات میرساند.» ( اِشَعْیا ۶۶:۶ ) هنگامی که این نبوّت برای نخستین بار تحقق مییابد منظور از «شهر،» اورشلیم است که معبد یَهُوَه در آن قرار دارد. منظور از «آواز غوغا» آشفتگی و هیاهوی ناشی از جنگ است که در سال ۶۰۷ ق.د.م.، هنگام حملهٔ لشکریان بابل به آن شهر از آنجا شنیده میشود. این نبوّت در روزگار ما چگونه تحقق یافته است؟
۱۴. الف) مَلاکی دربارهٔ آمدن یَهُوَه به معبدش چه پیشگویی کرده است؟ ب) بر طبق نبوّت حِزْقِیال نتیجهٔ آمدن یَهُوَه به معبدش چه بود؟ پ) چه وقت یَهُوَه و عیسی معبد روحانی را ارزیابی کردند، و نتیجهٔ این ارزیابی برای کسانی که خود را نمایندهٔ پرستش پاک میدانستند چه بود؟
۱۴ این سخنان اِشَعْیا با گفتههای دو نبی دیگر که در حِزْقِیال ۴۳:۴، ۶-۹ و مَلاکی ۳:۱-۵ ذکر شده است هماهنگی دارد. حِزْقِیال و مَلاکی فرا رسیدن زمانی را پیشگویی میکنند که یَهُوَه خدا به معبدش میآید. نبوّت مَلاکی نشان میدهد که یَهُوَه برای رسیدگی به خانهاش که پرستش پاک در آن به جا آورده میشود و پاکسازی آن یعنی طرد کسانی که مقام او را خدشهدار ساختهاند، به آنجا میآید. در رؤیای حِزْقِیال یَهُوَه به معبدش وارد میشود و فرمان میدهد که همهٔ آثار فَحشا و بتپرستی از آن بیرون ریخته شود.b هنگامی که این نبوّتها در روزگار ما تحقق یافتند یعنی در سال ۱۹۱۸، پرستش یَهُوَه تحوّل روحانی چشمگیری یافت. در آن وقت ظاهراً یَهُوَه و عیسی روحانیت همهٔ کسانی را که خود را نمایندهٔ پرستش پاک میدانستند ارزیابی کردند. در پایان این ارزیابی جهان فاسدِ مسیحیت طرد شد و پیروان مسحشدهٔ مسیح پس از پشت سر گذاردن یک دورهٔ کوتاه اصلاح و پالایش در سال ۱۹۱۹ از لحاظ روحانی ترمیم شدند. — ۱پِطْرُس ۴:۱۷.
۱۵. چه تولّدی پیشگویی میشود، و این پیشگویی چگونه در سال ۵۳۷ ق.د.م. تحقق مییابد؟
۱۵ در آیههای بعدی اِشَعْیا این ترمیم و بهسازی بخوبی نشان داده شده است: «قبل از آنکه درد زه بکشد، زایید. پیش از آنکه درد او را فرو گیرد اولاد نرینهای آورد. کیست که مثل این را شنیده و کیست که مثل این را دیده باشد؟ آیا ولایتی در یک روز مولود گردد و قومی یکدفعه زاییده شود؟ زیرا صهیون به مجرد درد زه کشیدن پسران خود را زایید.» ( اِشَعْیا ۶۶:۷، ۸ ) یهودیان تبعیدی در بابل تحقق نخستین و حیرتآور این آیات را مشاهده میکنند. صهیون یا اورشلیم دوباره به صورت زنی در حال زایمان تصویر شده است، ولی زایمان او حالت عادی ندارد زیرا بسیار سریع و ناگهانی است و پیش از آن که درد زایمان آغاز شود صورت میگیرد! این تشبیه بسیار بجاست. تولّد دوبارهٔ قوم خدا به شکل ملتی مستقل در سال ۵۳۷ ق.د.م. بقدری سریع و ناگهانی صورت میگیرد که به معجزه مینماید. تصورش را بکن، فاصلهٔ زمانی بین آزادی یهودیان به دست کورش تا بازگشت بخشی از مؤمنان به وطنشان، فقط چند ماه است! براستی که چه فرق فاحشی بین رویدادهایی که به تولّد نخستین ملت اسرائیل انجامید و تولّد دوبارهٔ آنها وجود دارد! در سال ۵۳۷ ق.د.م.، آنان مجبور نیستند از حاکمی مخالف تمنای آزادی کنند یا از دست لشکری مهاجم بگریزند و یا چهل سال در بیابان به سر برند.
