فصل ۵
ایمان آنان از بوتهٔ آزمایش گذشت
۱. نظر بسیاری از مردم در مورد وقف و ایمان به خدا و میهنشان چیست؟
آیا باید خودتان را به خدا وقف کنید یا به کشورتان؟ بسیاری در پاسخ این پرسش میگویند، ‹من به هر دوی آنها ادای احترام میکنم. خدا را مطابق احکام دینم میپرستم، و در عین حال، به میهنم وفادار میمانم.›
۲. پادشاه بابل چگونه هم شخصیتی مذهبی و هم سیاسی بود؟
۲ امروزه شاید مرزی بین ایمان مذهبی و میهنپرستی وجود داشته باشد، اما در بابل باستان عملاً چنین مرزی وجود نداشت. در آن شهر، عُرف و شرع بقدری درهمتنیده بود که گاهی تفاوت بین آنها تشخیص داده نمیشد. پرفسور چارلز اف. فایفِر مینویسد: «در بابل باستان، پادشاه هم کاهن اعظم بود و هم حکمران مدنی. قربانی میگذرانید و در مورد زندگی مذهبی تابعانش تصمیمگیری میکرد.»
۳. چه چیزی نشانگر آن است که نَبوْکَدْنَصَّر مردی بسیار مذهبی بود؟
۳ نَبوْکَدْنَصَّر پادشاه را در نظر بگیرید. حتی نام او به معنای «ای نِبو، میراث را پاس بدار!» میباشد. نِبو، خدای حکمت و کشاورزی بابل بود. او مردی بسیار مذهبی بود. همانطور که پیش از این ذکر شد، او برای خدایان متعدد بابل معابدی بنا کرد و آنها را زینت داد. وی بخصوص به مردوخ اعتقاد داشت و افتخار پیروزیهای نظامی خود را به او نسبت میداد.a ظاهراً برای طرحریزی نبردهایش نیز بشدت به فالگیری متکی بود. — حزقیال ۲۱:۱۸-۲۳.
۴. وضعیت مذهبی بابل را توصیف کنید.
۴ بابل حقیقتاً در مذهب غرق بود. این شهر به ۵۰ معبد خود میبالید، معابدی که در آنها مجموعهٔ بزرگی از خدایان و الههها پرستش میشدند، منجمله خدایان سهگانهٔ آنو ( خدای آسمان)، اِنلیل ( خدای زمین، هوا، و توفان)، و اِئا ( خدای آبها ). تثلیث دیگری که در بابل وجود داشت، عبارت بود از سین ( خدای ماه)، شَمَش ( خدای خورشید)، عِشتَر ( الههٔ باروری). جادو، سحر، و طالعبینی از روی ستارگان نقش عمدهای در آئین پرستش بابلیان داشت.
۵. محیط مذهبی بابل چه دشواریی برای یهودیان تبعیدی پدید میآورد؟
۵ زندگی در میان مردمانی که به خدایان متعدد معتقد بودند برای یهودیان تبعیدی با دشواری بسیار همراه بود. قرنها پیش از آن، موسی به اسرائیلیان هشدار داده بود که اگر بر ضد قانونگذار اعظم سر به شورش بردارند، با عواقب وخیم آن روبرو خواهند شد. موسی خطاب به آنها گفت: «خداوند تو را و پادشاهی را که بر خود نصب مینمایی، به سوی امتی که تو و پدرانت نشناختهاید، خواهد برد، و در آنجا خدایان غیر را از چوب و سنگ عبادت خواهی کرد.» — تثنیه ۲۸:۱۵، ۳۶.
۶. چرا زندگی در بابل برای دانیال، حَنَنْیا، میشائیل، و عَزَرْیا با دشواریهای ویژهای همراه بود؟
۶ یهودیان حالا خود را دقیقاً در همین مخمصه گرفتار میدیدند. حفظ کمال اخلاقی نسبت به یَهُوَه کار دشواری بود، بویژه برای دانیال، حَنَنْیا، میشائیل، و عَزَرْیا. این چهار جوان عبرانی بخصوص برای خدمات حکومتی انتخاب و تربیت شده بودند. ( دانیال ۱:۳-۵) به خاطر دارید که حتی بر روی آنها این نامهای بابلی نهاده شد، بَلْطَشَصَّر، شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو؛ شاید برای آنکه آنها را وادار کنند تا با محیط جدید خود سازگار شوند.b این مردان به دلیل سمتهای مهمی که داشتند، اگر از پرستش خدایان آن سرزمین سر باز میزدند، عملشان بسیار جلب توجه میکرد و حتی خیانت محسوب میشد.
