-
آیا تو هم «فکر مسیح» را داری؟برج دیدهبانی ۲۰۰۰ | ۱ مارس
-
-
آیا تو هم «فکر مسیح» را داری؟
«الآن خدای صبر و تسلّی شما را فیض عطا کناد تا موافق مسیح عیسی . . . یکرأی باشید.»—رومیان ۱۵:۵.
۱. عیسی در بسیاری از آثار هنری جهان مسیحیت به چه شکلی ترسیم شده است و چرا آن تصویرِ منصفانهای از او نیست؟
«او را هرگز ندیدهاند که بخندد.» عیسی در گزارش مستندی که بدروغ ادعا میشود که به دست مأموری رومی در آن زمان تهیه گردیده این چنین توصیف شده است. این گزارش تقریباً از قرن یازدهم به شکل کنونیاش شهرت یافته و گفته میشود که بسیاری از هنرمندان را تحت تأثیر قرار داده است.a عیسی در بسیاری از آثار هنری نقاشی، شخص موقری را میماند که بندرت شادی و تبسم در چهرهاش نقش میبندد. لیکن این تصویری غیرمنصفانه از عیسی میباشد، عیسایی که به نقل از انجیلها دلی آکنده از محبت، رحمت و احساس داشت.
۲. چگونه میتوانیم از لحاظ طرز فکر «موافق مسیح عیسی باشیم» و به این شکل قادر به انجام چه کاری خواهیم شد؟
۲ بدیهی است که برای آشنایی با عیسای واقعی باید فکر و دل خود را با شناختی دقیق در مورد شخصیت حقیقی عیسی در حینی که بر روی زمین بود مملو سازیم. بنابراین، بگذار چند گزارش از انجیلها را که در خصوص «فکر مسیح» یعنی عواطف و احساسات، ادراک، افکار و نحوهٔ استدلال عیسی بصیرت به ما میدهند مورد بررسی قرار دهیم. (۱قرنتیان ۲:۱۶) در ضمن، اجازه بده تا مشاهده کنیم که چگونه میتوانیم از لحاظ طرز فکر ‹موافق مسیح عیسی باشیم.› (رومیان ۱۵:۵) با انجام این کار بهتر خواهیم توانست در زندگی شخصی خود و در رفتار با دیگران از سرمشق عیسی پیروی کنیم.—یوحنا ۱۳:۱۵.
مردم براحتی نزد او میآمدند
۳، ۴. الف)زمینهٔ رویداد گزارششده در مرقس ۱۰:۱۳-۱۶ را شرح بده؟ ب) وقتی شاگردان عیسی سعی کردند از آمدن کودکان به نزد او ممانعت به عمل آورند، او چه واکنشی نشان داد؟
۳ مردم به آسانی مجذوب عیسی میشدند. آنان با سنین و پیشینههای مختلف در مواقع و به علل گوناگون بدون هیچ واهمهای نزد عیسی میآمدند. گزارش مرقس ۱۰:۱۳-۱۶ را در نظر بگیر. آن واقعه در اواخر خدمت زمینی عیسی، در حینی که برای آخرین بار عازم اورشلیم بود تا با مرگی عذابآور روبرو شود رخ داد.—مرقس ۱۰:۳۲-۳۴.
۴ صحنه را در ذهن خود مجسم کن. مردم فرزندان، از جمله نوزادان خود را نزد عیسی میآورند تا آنان را برکت دهد، اما شاگردان سعی دارند مانع این کار ایشان شوند.b احتمالاً شاگردان فکر میکنند که در خلال این هفتههای مهم و سرنوشتساز، عیسی مایل نیست که از جانب کودکان به زحمت بیفتد. اما آنان در اشتباهند. وقتی عیسی به عمل شاگردان خود پی میبرد از آن ناخشنود میگردد و کودکان را نزد خود خوانده میگوید: «بگذارید که بچههای کوچک نزد من آیند و ایشان را مانع نشوید.» (مرقس ۱۰:۱۴) سپس او عملی انجام میدهد که نمایانگر رفتاری حقیقتاً پر مهر و توأم با محبت میباشد. گزارش کتاب مقدس میگوید: «پس ایشان را در آغوش کشید و دست بر ایشان نهاده، برکت داد.» (مرقس ۱۰:۱۶) از قرار معلوم کودکان در حالی که عیسی ایشان را در آغوش گرم خود میگیرد کاملاً احساس آرامش میکنند.
