-
طریق محبّت هرگز ساقط نمیشودبرج دیدهبانی ۱۹۹۹ | ۱ مارس
-
-
۹. کتاب مقدس حاوی چه نمونههای عبرتانگیزی از کسانی است که برای پیشبرد اهداف خود از دیگران استفاده کردند؟
۹ محبّت «نفع خود را طالب نمیشود.» ( ۱قرنتیان ۱۳:۵) شخصی که محبّت داشته باشد از دیگران برای نیل به اهداف خود استفاده نمیکند. کتاب مقدس در این زمینه حاوی نمونههای عبرتانگیزی است. برای نمونه میتوان به زنانی همچون دَلیلَه، ایزابِل، عَتَلْیا اشاره کرد که برای پیشبرد اهداف خود دیگران را مورد استفاده قرار میدادند. ( داوران ۱۶:۱۶؛ ۱پادشاهان ۲۱:۲۵؛ ۲تواریخ ۲۲:۱۰-۱۲) نمونهٔ دیگر آن اَبشالُوم، پسر داوود، است. وی به کسانی که برای دادخواهی به اورشلیم میآمدند اینچنین وانمود میکرد که محکمهٔ پادشاه چنانکه باید و شاید به مشکلات آنان اهمیت نمیدهد. سپس صریح و بیپرده میگفت که آن محکمه شخصی دلسوز و رئوف همچون خود او را لازم دارد! ( ۲سموئیل ۱۵:۲-۴) البته، اَبشالُوم ابداً به فکر مصلحت ستمدیدگان نبود، او به خود میاندیشید. اَبشالُوم با پیشنهاد کردن خود به جای پادشاه، توانست دل بسیاری از مردم را بدست آورد. امّا، سرانجام شکستی سخت خورد و وقتی کشته شد کسی او را حتی سزاوار مراسم خاکسپاریی محترمانه ندانست.—۲سموئیل ۱۸:۶-۱۷.
۱۰. به چه طریق میتوانیم نشان دهیم که مصلحت دیگران را مدّ نظر داریم؟
۱۰ این موضوع اخطاری به ما مسیحیان است. بعضی از مردان و زنان مسیحی ممکن است از توانایی مجاب ساختن دیگران برخوردار باشند. برای چنین اشخاصی خیلی ساده است که در میدان گفتگو گوی صحبت را از دیگران ربوده، حرف خود را به کرسی بنشانند. لیکن، شخص بامحبّت مصلحت دیگران را مدّ نظر دارد. ( فیلپیان ۲:۲-۴) ما هرگز نباید تجارب و یا مسئولیتهایمان در سازمان خدا را وسیلهای قرار دهیم برای استفاده بردن از دیگران یا درست جلوه دادن موضوعات سؤالبرانگیز، چنانچه گویی سخن ما بر همه ارجحیّت دارد. باید این مثل کتاب مقدس را به یاد آوریم: «تکبّر پیشرُوِ هلاکت است، و دل مغرور پیشرو خرابی.»—امثال ۱۶:۱۸.
-
-
طریق محبّت هرگز ساقط نمیشودبرج دیدهبانی ۱۹۹۹ | ۱ مارس
-
-
۱۱. الف) شخص بامحبّت چگونه میتواند مهربانی و رفتار پسندیدهٔ خود را نشان دهد؟ ب) چگونه میتوانیم نشان دهیم که از ناراستی شاد و خوشوقت نمیگردیم؟
۱۱ پولس همچنین نوشت که شخص بامحبّت «مهربان» است و «اطوار ناپسندیده ندارد.» ( ۱قرنتیان ۱۳:۴، ۵) محبّت مانع میشود که رفتارمان خشن، بینزاکت، و اهانتآمیز باشد. برعکس، محبّت باعث میشود همیشه احساسات دیگران را مدّ نظر قرار دهیم. برای نمونه، شخص بامحبّت از کارهایی که وجدان دیگران را میآزارد اجتناب میکند. ( با ۱قرنتیان ۸:۱۳ مقایسه شود.) همچنین، آمده است که محبّت «از ناراستی خوشوقت نمیگردد، ولی با راستی شادی میکند.» ( ۱قرنتیان ۱۳:۶) اگر فرامین یَهُوَه را دوست بداریم، هرگز فساد اخلاقی را ناچیز نمیپنداریم و ساعات فراغت خود را با انجام دادن آنچه مورد نفرت یَهُوَه است نمیگذرانیم. ( مزمور ۱۱۹:۹۷) محبّت موجب میشود شادی ما از چیزهای بناکننده باشد، نه از چیزهای تخریبکننده.—رومیان ۱۵:۲؛ ۱قرنتیان ۱۰:۲۳، ۲۴؛ ۱۴:۲۶.