تمثالی طلایی خطر میآفریند
۷. الف) تمثالی را که نَبوْکَدْنَصَّر برپا داشت توصیف کنید. ب) منظور از برپایی این تمثال چه بود؟
۷ بنا به شواهد، نَبوْکَدْنَصَّر برای تقویت وحدت امپراتوریاش، فرمان داد تا تمثال طلایی عظیمی در دشت دُوْرا برپا کنند. این تمثال ۶۰ ذراع ( ۲۷ متر) ارتفاع و ۶ ذراع ( ۷/۲ متر) عرض داشت.c برخی عقیده دارند که این تمثال یک ستون ساده یا یک تکستون هرمی بود و یا اینکه دارای پایهای بسیار بلند بود که بر روی آن مجسمهٔ عظیمی از انسان، احتمالاً تصویر خود نَبوْکَدْنَصَّر یا نِبو، خدای بابلیان نهاده شده بود. در هر حال، این بنای یادبود مظهر امپراتوری بابل بود. از اینرو، به منظور مشاهده و تکریم بنا شده بود. — دانیال ۳:۱.
۸. الف) از چه کسانی برای مراسم گشایش تمثال دعوت شده بود، و از همهٔ حضار انتظار چه کاری میرفت؟ ب) مجازات تعظیم نکردن در مقابل تمثال چه بود؟
۸ بنابراین، نَبوْکَدْنَصَّر مراسم گشایشی به منظور تجلیل از تمثال ترتیب داد. او اُمَرا ( ساتراپها ) و رؤسا و والیان و داوران و خزانهداران و مُشیران و همهٔ وکیلان و جمیع سروران ولایتها را فرا خواند. جارچی فریاد برآورد: «ای قومها و امّتها و زبانها برای شما حکم است؛ که چون آواز کَرِنّا و سُرنا و عود و بربط و سنتور و کمانچه و هر قسم آلات موسیقی را بشنوید، آنگاه به رو افتاده، تمثال طلا را که نَبوْکَدْنَصَّر پادشاه نصب کرده است سجده نمایید. و هر که به رو نیفتد و سجده ننماید در همان ساعت در میان تون آتش ملتهب افکنده خواهد شد.» — دانیال ۳:۲-۶.
۹. ظاهراً معنای تعظیم در مقابل تمثالی که نَبوْکَدْنَصَّر برپا داشته بود، چه بود؟
۹ برخی معتقدند، نَبوْکَدْنَصَّر این مراسم را ترتیب داد تا یهودیان را وادار کند که از پرستش یَهُوَه دست بکشند. چنین چیزی به نظر غیرمحتمل میآید، زیرا از قرار معلوم فقط مقامات حکومتی برای شرکت در این مراسم احضار شده بودند. بدین ترتیب فقط آن دسته از یهودیانی که سِمَت دولتی داشتند میبایست در آنجا حضور مییافتند. ظاهراً تعظیم به این تمثال، رسمی بود به منظور تقویت یکپارچگی طبقهٔ حکمران. محققی به نام جان اف. والوُورد خاطرنشان میکند: «نمایش مقامات دولتی بدین شکل، از یک سو ابراز قدرتی بود برای امپراتوری نَبوْکَدْنَصَّر و از سوی دیگر از آن جهت پراهمیت بود که خدایانی که در نظر آنان عامل پیروزیهایشان بودند، بدین ترتیب به رسمیت شناخته میشدند.»