۵. گزارش مرقس ۱۰:۱۳-۱۶ در مورد شخصیت عیسی به ما چه میگوید؟
۵ این گزارش کوتاه مطالب زیادی در مورد شخصیت عیسی به ما میگوید. توجه کن که مردم با خیال راحت نزد او میآمدند. گرچه عیسی صاحب مقامی رفیع در آسمان بود، نه رعب و وحشت به دل انسانهای ناکامل میانداخت و نه آنان را خوار میشمارد. (یوحنا ۱۷:۵) جالب توجه است که حتی کودکان در کنار او احساس راحتی میکردند. یقیناً هیچ کودکی به سوی شخص سرد و عبوسی که نمیخندد جلب نمیشود! آری، پیر و جوان به عیسی نزدیک میشدند زیرا پی برده بودند که او شخص بامحبتی میباشد که به حال دیگران دل میسوزاند و مطمئن بودند که او هرگز آنان را از خود نمیراند.
۶. پیران چه باید بکنند تا دیگران راحتتر بتوانند به آنان نزدیک شوند؟
۶ ما میتوانیم بر روی این گزارش تأمل کنیم و از خود بپرسیم ‹آیا من فکر مسیح را دارم؟ آیا دیگران براحتی به من نزدیک میشوند؟› در این زمانهٔ سخت، گوسفندان خدا به شبانانی احتیاج دارند که بتوانند براحتی و بدون واهمه با مشکلات خود نزد آنان بروند، مردانی که «مثل پناهگاهی از باد» میباشند. (اشعیا ۳۲:۱، ۲؛ ۲تیموتاؤس ۳:۱) پیران، چنانچه شما در خود علاقهای صادقانه، بیریا و از صمیم قلب نسبت به برادرانتان به وجود آورید و با اشتیاق فراوان خود را محض خاطر ایشان ایثار کنید، آنان بیشک به محبت و توجه شما پی خواهند برد. برادرانتان آن را از حالت سیمای شما، از آهنگ صدایتان و همچنین از رفتار پرمهرتان تشخیص خواهند داد. محبت و علاقهٔ واقعی شما به برادرانتان، جوّ اعتماد متقابلی را ایجاد میکند و نتیجتاً آنان به همراه فرزندانشان به آسانی و با خیالی راحتتر میتوانند نزد شما بیایند و دربارهٔ مسائل خود با شما صحبت کنند. زنی مسیحی شرح میدهد که چگونه توانست حرف دل خود را به یک پیر بگوید: «او با ملایمت و دلسوزی با من حرف میزد. در غیر این صورت، احتمالاً یک کلام هم با او صحبت نمیکردم. من در حضور او احساس امنیت میکردم.»
ملاحظهٔ حال دیگران
۷. الف) عیسی چگونه نشان داد که ملاحظهٔ حال دیگران را میکند؟ ب) چرا عیسی بینایی فرد نابینایی را به طور تدریجی به او بازگرداند؟
۷ عیسی شخص باتوجهی بود و ملاحظهٔ احساسات دیگران را میکرد. عیسی با مشاهدهٔ محنتزدگان بسیار متأثر میشد و در صدد برمیآمد تا آنان را از هر آنچه موجب درد و رنجشان میگردد رهایی بخشد. (متی ۱۴:۱۴) او همچنین محدودیتها و احتیاجات انسانها را در نظر میگرفت. (یوحنا ۱۶:۱۲) یک بار مرد نابینایی را نزد عیسی آوردند و به او التماس کردند که وی را شفا دهد. عیسی آن نابینا را شفا داد؛ لیکن بتدریج. ابتدا آن مرد به طور غیرواضح ‹مردمان را خرامان چون درختها دید.› سپس عیسی بینایی آن مرد را کاملاً به وی بازگرداند. چرا عیسی آن نابینا را تدریجاً شفا داد؟ آن مرد به تاریکی عادت کرده بود و به احتمال قوی عیسی نمیخواست که بینایی فوری و نور شدید خورشید و یا تصویر پیچیدهٔ دنیای اطراف ضربهای روحی به آن مرد وارد آورد.—مرقس ۸:۲۲-۲۶.
۸، ۹. الف) اندکی بعد از ورود عیسی و شاگردانش به منطقهٔ دیکاپولِس چه اتفاقی افتاد؟ ب) عیسی چگونه آن مرد ناشنوا را شفا داد؟
۸ همچنین واقعهای را که متعاقب مراسم فِصَح سال ۳۲ د.م. رخ داد در نظر بگیر. عیسی و شاگردانش وارد منطقهٔ دیکاپولِس، واقع در شرق دریای جلیل شده بودند. در آنجا جمعیت عظیمی بزودی آنان را پیدا کردند و بسیاری از بیماران و معلولین را نزد عیسی آوردند و عیسی همهٔ آنان را شفا داد. (متی ۱۵:۲۹، ۳۰) در آن وقت واقعهٔ جالبتوجهی رخ داد. عیسی مردی را از میان جمعیت انتخاب کرد تا عنایت خاصی به او مبذول دارد. مرقس تنها کسی است که این رویداد را گزارش میکند.—مرقس ۷:۳۱-۳۵.