۱۲، ۱۳. الف) وقتی شخصی ما را میرنجاند چه باید بکنیم؟ ب) آیا نمونهای از کتاب مقدس بیاد داری که در آن خشمی موجه باعث عملی ناعاقلانه شده باشد؟
۱۲ پولس نوشت که محبّت «خشم نمیگیرد» ( «زودرنج نیست،» ترجمهٔ تفسیری ). ( ۱قرنتیان ۱۳:۵) البته، برای ما انسانهای ناکامل طبیعی است که وقتی کسی ما را میرنجاند برافروخته و تا حدّی خشمگین شویم. امّا، اینکه خشم و رنجیدگی خود را در سینه نگهداریم کاری اشتباه است. ( مزمور ۴:۴؛ افسسیان ۴:۲۶) چنانچه به موضوع رسیدگی نکنیم، گرچه رنجیدگی ما موجه باشد، ممکن است رفتاری ناعاقلانه از ما سر زند؛ و مسلّماً به دلیل رفتار خود پیش یَهُوَه مسئول خواهیم بود.—پیدایش ۳۴:۱-۳۱؛ ۴۹:۵-۷؛ اعداد ۱۲:۳؛ ۲۰:۱۰-۱۲؛ مزمور ۱۰۶:۳۲، ۳۳.
۱۳ عدهای با دیدن ناکاملی برادرانشان گاه تصمیم میگیرند به جلسات مسیحی و یا خدمت موعظه نروند. در حالی که همین افراد پیش از این با وجود مخالفت اعضای خانواده، تمسخر همکاران، و مشکلاتی از این قبیل به هیچوجه مایل به بازایستادن از جنگ ایمانشان نبودند. ایشان تمام سختیها را تحمل میکردند، زیرا آنها را براستی آزمون حفظ کمالاخلاقی خود بشمار میآوردند. امّا، حال اگر از طرف یکی از همایمانانشان سخن یا عملی نامهربانانه ببینند، آیا این را نباید آزمایش کمالاخلاقی خود بشمار آورند؟ مسلماً این نیز نوعی آزمایش است، زیرا با حفظ آتش خشم در سینهشان ‹ابلیس را مجال میدهند.›—افسسیان ۴:۲۷.
۱۴، ۱۵. الف) منظور از ‹به دل گرفتن› چیست؟ ب) چگونه میتوانیم در بخشودن دیگران به یَهُوَه اقتدا کنیم؟
۱۴ پولس با برهانی قاطع اظهار داشت: ‹محبّت کینه به دل نمیگیرد.› ( ۱قرنتیان ۱۳:۵، انجیل شریف) عبارتی که پولس در اینجا بکار برد اصطلاحی مربوط به کتابداری است، و احتمالاً منظور وی تشبیه رنجش و آزردگی به مطالبی است که در دفتری مخصوص به منظور فراموش نکردن آنها ثبت میکنند. آیا واقعاً نشان محبّت است که سخنان آزارنده را در دفتر دل ثبت کنیم که گویی میخواهیم در آینده از آنها استفاده کنیم؟ چقدر باید خوشحال باشیم که یَهُوَه با چنین طرزفکر بیرحمانهای به خطایای ما نمینگرد! ( مزمور ۱۳۰:۳) و هرگاه دل توبهکار ما را میبیند آنها را پاک میکند.—اعمال ۳:۱۹.
۱۵ ما هم باید در بخشودن دیگران به یَهُوَه اقتدا کنیم. نباید حساسیّت بیش از حد به بیاعتنایی که ظاهراً از کسی دیدهایم نشان دهیم. زیرا فرضاً اگر قصد شخص واقعاً رنجش ما هم بوده باشد، با زودرنجیمان خود را بیشتر از آنچه احتمالاً مقصود او بوده است عذاب میدهیم. ( جامعه ۷:۹، ۲۲) خوب است از یاد نبریم که محبّت «همه را باور مینماید.» ( ۱قرنتیان ۱۳:۷) البته، اینجا منظور ابداً خوشباوری نیست، بلکه نباید بیش از حد به انگیزهٔ برادرانمان مظنون باشیم و حتی برعکس، تا آنجا که امکان دارد انگیزهٔ درست به آنان نسبت دهیم.—کولسیان ۳:۱۳.
-