خادمان یَهُوَه سر تعظیم فرود نمیآورند
۱۰. چرا غیریهودیان بدون اشکال، از فرمان نَبوْکَدْنَصَّر اطاعت کردند؟
۱۰ اغلب کسانی که در مقابل تمثال نَبوْکَدْنَصَّر گرد آمده بودند، خدایان گوناگونی را میپرستیدند، اما با وجود این وجدانشان به آنها اجازه میداد که این تمثال را نیز بپرستند. یکی از محققان کتاب مقدس اظهار داشت: «برای آنها بتپرستی امری عادی بود، و پرستش یک خدا آنها را از محترم داشتن خدایی دیگر باز نمیداشت.» همین محقق سپس میافزاید: «این موضوع مطابق نظرات رایج بتپرستان بود زیرا آنها معتقد بودند که خدایان بسیاری وجود دارند . . . و ادای احترام به خدای قوم یا کشوری دیگر را امری شایسته میپنداشتند.»
۱۱. چرا شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو از تعظیم در برابر تمثال سر باز زدند؟
۱۱ اما وضع برای یهودیان بدین شکل نبود. خدای آنان، یَهُوَه به ایشان فرموده بود: «صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمان است، و از آنچه پائین در زمین است، و از آنچه در آب زیر زمین است، برای خود مساز. نزد آنها سجده مکن، و آنها را عبادت منما، زیرا من که یَهُوَه، خدای تو میباشم، خدای غیور هستم.» ( خروج ۲۰:۴، ۵) از اینرو وقتی نوای موسیقی بلند شد و حاضران در مقابل تمثال تعظیم کردند، سه جوان عبرانی، شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو، به حالت ایستاده باقی ماندند. — دانیال ۳:۷.
۱۲. برخی از کلدانیان این سه جوان عبرانی را به چه جرمی متهم کردند، و چرا؟
۱۲ برخی از کلدانیان از اینکه آن سه نفر عبرانی تمثال را سجده نکردند، به خشم آمدند و بلافاصله نزد پادشاه رفته از «یهودیان شکایت» کردند.d آنها علاقهای به شنیدن دلیل این کار جوانان نداشتند. شکایتکنندگان که خواستار مجازات جوانان عبرانی به اتهام عدم وفاداری و خیانت به کشور بودند، گفتند: «چند نفر یهود که ایشان را بر کارهای ولایت بابل گماشتهای هستند، یعنی شَدْرَک و میشَک و عَبِدْنَغو. این اشخاص ای پادشاه، تو را احترام نمینمایند و خدایان تو را عبادت نمیکنند و تمثال طلا را که نصب نمودهای سجده نمینمایند.» — دانیال ۳:۸-۱۲.
۱۳، ۱۴. نَبوْکَدْنَصَّر چه واکنشی در برابر طرز عمل شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو از خود نشان داد؟
۱۳ چقدر برای نَبوْکَدْنَصَّر سخت بود که ببیند این سه نفر عبرانی از فرمان او اطاعت نمیکنند! روشن بود که موفق نشده است شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو را به صورت هواداران وفادار امپراتوری بابل درآورد. آیا به آنها حکمت کلدانی را تعلیم نداده بود؟ مگر حتی نام آنها را تغییر نداده بود؟ اگر نَبوْکَدْنَصَّر گمان میکرد که تحصیلات عالی میتواند ایمان مذهبی آن جوانان را تغییر دهد یا تغییر نام آنها میتواند تغییری در هویتشان پدید آورد، سخت در اشتباه بود. شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو همچنان خادمان وفادار یَهُوَه باقی ماندند.
۱۴ نَبوْکَدْنَصَّر پادشاه به خشم آمده بود. از اینرو، بلافاصله شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو را به حضور خویش خواست و پرسید: «ای شَدْرَک و میشَک و عَبِدْنَغو! آیا شما عمداً خدایان مرا نمیپرستید و تمثال طلا را که نصب نمودهام سجده نمیکنید؟» بیشک دلیل این سخنان نَبوْکَدْنَصَّر آن بود که انتظار چنین واکنشی را نداشت. شاید پیش خود چنین استدلال کرده بود: ‹چگونه سه مرد عاقل میتوانند چنین فرمان روشنی را زیر پا گذارند، آنهم فرمانی که عدم اطاعت از آن مجازات سختی در پیش دارد؟› — دانیال ۳:۱۳، ۱۴.