۹ آن مرد ناشنوا بود و نمیتوانست تکلم کند. عیسی احتمالاً متوجه حالت عصبی آن مرد شده و حس کرده بود که از چیزی خجالت میکشد. او سپس عملی غیرمعمول انجام داد و آن مرد را به گوشهای بدور از جمعیت برد؛ به مکانی خلوت. عیسی به منظور بیان و توضیح آنچه که قصد داشت انجام دهد از چند نشانه استفاده کرد. او «انگشتان خود را در گوشهای او گذاشت و آب دهان انداخته، زبانش را لمس نمود.» (مرقس ۷:۳۳) سپس به آسمان نگریست و در حالت دعا آهی کشید. عیسی با این اعمال میخواست به آن مرد چنین بفهماند: ‹اکنون میخواهم توسط نیروی الهی کاری برای تو انجام دهم.› سرانجام عیسی گفت: «باز شو.» (مرقس ۷:۳۴) بلافاصله آن مرد شنوایی خود را بازیافت و توانست به طور عادی سخن بگوید.
۱۰، ۱۱. در جماعت چگونه میتوانیم ملاحظهٔ حال دیگران را بکنیم؟ در محیط خانواده چطور؟
۱۰ عیسی چه توجهی به انسانها نشان میداد! او احساسات انسانها را درک میکرد و این توجه دلسوزانه وی را برمیانگیخت تا در اعمال خود ملاحظهٔ عواطف آنان را بکند. برای ما مسیحیان بسیار پسندیده است که در این خصوص فکر مسیح را در خود پرورش دهیم و آن را در رفتار خویش نمایان سازیم. کتاب مقدس به ما تذکر میدهد: «همهٔ شما یکرای و همدرد و برادردوست و مُشفِق و فروتن باشید.» (۱پطرس ۳:۸) این بدان معناست که سعی نماییم در حین سخن و در هنگام عمل ملاحظهٔ حال دیگران را بکنیم.
۱۱ در جماعت میتوانیم احساسات دیگران را در نظر گرفته به ایشان عزت و احترام بگذاریم و به نحوی که میل داریم دیگران با ما رفتار کنند با ایشان رفتار کنیم. (متی ۷:۱۲) این همچنین بدان معناست که باید مواظب باشیم چه میگوییم و چطور آن را بیان میکنیم. (کولسیان ۴:۶) به خاطر داشته باش که ‹حرفهای باطل میتواند همچون ضرب شمشیر باشد.› (امثال ۱۲:۱۸) در محیط خانواده چطور؟ زن و شوهری که حقیقتاً به یکدیگر محبت دارند ملاحظهٔ احساسات یکدیگر را میکنند. (افسسیان ۵:۳۳) آنان از به زبان آوردن سخنان تند، انتقادهای پیاپی و استفاده از طعنههای نیشدار خودداری میکنند زیرا این قبیل اعمال احساسات شخص دیگر را جریحهدار میکند، جراحتی که به آسانی التیام نمییابد. نباید فراموش کرد که کودکان هم احساس دارند و والدین بامحبت این موضوع را در نظر میگیرند. در صورت نیاز به اصلاح، چنین والدینی هنگام تأدیب فرزندان خود رعایت عزت نفس آنان را نموده و بیدلیل اسباب شرمندگی ایشان را فراهم نمیآورند.c (کولسیان ۳:۲۱) با ملاحظه نمودن حال دیگران بدین طریق نشان خواهیم داد که فکر مسیح را داریم.
اعتماد به دیگران
۱۲. عیسی چه نظر واقعبینانه و متعادلی در مورد شاگردان خود داشت؟
۱۲ عیسی نظری واقعبینانه و متعادل در مورد شاگردان خود داشت و خوب میدانست که آنان انسانهای کاملی نیستند. به علاوه، عیسی از آنچه در دل انسانها میگذشت آگاه بود. (یوحنا ۲:۲۴، ۲۵) با وجود این، او صرفاً به ناکاملیت آنان نمینگریست بلکه صفات خوب ایشان را نیز در نظر میگرفت. یَهُوَه آن مردان را به سوی خود جلب کرده بود و عیسی از تواناییها و خصوصیات نهفته در آنان اطلاع داشت. (یوحنا ۶:۴۴) نحوهٔ برخورد و رفتار عیسی با شاگردانش نمایانگر نظر مساعد او در مورد آنان بود. به عنوان مثال، او به آنان اعتماد داشت.