۱۶. هنگامی که نبوّت ذکر شده در اِشَعْیا ۶۶:۷، ۸ در دوران ما تحقق مییابد، صهیون مظهر چیست، و چگونه است که فرزندان او تولّدی دوباره مییابند؟
۱۶ در هنگام تحقق این نبوّت در دوران ما، صهیون مظهر «زن» آسمانی یَهُوَه یعنی سازمان آسمانی وی متشکل از موجودات روحی میباشد. در سال ۱۹۱۹ این «زن» از تولّد پسران مسحشدهاش بر روی زمین به صورت امّتی سازمانیافته یعنی یک «قوم» شادمان شد. این تولدِ دوباره سریع و ناگهانی بود.c در عرض چند ماه مسحشدگان به صورت گروهی از رکودی که همچون سکون مرگ بود درآمدند و در ‹ولایت› خویش یعنی قلمرو خداداد فعالیت روحانی خود، زندگی پر جنب و جوششان را آغاز نمودند. ( مکاشفه ۱۱:۸-۱۲) در پاییز سال ۱۹۱۹، آنان حتی در کنار نشر برج دیدهبانی دست به انتشار نشریهای جدید به نام «عصر طلایی» («بیدار شوید!» کنونی؛ انگل.) زدند. این نشریهٔ جدید گواه آن بود که قوم خدا اِحیا شده و بار دیگر برای خدمت سازمان یافته است.
۱۷. یَهُوَه چگونه به قومش اطمینان میدهد که هیچ چیز نمیتواند مانع انجام مقصود او برای اسرائیل روحانی شود؟
۱۷ هیچ قدرتی در عالَم نمیتواند مانع این تولّد دوبارهٔ روحانی شود. آیهٔ بعدی با شیوایی تمام بیانگر این نکته است: «خداوند میگوید: آیا من بفم رَحِم برسانم و نزایانم؟ و خدای تو میگوید: ‹آیا من که زایاننده هستم، رَحِم را ببندم؟› » ( اِشَعْیا ۶۶:۹ ) همانطور که فرایند تولّد را نمیتوان پس از آغاز آن متوقف ساخت، متوقف کردن تولّد دوبارهٔ اسرائیل روحانی نیز پس از آغاز آن دیگر امکانپذیر نیست. درست است که مخالفانی وجود داشتهاند و به احتمال زیاد در آینده مخالفان بیشتری نیز وجود خواهند داشت، اما فقط خود یَهُوَه است که میتواند آنچه را که آغاز نموده متوقف سازد، و هیچ گاه چنین نمیکند! پس یَهُوَه چگونه با قوم اِحیاشدهٔ خود رفتار خواهد کرد؟
مراقبتهای مهرآمیز یَهُوَه
۱۸، ۱۹. الف) یَهُوَه از چه تشبیه زیبایی استفاده میکند، و این تشبیه چگونه در مورد قوم تبعیدیاش صدق میکند؟ ب) امروزه باقیماندهٔ مسحشدگان از چه تغذیه و مراقبت مهرآمیزی برخوردارند؟
۱۸ چهار آیهٔ بعدی تصویر زیبایی از مراقبتهای مهرآمیز یَهُوَه به دست میدهند. اِشَعْیا در آغاز میگوید: «ای همهٔ آنانی که اورشلیم را دوست میدارید، با او شادی کنید و برایش وجد نمایید. و ای همهٔ آنانی که برای او ماتم میگیرید، با او شادی بسیار نمایید. تا از پستانهای تسلّیات او بمکید و سیر شوید و بدوشید و از فراوانی جلال او محظوظ گردید.» ( اِشَعْیا ۶۶:۱۰، ۱۱ ) یَهُوَه در اینجا برای بیان منظور خود زنی را که از نوزاد خود نگهداری میکند مثال میآورد. نوزاد گرسنه بیوقفه گریه میکند. اما وقتی مادرش او را به سوی سینهاش میبرد تا شیر دهد اندوه نوزاد به خوشنودی و رضایت مبدّل میشود. به همین شکل، وقتی زمان رهایی و بازگشت یهودیان مؤمنِ بازمانده در بابل فرا رسد اندوه و یأس آنان بسرعت جای خود را به خوشحالی و رضایتخاطر خواهد داد و دل آنان مملو از شادی خواهد گشت. اورشلیم بازسازی و مسکونی خواهد شد و جلال گذشتهٔ خویش را باز خواهد یافت و ساکنان باایمان آن نیز از این جلال بیبهره نخواهند ماند. آنان بار دیگر، غذای روحانی خویش را از کاهنان ساعی و پرکار دریافت خواهند داشت. — حِزْقِیال ۴۴:۱۵، ۲۳.