۱۵، ۱۶. نَبوْکَدْنَصَّر چه فرصتی در اختیار این سه جوان عبرانی نهاد؟
۱۵ نَبوْکَدْنَصَّر حاضر بود به این سه نفر عبرانی فرصت دیگری بدهد. او به آنها گفت: «الآن اگر مستعد بشوید که چون آواز کَرِنّا و سرنا و عود و بربط و سنتور و کمانچه و هر قسم آلات موسیقی را بشنوید به رو افتاده، تمثالی را که ساختهام سجده نمایید، (فبها ) و اما اگر سجده ننمایید، در همان ساعت در میان تون آتش ملتهب انداخته خواهید شد و کدام خدایی است که شما را از دست من رهایی دهد؟» — دانیال ۳:۱۵.
۱۶ ظاهراً درسی که نَبوْکَدْنَصَّر از تمثالی که در خواب دیده بود گرفت ( که در دانیال باب ۲ آمده است)، تأثیر چندانی بر ذهن و دلش نگذاشته بود. احتمالاً او این سخنان را که خطاب به دانیال گفته بود از یاد برده بود: ‹خدای شما خدای خدایان و خداوند پادشاهان است.› ( دانیال ۲:۴۷) حال نَبوْکَدْنَصَّر یَهُوَه را به مبارزه میطلبید و میگفت که حتی یَهُوَه نیز نمیتواند این سه جوان عبرانی را از مجازاتی که در انتظارشان است برهاند.
۱۷. شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو در برابر پیشنهاد پادشاه چه واکنشی نشان دادند؟
۱۷ لزومی نداشت که شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو دوباره موضوع را مورد بررسی قرار دهند. از اینرو فوراً پاسخ گفتند: «ای نَبوْکَدْنَصَّر! دربارهٔ این امر ما را باکی نیست که تو را جواب دهیم. اگر چنین است، خدای ما که او را میپرستیم قادر است که ما را از تون آتش ملتهب برهاند و او ما را از دست تو ای پادشاه خواهد رهانید. و اگر نه، ای پادشاه تو را معلوم باد که خدایان تو را عبادت نخواهیم کرد و تمثال طلا را که نصب نمودهای سجده نخواهیم نمود.» — دانیال ۳:۱۶-۱۸.
درون کورهٔ آتش!
۱۸، ۱۹. هنگامی که سه جوان عبرانی را به داخل کورهٔ آتش انداختند چه اتفاقی روی داد؟
۱۸ نَبوْکَدْنَصَّر با خشم فراوان، فرمان داد که کورهٔ آتش را هفت بار داغتر از معمول کنند. سپس به «قوّیترین شجاعان لشکر خود» دستور داد تا شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو را ببندند و به داخل «تون آتش ملتهب» بیفکنند. آنها به دستور پادشاه عمل کردند، و سه عبرانی را بسته و با لباس کامل، شاید برای اینکه سریعتر در آتش بسوزند، به داخل کوره انداختند. اما زبانههای آتش دامن خود سرسپردگان نَبوْکَدْنَصَّر را گرفته و آنها را هلاک ساخت. — دانیال ۳:۱۹-۲۲.
۱۹ رویدادی خارقالعاده در حال وقوع بود. با اینکه شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو در میان کورهٔ آتش بودند، شعلههای آتش اثری بر آنها نداشت. تحیر نَبوْکَدْنَصَّر را مجسم کنید! با اینکه آنها را بخوبی بسته، در میان آتشی ملتهب انداخته بودند، هنوز زنده بودند و حتی آزادانه در میان آتش قدم میزدند! نَبوْکَدْنَصَّر متوجه چیز دیگری نیز شد و از مقامات درباری پرسید: «آیا سه شخص نبستیم و در میان آتش نینداختیم؟» آنها پاسخ دادند: «صحیح است ای پادشاه.» نَبوْکَدْنَصَّر فریاد برآورد: «اینک من چهار مرد میبینم که گشاده در میان آتش میخرامند و ضرری به ایشان نرسیده است و منظر چهارمین شبیه پسر خدا است.» — دانیال ۳:۲۳-۲۵.