۱۳. عیسی چگونه نشان میداد که به شاگردان خود اعتماد دارد؟
۱۳ عیسی چگونه اعتماد خود را به آنان نشان میداد؟ او پیش از صعود به آسمان مسئولیت خطیری را به شاگردان مسحشدهٔ خود محول کرد؛ بلی، مسئولیت رسیدگی به منافع ملکوت خویش را در سطح جهان بر عهدهٔ آنان گذاشت. (متی ۲۵:۱۴، ۱۵؛ لوقا ۱۲:۴۲-۴۴) عیسی طی خدمت زمینیاش، همچنین به طرق غیرمستقیم و نامحسوس اعتماد خود را به آن شاگردان نشان میداد. برای مثال، یک بار به منظور تغذیهٔ جمعیت، خوراکی را به طور معجزهآسا افزایش داد و سپس مسئولیت توزیع آن را به شاگردان محول کرد.—متی ۱۴:۱۵-۲۱؛ ۱۵:۳۲-۳۷.
۱۴. خلاصهٔ گزارش مرقس ۴:۳۵-۴۱ را شرح بده؟
۱۴ همچنین گزارش مرقس ۴:۳۵-۴۱ را در نظر بگیر. در آنجا میخوانیم که عیسی و شاگردانش سوار بر قایق به سمت کنارهٔ شرقی دریای جلیل عازم گشتند. دقایقی بعد از حرکت، عیسی در عقب قایق دراز کشید و فوراً به خواب سنگینی فرو رفت. اما چیزی نگذشت که «ناگاه طوفانی عظیم از باد پدید آمد.» این گونه توفان رویدادی غیرمعمول در دریای جلیل محسوب نمیگشت. در محدودهٔ دریای جلیل به دلیل ارتفاع کم آن، (تقریباً ۲۰۰ متر پایینتر از سطح دریا)، هوا بسیار گرمتر از مناطق اطراف میباشد و این امر مولد اختلالات جوی میگردد. همچنین بادهای قوی از سوی کوه حَرمون واقع در شمال، از میان درهٔ اردن بسرعت به وزیدن درمیآیند. به این سبب، امکان دارد که در اندک زمانی توفانی سهمگین پدیدار گشته، آرامش منطقه را بر هم زند. در این مورد فکر کن: عیسی بدون شک از وقوع این قبیل توفانهای معمول در دریای جلیل مطلع بود، چرا که در آن حوالی بزرگ شده بود. با وجود این، از آنجایی که بعضی از شاگردانش ماهیگیر بودند، به مهارت قایقرانی آنان اعتماد کرد و با خیال راحت به خواب فرو رفت.—متی ۴:۱۸، ۱۹.
۱۵. چگونه میتوانیم از اعتماد عیسی به شاگردانش تقلید کنیم؟
۱۵ آیا میتوانیم در این خصوص از عیسی تقلید نموده، به دیگران اعتماد کنیم؟ برای برخی اشخاص دشوار است که مسئولیتهایی را به دیگران محول نمایند و میخواهند همیشه به قول معروف، خودشان زمام امور را در دست داشته باشند. ایشان ممکن است با خود بگویند: ‹اگر بخواهم کاری درست انجام بشه، باید خودم آن را انجام دهم!› اما چنانچه قرار باشد هر کاری را خودمان انجام دهیم، آنوقت در خطر فرسودگی قرار خواهیم گرفت و احتمالاً وقتی را که به خانوادهمان تعلق دارد بیجهت صرف کارهای دیگر خواهیم کرد. در ضمن، اگر وظایف و مسئولیتهای مناسب را به دیگران محول نکنیم ممکن است ایشان را از کسب آموزش و تجربهٔ لازم محروم بداریم. بنابراین، عاقلانه است که یاد بگیریم به دیگران اعتماد کنیم و بعضی امور را به ایشان محول کنیم. چقدر خوب است که از خود صادقانه سؤال کنیم: ‹آیا در این خصوص فکر مسیح را دارم؟ آیا با کمال میل بعضی مسائل را به دیگران محول میکنم و آیا یقین دارم که ایشان هر آنچه از دستشان برآید به نحو احسن انجام خواهند داد؟›
او به شاگردان خود ابراز اطمینان میکرد
۱۶، ۱۷. عیسی در آخرین شب زندگی خود، با وجود اینکه میدانست رسولانش وی را ترک خواهند کرد، چه قوت قلبی به ایشان داد؟
۱۶ عیسی نظر مساعدش را در مورد شاگردان خود به طریق مهم دیگری نیز نشان داد. او اطمینان خود را نسبت به ایشان علناً ابراز نمود. این موضوع از سخنان دلگرمکنندهٔ عیسی خطاب به رسولان در آخرین شب زندگیاش معلوم میگردد. واقعه از این قرار بود.