۱۹ اسرائیل روحانی نیز پس از بازسازیاش در سال ۱۹۱۹ به فراوانی از غذای روحانی برخوردار شده است. از آن تاریخ به بعد غذای روحانی به طور مرتب و مداوم از طریق «غلام امین و دانا» فراهم آمده است. ( متّیٰ ۲۴:۴۵-۴۷) این دوران برای باقیماندهٔ مسحشدگان براستی دوران تسلّی و شادی بوده است. ولی برکات دیگری نیز وجود داشتهاند.
۲۰. در دوران باستان و در دوران ما منظور از اینکه به اورشلیم «نهری سرشار» عطا شده است، چیست؟
۲۰ نبوّت سپس بدین شکل ادامه مییابد: «خداوند چنین میگوید: ‹اینک من سلامتی را مثل نهر و جلال امّتها را مانند نهر سرشار به او خواهم رسانید. و شما خواهید مکید و در آغوش او برداشته شده، بر زانوهایش به ناز پرورده خواهید شد.› » ( اِشَعْیا ۶۶:۱۲ ) در اینجا تصویر زنی که نوزادش را شیر میدهد با فراوانی نعمت به شکل «نهر» و «نهر سرشار» در کنار هم آمده است. اورشلیم از صلح و آرامش فراوان و علاوه بر آن از «جلال امّتها» که به فراوانی قوم یَهُوَه را برکت میدهد بهرهمند خواهد شد. این امر بدان معناست که مردم امّتها به سوی قوم یَهُوَه سرازیر خواهند شد. ( حَجِّی ۲:۷) هنگام تحقق این نبوّت در دوران باستان، تعدادی از مردم امّتهای گوناگون حقیقتاً به اسرائیلیان پیوستند و به صورت یهودیان نوکیش درآمدند. ولی این نبوّت به نحو بسیار عظیمتری در دوران ما تحقق یافته است زیرا «گروهی عظیم . . . از هر امّت و قبیله و قوم و زبان» یعنی حقیقتاً نهری سرشار از انسانها، به باقیماندهٔ یهودیان روحانی پیوستهاند. — مکاشفه ۷:۹؛ زَکَرِیّا ۸:۲۳.
۲۱. چه نوع تسلّیای با کلماتی دلنشین پیشگویی شده است؟
۲۱ در اِشَعْیا ۶۶:۱۲ همچنین عباراتی گویای مهر مادری ذکر شدهاند، عباراتی همچون بر زانو به ناز پروردن کودک و در آغوش گرفتن او. در آیهٔ بعدی موضوعی مشابه منتها از دیدگاه جالب دیگری عنوان شده است. «مثل کسی که مادرش او را تسلّی دهد، همچنین من شما را تسلّی خواهم داد و در اورشلیم تسلّی خواهید یافت.» ( اِشَعْیا ۶۶:۱۳ ) در متن عبری نوزاد حالا به مردی بالغ تبدیل شده است. اما مادرش هنوز دلش میخواهد او را در وقت تنگی تسلّی دهد.
۲۲. یَهُوَه چگونه لطافت و شدّت محبتش را نشان میدهد؟
۲۲ یَهُوَه به این شکل دلنشین شدّت و لطافت محبتش را به قوم خود نشان میدهد. حتی عمیقترین محبت مادرانه را نمیتوان با عمق محبت یَهُوَه نسبت به قوم باایمانش مقایسه کرد. ( اِشَعْیا ۴۹:۱۵) برای همهٔ مسیحیان حیاتی است که این خصوصیت پدر آسمانیشان را در خود داشته باشند! پولُس رسول چنین کرد، و با این کار نمونهٔ ارزندهای برای پیران جماعت مسیحی به جای گذارد. ( ۱تَسّالونیکیان ۲:۷) عیسی گفت که محبت برادرانه مهمترین علامت مشخصهٔ پیروانش است. — یوحنّا ۱۳:۳۴، ۳۵.