۲۰، ۲۱. الف) موقعی که شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو از کوره بیرون آمدند نَبوْکَدْنَصَّر متوجه چه نکتهای در مورد آنها شد؟ ب) نَبوْکَدْنَصَّر مجبور به اذعان چه نکتهای شد؟
۲۰ نَبوْکَدْنَصَّر به در کورهٔ آتش نزدیک شد و صدا زد: «ای شَدْرَک و میشَک و عَبِدْنَغو! ای بندگان خدای تعالی بیرون شوید و بیایید.» سه جوان عبرانی از میان آتش بیرون آمدند. تردیدی نیست که همهٔ کسانی که شاهد عینی این معجزه بودند، منجمله اُمَرا ( ساتراپها ) و رؤسا و والیان و مقامات دولتی، همگی در اعجاز فرو رفتند. گویی این سه جوان اصلاً وارد کوره نشده بودند! آنها نه بوی آتش میدادند و نه حتی یک تار مویشان سوخته بود. — دانیال ۳:۲۶، ۲۷.
۲۱ در اینجا نَبوْکَدْنَصَّر پادشاه مجبور شد اعتراف کند که یَهُوَه، خدای تعالی است. او گفت: «متبارک باد خدای شَدْرَک و میشَک و عَبِدْنَغو که فرشتهٔ خود را فرستاد و بندگان خویش را که بر او توّکل داشتند و به فرمان پادشاه مخالفت ورزیدند و بدنهای خود را تسلیم نمودند تا خدای دیگری سوای خدای خویش را عبادت و سجده ننمایند، رهایی داده است.» سپس پادشاه در ادامهٔ کلامش این فرمان اکید را اضافه کرد: «فرمانی از من صادر شد که هر قوم و امّت و زبان که حرف ناشایستهای به ضدّ خدای شَدْرَک و میشَک و عَبِدْنَغو بگویند، پاره پاره شوند و خانههای ایشان به مزبله مبدّل گردد، زیرا خدایی دیگر نیست که بدین منوال رهایی تواند داد.» از آن پس، این سه جوان عبرانی دوباره مورد لطف ملوکانه قرار گرفتند و ‹ در ولایت بابل برتری یافتند.› — دانیال ۳:۲۸-۳۰.
ایمان و آزمایش در روزگار ما
۲۲. خادمان امروزی یَهُوَه با چه موقعیتهایی مشابه موقعیت شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو روبرو میشوند؟
۲۲ امروز نیز پرستندگان یَهُوَه با موقعیتهایی شبیه موقعیت شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو روبرو میشوند. درست است که قوم خدا به معنای واقعی در تبعید به سر نمیبرند، با اینحال به گفتهٔ عیسی، پیروانش «از جهان نیستند.» ( یوحنا ۱۷:۱۴) آنها «بیگانه» هستند زیرا آداب، طرز فکر، و اعمالی را که مغایر با کتاب مقدس است نمیپذیرند. همانطور که پولس رسول نوشت، مسیحیان نباید ‹همشکل این جهان شوند.› — رومیان ۱۲:۲.
۲۳. این سه جوان عبرانی چگونه از خود استواری نشان دادند، و مسیحیان امروز چگونه میتوانند از آنها سرمشق بگیرند؟
۲۳ این سه جوان عبرانی همشکل سیستم بابلی نشدند. حتی تعلیمات مفصّلی که در مورد حکمت کلدانیان به آنها داده شد نیز نتوانست آنها را منحرف کند. موضع آنها در مورد مسئلهٔ پرستش تغییرناپذیر بود و جای تردید نبود که تابع یَهُوَه هستند. مسیحیان امروز نیز باید همین قدر استوار باشند. نباید از اینکه با افراد دنیا تفاوت دارند، شرم داشته باشند؛ زیرا «دنیا و شهوات آن در گذر است.» ( ۱یوحنا ۲:۱۷) دنبالهروی از سیستمی رو به زوال، عملی است ابلهانه و بیثمر.