۱۷ آن شب، شبی تمامعیار برای عیسی بود. او با شستن پاهای رسولانش آموزشی عینی دربارهٔ خصوصیت تواضع به آنان داد. بعد از آن عمل، مراسم شام آخر را که قرار بود یادبود مرگش باشد بنیانگزاری کرد. سپس، رسولان مجدداً بر سر اینکه کدامیک از ایشان ظاهراً از همه بزرگتر میباشد با یکدیگر به جر و بحث پرداختند. لیکن عیسی از آنجایی که همیشه شکیبا بود، رسولان را به هیچ وجه محکوم نکرد بلکه با آنان به استدلال پرداخت. او همچنین آنچه را که بزودی اتفاق میافتاد شرح داد و گفت: «همهٔ شما امشب دربارهٔ من لغزش میخورید چنانکه مکتوب است که شبان را میزنم و گوسفندان گله پراکنده میشوند.» (متی ۲۶:۳۱؛ زکریا ۱۳:۷) عیسی میدانست که نزدیکترین یارانش وی را ترک خواهند کرد؛ آن هم در زمانی که به آنان احتیاج خواهد داشت. با وجود این، رسولان را محکوم نکرد بلکه به آنان گفت: «لیکن بعد از برخاستنم، پیش از شما به جلیل خواهم رفت.» (متی ۲۶:۳۲) بلی عیسی به رسولان خود قوت قلب داد و گفت، با وجود اینکه مرا ترک خواهید کرد، من شما را ترک ننموده و متعاقب آن آزمایش مخوف دگر بار شما را ملاقات خواهم کرد.
۱۸. در جلیل عیسی چه وظیفهٔ مهمی را به شاگردان خود واگذار کرد و رسولان چگونه مطابق وظیفهٔ خود عمل نمودند؟
۱۸ عیسی بر سر قول خود ایستاد و بعد از رستاخیز یافتن، بر یازده رسول وفادار خویش که ظاهراً با عدهای دیگر در جلیل اجتماع کرده بودند ظاهر شد. (متی ۲۸:۱۶، ۱۷؛ ۱قرنتیان ۱۵:۶) در آنجا، عیسی وظیفهٔ مهمی را به ایشان واگذار کرد و گفت: «پس رفته، همهٔ امّتها را شاگرد سازید و ایشان را به اسمِ اب و ابن و روحالقدس تعمید دهید. و ایشان را تعلیم دهید که همهٔ اموری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند.» (متی ۲۸:۱۹، ۲۰) کتاب اعمال رسولان با استفاده از شواهد آشکار توضیح میدهد که رسولان مطابق وظیفهٔ خود عمل نمودند و هدایت کار موعظهٔ بشارت را در قرن اول وفادارانه به عهده گرفتند.—اعمال ۲:۴۱، ۴۲؛ ۴:۳۳؛ ۵:۲۷-۳۲.
۱۹. از اعمال عیسی متعاقب رستاخیزش چه مطلبی را دربارهٔ فکر مسیح میآموزیم؟
۱۹ این گزارش چه مطلب آشکاری را دربارهٔ فکر مسیح به ما آموزش میدهد؟ عیسی بدترین وجه شخصیت رسولان خود را دیده بود، با وجود این، «ایشان را تا به آخر محبت نمود.» (یوحنا ۱۳:۱) عیسی به رسولان خود، علیرغم تمام قصوراتشان، ابراز اطمینان کرد. توجه کن که اطمینان و ایمان عیسی به رسولانش بیهوده نبود بلکه بیتردید آنان را تقویت کرد تا در انجام وظایفی که به ایشان محول کرده بود مصمم گردند.
۲۰، ۲۱. چگونه میتوانیم نظری مثبت در مورد برادران خود داشته باشیم؟
۲۰ حال، چگونه میتوانیم در این خصوص فکر مسیح را داشته باشیم؟ با خوشبینی در مورد همایمانانمان. چنانچه در ذهن خود راجع به آنان منفیبافی کنیم، احتمالاً این طرز فکر در سخنان و اعمالمان پدیدار خواهد شد. (لوقا ۶:۴۵) لذا، کتاب مقدس به ما میگوید که محبت «همه را باور مینماید.» (۱قرنتیان ۱۳:۷) ثمرهٔ محبت مثبت است، نه منفی. محبت تخریب نمیکند بلکه بنا میکند. انسانها در برابر محبت و تشویق واکنش مساعدتری نشان میدهند تا در برابر تهدید و ارعاب. ما با ابراز اطمینان به دیگران میتوانیم ایشان را بنا نماییم و مشوق آنان باشیم. (۱تسالونیکیان ۵:۱۱) چنانچه همانند مسیح نظری مثبت در مورد برادرانمان داشته باشیم، با آنان به طریقی بناکننده رفتار خواهیم کرد و بدین نحو ایشان را به پیشرفت ترغیب خواهیم نمود.