۲۳. وضعیت نشاطآور قوم یَهُوَه را پس از بازگشت به وطن توصیف کن.
۲۳ یَهُوَه محبت خویش را در عمل نشان میدهد. از این رو، در ادامه میگوید: «پس چون این را بینید دل شما شادمان خواهد شد و استخوانهای شما مثل گیاه سبز و خرّم خواهد گردید و دست خداوند بر بندگانش معروف خواهد شد اما بر دشمنان خود غضب خواهد نمود.» ( اِشَعْیا ۶۶:۱۴ ) به گفتهٔ صاحبنظری در زمینهٔ دستورزبان عبری عبارت «چون این را بینید» به مفهوم آن است که تبعیدیان بازگشته به وطن به هر کجا که نظر بیفکنند در سرزمین بازسازیشدهشان «فقط شادی خواهند دید.» آنان براستی از این که به وطن محبوبشان بازگشتهاند وجد و نشاطی وصفناپذیر در خود احساس خواهند کرد و جانی تازه خواهند یافت طوری که گویی استخوانهایشان دوباره محکم و استوار رشد کرده و همچون گیاه سبز و خرّمِ بهاری، سرزنده شدهاند. همه خواهند دانست که این وضعیت خجسته از کوششهای بشری حاصل نشده بلکه به «دست خداوند» پدید آمده است.
۲۴. الف) از وقایعی که برای قوم خدا در روزگار ما روی داده است چه نتیجهای میگیریم؟ ب) ما باید مصمم به انجام چه کاری باشیم؟
۲۴ آیا دست یَهُوَه را در دوران ما در میان قومش مشاهده میکنی؟ هیچ بشری نمیتوانسته است موجبات برقراری مجدّد پرستش پاک را فراهم آورده باشد. نمیتوان تصوّر کرد که بشر بتواند سیل میلیونها نفر افراد ارزشمندی را که از همهٔ ملتها برای پیوستن به باقیماندهٔ ایمانداران به سرزمین روحانی آنان آمدهاند به وجود آورد. فقط یَهُوَه خدا قادر به انجام چنین کاری است. محبتی که یَهُوَه در این نبوّت ابراز میدارد در ما شادی عمیق پدید میآورد. باشد که همیشه قدر محبت وی را بدانیم. بیا همچنان ‹از کلام او لرزان باشیم.› بیا مصمم باشیم تا مطابق اصول کتاب مقدّس زندگی کنیم و از خدمت به یَهُوَه راضی و خوشنود بمانیم.
[پاورقیها]
a امروزه بسیاری از پیروان جهان مسیحیت از آوردن نام یَهُوَه امتناع میکنند و حتی در بسیاری از ترجمههای کتاب مقدّس بکلّی آن را حذف مینمایند. برخی از آنان قوم خدا را به دلیل آن که از اسم او استفاده میکنند به مسخره میگیرند. با این حال بسیاری از آنان با تظاهر به دینداری از عبارت «هَلِّلویاه» استفاده میکنند که معنی آن «یاه را ستایش کنید» است.
b منظور از عبارت «لاشهای پادشاهان خود» که در حِزْقِیال ۴۳:۷، ۹ آمده است بتها میباشد. رهبران سرکش و اهالی اورشلیم معبد خدا را با بتها آلوده ساخته بودند و در واقع این بتها برایشان در حکم پادشاه بود.
c تولّدی که در اینجا نبوّت شده است با آنچه در مکاشفه ۱۲:۱، ۲، ۵ توصیف شده است یکی نیست. «پسر نرینهای» که در باب ۱۲ کتاب مکاشفه از او سخن رفته است مظهر ملکوت مسیحایی میباشد که از سال ۱۹۱۴ حکمرانی خود را آغاز نموده است. اما منظور از «زن» در هر دوی این نبوّتها یک چیز است.
[تصویر در صفحهٔ ۳۹۵]
«دست من همهٔ این چیزها را ساخت»
[تصویر در صفحهٔ ۴۰۲]
یَهُوَه «جلال امّتها» را به صهیون خواهد افزود