۲۴. چگونه میتوان موضع مسیحیان حقیقی را با موضع سه جوان عبرانی مقایسه کرد؟
۲۴ مسیحیان باید خود را در مقابل هر گونه بتپرستی، حتی اشکال نهفتهٔ آن حفظ کنند.e ( ۱یوحنا ۵:۲۱) شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو مطیعانه و با احترام در مقابل تمثال طلایی ایستادند، اما در عین حال میدانستند که تعظیم در مقابل این تمثال فقط عملی از روی احترام نیست، بلکه عبادت آن است، و انجام چنین کاری با خشم یَهُوَه روبرو میشد. ( تثنیه ۵:۸-۱۰) جان اف. والوُورد مینویسد: «این کار در واقع نوعی ادای احترام به پرچم بود، ولی در عین حال به دلیل وابستگیی که بین وفاداری مذهبی و ملّی وجود داشت، شاید جنبهٔ مذهبی نیز داشت.» مسیحیان حقیقی امروز نیز درست مانند آن زمان در مقابل بتپرستی استوار میایستند.
۲۵. شما چه درسی از داستان حقیقی شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو آموختید؟
۲۵ روایت کتاب مقدس در مورد شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو درس خوبی است برای همهٔ کسانی که مصمّم هستند منحصراً یَهُوَه را عبادت کنند. پولس رسول هنگام صحبت در مورد بسیاری از باایمانان، منجمله کسانی که ‹سُوْرَت [یا شدت] آتش را خاموش کردند،› ظاهراً این سه جوان عبرانی را در نظر داشت. ( عبرانیان ۱۱:۳۳، ۳۴) یَهُوَه همهٔ کسانی را که از چنین ایمانی تقلید کنند پاداش خواهد داد. این سه جوان عبرانی از کورهٔ آتش رهایی یافتند. اما میتوان مطمئن بود که یَهُوَه همهٔ وفادارانش را که زندگی خود را در راه حفظ کمال اخلاقی از دست میدهند رستاخیز خواهد داد و به آنان موهبت زندگی ابدی را خواهد بخشید. در هر صورت، یَهُوَه «حافظ جانهای مقدّسان خود است. ایشان را از دست شریران میرهاند.» — مزمور ۹۷:۱۰.
[پاورقیها]
a برخی بر این عقیدهاند که مردوخ، که بنیانگذار بابل محسوب میشود، مظهر نِمرُود میباشد که به مقام الهی رسانیده شده است. به هر حال نمیتوان در این باره مطمئن بود.
b «بَلْطَشَصَّر» یعنی «زندگی پادشاه را حفظ کن.» «شَدْرَک» احتمالاً یعنی «فرمان آکو،» خدای ماه سومریان. «میشَک» احتمالاً یکی از خدایان سومری، و «عَبِدْنَغو» به معنی «خادم نِگو» یا نِبو است.
c برخی از محققان کتاب مقدس با توجه به عظمت این تمثال، معتقدند که آن را از چوب ساخته و با طلا پوشانیده بودند.
d عبارت آرامی که «شکایت» ترجمه شده است به معنی ‹خوردن تکههای› شخص است، گویی جویدن بدن وی با تهمت و افترا.
e به عنوان مثال، کتاب مقدس پرخوری و طمع را با بتپرستی مربوط میداند. — فیلپیان ۳:۱۸، ۱۹؛ کولسیان ۳:۵.
چه آموختیم؟
• چرا شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو از تعظیم در برابر تمثالی که نَبوْکَدْنَصَّر برپا داشته بود سر باز زدند؟
• نَبوْکَدْنَصَّر در مقابل موضعگیری سه جوان عبرانی چه واکنشی نشان داد؟
• چگونه یَهُوَه سه جوان عبرانی را به دلیل ایمانشان پاداش داد؟
• از توجهی که به داستان حقیقی شَدْرَک، میشَک، و عَبِدْنَغو مبذول داشتید، چه آموختید؟
[تصویر تمامصفحه در صفحهٔ ۶۸]
[تصاویر در صفحهٔ ۷۰]
۱. برج معبدی ( زیگورات) در بابل
۲. معبد مردوخ
۳. لوحهٔ برنزی با نقش خدایان، مردوخ ( چپ) و نِبو ( راست) بر روی اژدها ایستادهاند
۴. نگین با نقش برجستهٔ نَبوْکَدْنَصَّر، پادشاهی که به دلیل بناهایی که برپا کرد شهرت داشت
[تصویر تمامصفحه در صفحهٔ ۷۶]
[تصویر تمامصفحه در صفحهٔ ۷۸]