۲۱ پرورش فکر مسیح در خویشتن و ابراز آن صرفاً به معنی تقلید از بعضی از اعمال عیسی نمیباشد. همانطور که در مقالهٔ قبلی ذکر شد، چنانچه بخواهیم حقیقتاً همچون عیسی رفتار کنیم ابتدا باید بیاموزیم همچون او به مسائل بنگریم. انجیلها به ما کمک میکنند تا با جنبهٔ دیگری از شخصیت عیسی و همچنین افکار و احساسات او در رابطه با کاری که به وی محول شده بود آشنایی پیدا کنیم. مقالهٔ بعدی این موضوع را مورد بحث قرار خواهد داد.
[پاورقیها]
a شخص جاعل در این گزارش به شرح ظاهر فرضی عیسی از جمله رنگ مو، ریش و چشمان او میپردازد. مترجم کتاب مقدس، اِدگار جِی. گودسپید، اظهار میکند که این مشخصات جعلی «به نیّت اشاعهٔ توصیف درون کتابهای مبانی نقاشی در خصوص شمایل عیسی منظور گردیده بود.»
b ظاهراً کودکان از سنین مختلف بودند. کلمهای که در اینجا «بچههای کوچک» ترجمه شده در اشاره به دختر دوازدهسالهٔ یائِرُس نیز مورد استفاده قرار گرفته است. (مرقس ۵:۳۹، ۴۲؛ ۱۰:۱۳) لیکن لوقا نیز در گزارش خود از کلمهای استفاده میکند که نوزادان را هم شامل میشود.—لوقا ۱:۴۱؛ ۲:۱۲؛ ۱۸:۱۵.
c مقالهٔ «آیا عزت آنها را رعایت میکنید؟» در برج دیدهبانی شمارهٔ ۱ آوریل سال ۱۹۹۸ ملاحظه شود.
-
-
برانگیخته شدهای که همچون مسیح رفتار کنی؟برج دیدهبانی ۲۰۰۰ | ۱ مارس
-
-
برانگیخته شدهای که همچون مسیح رفتار کنی؟
«گروهی بسیار دیده، بر ایشان ترحّم فرمود زیرا که چون گوسفندان بیشبان بودند و بسیار به ایشان تعلیم دادن گرفت.»—مرقس ۶:۳۴.
۱. چرا بعضی اشخاص دارای خصوصیاتی قابلتحسین میباشند؟
در طول تاریخ اشخاص بسیاری از خود خصوصیات قابلتحسینی نشان دادهاند. احتمالاً میتوانی دلیل آن را تشخیص دهی. یَهُوَه خدا صاحب خصوصیاتی همچون محبت، مهربانی، سخاوت و دیگر صفاتی است که در نظر ما بسیار ارزشمند میباشند. از آنجایی که خدا انسانها را از این لحاظ شبیه خود خلق کرده میتوانیم درک کنیم که چرا بسیاری از آنان تا حدی منعکسکنندهٔ محبت، مهربانی، ترحم و دیگر صفات الهی میباشند؛ همانطور که اکثر ایشان دارای وجدان هستند. ( پیدایش ۱:۲۶؛ رومیان ۲:۱۴، ۱۵) با وجود این، احتمالاً پی بردهای که عدهای بیشتر از دیگران تمایل به ابراز این خصوصیات دارند.
۲. بعضی از اعمال خیری را که مردم انجام میدهند و نتیجتاً فکر میکنند که در حال پیروی از مسیح میباشند نام ببر.
۲ احتمالاً مردان و زنانی را میشناسی که اغلب به عیادت و کمک بیماران میروند، برای معلولین دلسوزی نموده، مستمندان را سخاوتمندانه اعانت میکنند. همچنین به افرادی بیندیش که حس ترحم ایشان را بر آن میدارد تا زندگی خود را وقف کار در مجتمعهای جزامیان و یا پرورشگاهها کنند، داوطلبانه در بیمارستانها یا آسایشگاهها به خدمت مشغول شده و یا در صدد کمکرسانی به افراد بیخانمان یا پناهندگان برآیند. ظاهراً بعضی از این اشخاص فکر میکنند که در حال متابعت و دنبالهروی از سرمشقی هستند که عیسی برای جمیع مسیحیان قرار داده است. در انجیلها چنین میخوانیم که مسیح مریضان را شفا و گرسنگان را خوراک میداد. ( مرقس ۱:۳۴؛ ۸:۱-۹؛ لوقا ۴:۴۰) این گونه ابراز محبت، مهربانی و ترحم انعکاسی از «فکر مسیح» میباشد و مسیح نیز از پدر آسمانی خود تقلید میکرد.—۱قرنتیان ۲:۱۶.
۳. برای به دست آوردن نظری متعادل در مورد اعمال خوب عیسی چه موضوعی را باید مورد بررسی قرار دهیم؟
۳ آیا متوجه شدهای که امروزه، اکثر این گونه اشخاصی که تحت تأثیر محبت و ترحم عیسی قرار گرفتهاند جنبهٔ مهمی از فکر مسیح را از نظر دور میدارند؟ با بررسی دقیق باب ششم از انجیل مرقس میتوانیم به آگاهی بیشتری در این باره دست یابیم. در مضمون متن این باب میخوانیم که مردم بیماران خود را نزد عیسی آوردند تا ایشان را شفا دهد. همچنین عیسی مشاهده کرد چند هزار نفری که نزد او آمدهاند گرسنه میباشند و به طریقی معجزهآسا به آنان غذا داد. ( مرقس ۶:۳۵-۴۴، ۵۴-۵۶) شفا دادن بیماران و سیر کردن گرسنگان نمایش برجستهای بود از رحمت و شفقت؛ لیکن آیا عیسی عمدتاً اینچنین به انسانها کمک میکرد؟ چگونه میتوانیم به بهترین نحو از نمونهٔ کامل محبت، ملاطفت و ترحم عیسی تقلید نماییم، همانطور که او از یَهُوَه تقلید میکرد؟
برانگیخته شد و در برابر نیاز روحانی آنان واکنش نشان داد
۴. گزارش مرقس ۶:۳۰-۳۴ از چه قرار بود؟
۴ ترحم و دلسوزی عیسی برای انسانها نخست به دلیل نیازهای روحانی آنان بود، چرا که بر نیازهای جسمانی ارجحیت داشت. گزارش مرقس ۶:۳۰-۳۴ را در نظر بگیر. واقعهٔ مذکور قریب به زمان مراسم فِصَح سال ۳۲ د.م. در سواحل دریای جلیل اتفاق افتاد. رسولان مأموریت بزرگی را در سطحی گسترده به پایان رسانیده و از این بابت هیجانزده شده بودند. آنان نزد عیسی آمدند و با شوق تمام قصد داشتند هر آنچه را رخ داده بود برای عیسی تعریف کنند. لیکن جمعیتی دور ایشان گرد آمد. آن جمعیت به قدری بزرگ بود که عیسی و رسولانش از غذا خوردن و استراحت باز ماندند. از این جهت، عیسی به رسولان خود گفت: «شما به خلوت، به جای ویران بیایید و اندکی استراحت نمایید.» ( مرقس ۶:۳۱) ایشان احتمالاً در حوالی کَفَرناحوم سوار بر قایق شدند و به مکانی آرام در طرف دیگر دریای جلیل راندند. اما مردم در امتداد ساحل شروع به دویدن کردند و پیش از عیسی و رسولانش به آن مکان رسیدند. عیسی با دیدن جمعیت چه واکنشی نشان داد؟ آیا از این بابت آزرده شد و شکایت کرد که مردم از او سلب آرامش میکنند؟ به هیچ وجه!
۵. عیسی چه احساسی نسبت به مردمی که نزد او آمدند داشت و برای آنان چه کرد؟
۵ عیسی از مشاهدهٔ آن جمعیت چند هزار نفری که به همراه مریضان خود مشتاقانه انتظار آمدن او را میکشیدند متأثر شد و دلش سوخت. ( متی ۱۴:۱۴؛ مرقس ۶:۴۴) مرقس راجع به علت برانگیخته شدن ترحم عیسی و نحوهٔ عکسالعمل او مینویسد: «عیسی . . . گروهی بسیار دیده، بر ایشان ترحّم فرمود زیرا که چون گوسفندان بیشبان بودند و بسیار به ایشان تعلیم دادن گرفت.» ( مرقس ۶:۳۴) عیسی آن جمعیت را صرفاً به عنوان یک توده انسان نمیدید بلکه افرادی را میدید که نیازهای روحانی دارند. آنان همچون گوسفندانی گمشده بودند و شبانی نداشتند که از آنان مراقبت نماید و ایشان را به مراتع سبز هدایت کند. عیسی میدانست که رهبران مذهبی قسیالقلب که قاعدتاً میبایست شبانانی مراقب و مسئول برای آن مردم عامی باشند، در واقع از آنان نفرت داشتند و در امر برآورده ساختن نیاز روحانی ایشان غفلت میورزیدند. ( حزقیال ۳۴:۲-۴؛ یوحنا ۷:۴۷-۴۹) او قصد داشت خلاف آن رهبران مذهبی با مردم رفتار کند و بزرگترین احسان ممکن را در حق ایشان انجام دهد. بنابراین، شروع به تعلیم در مورد ملکوت خدا کرد.
۶، ۷. الف) انجیلها به چه اولویتی در واکنش عیسی نسبت به نیاز مردم اشاره میکنند؟ ب) انگیزهٔ عیسی برای موعظه و تعلیم چه بود؟
۶ اکنون به ترتیب وقایع و اولویت آنها در گزارشی دیگر توجه کن. این گزارش توسط لوقای طبیب که به سلامت جسمانی انسانها بسیار علاقمند بود به تحریر درآمده است. او مینویسد: «امّا گروهی بسیار . . . در عقب [عیسی] شتافتند. پس ایشان را پذیرفته، ایشان را از ملکوت خدا اعلام مینمود و هر که احتیاج به معالجه میداشت صحّت میبخشید.» ( لوقا ۹:۱۱؛ کولسیان ۴:۱۴) گرچه این روال در تمام موارد معجزات عیسی مصداق ندارد، لوقا در این گزارش الهامشده ابتدا به چه واقعیتی اشاره کرد؟ به این واقعیت که عیسی نخست به تعلیم مردم پرداخت.
۷ این حقیقت با مطلب مورد تأکید در مرقس ۶:۳۴ هماهنگی دارد. این آیه بوضوح نشان میدهد که عیسی به چه نحو به ابراز ترحم و دلسوزی برانگیخته شد. او در واکنش نسبت به نیازهای روحانی مردم شروع به تعلیم آنان نمود. مدتی پیش، عیسی طی خدمت موعظه گفته بود: «مرا لازم است که به شهرهای دیگر نیز به ملکوت خدا بشارت دهم، زیرا که برای همین کار فرستاده شدهام.» ( لوقا ۴:۴۳) لیکن نباید اشتباهاً فکر کنیم که او به منظور انجام وظیفه و به طور سرسری پیام ملکوت را اعلام میکرد. خیر، انگیزهٔ اصلی عیسی برای موعظهٔ بشارت، محبت و احساس ترحم نسبت به انسانها بود. نهایت احسانی که عیسی میتوانست به مردم—از جمله مریضان، دیوزدگان، فقرا و گرسنگان—نماید آن بود که به ایشان کمک کند تا با حقیقت در مورد ملکوت خدا آشنا شوند، آن را بپذیرند و ارج نهند. حقیقت در مورد ملکوت به دلیل نقش آن در اثبات حقانیت سلطنت یَهُوَه و تدارک برکات جاودانی برای انسانها از اهمیت فراوانی برخوردار بود.
۸. عیسی در مورد فعالیت موعظه و تعلیم چگونه فکر میکرد؟
۸ موعظهٔ فعالانه در خصوص ملکوت یکی از دلایل اصلی آمدن عیسی به زمین بود. او در آخرین ساعات زندگی زمینی خود به پیلاطُس گفت: «از این جهت من متولّد شدم و بجهت این در جهان آمدم تا به راستی شهادت دهم، و هر که از راستی است سخن مرا میشنود.» ( یوحنا ۱۸:۳۷) در دو مقالهٔ قبلی مشاهده کردیم که عیسی شخصی بود پرمهر، عاطفی و باملاحظه که به دیگران اعتماد میکرد و انسانها براحتی به او نزدیک میشدند؛ آری، شخصی بامحبت. چنانچه بخواهیم حقیقتاً به فکر مسیح پی ببریم باید چنین جنبههایی از شخصیت او را بخوبی درک نماییم و از آن خود کنیم. معهذا، فکر مسیح شامل ارزش و اولویتی میباشد که او برای فعالیت موعظه و تعلیم نیز قائل بود.
دیگران را به شهادت دادن ترغیب میکرد
۹. موعظه و تعلیم برای چه کسانی از اولویت برخوردار بود؟
۹ آیا فقط از شخص عیسی انتظار میرفت که برای فعالیت موعظه و تعلیم—به منظور ابراز محبت و ترحم—اولویت قائل شود؟ خیر. او شاگردان خود را نیز ترغیب میکرد تا در خصوص داشتن انگیزه، اعمال و قرار دادن اولویت از وی تقلید کنند. برای مثال، عیسی پس از انتخاب دوازده رسول خود چه وظیفهای به آنان محول کرد؟ گزارش مرقس ۳:۱۴، ۱۵ برای ما نقل میکند: «و دوازده نفر را مقرّر فرمود تا همراه او باشند و تا ایشان را بجهت وعظ نمودن بفرستد، و ایشان را قدرت باشد که . . . دیوها را بیرون کنند.» آیا متوجه اولویتی که او برای فعالیت رسولان تعیین کرد شدی؟
۱۰، ۱۱. الف)عیسی هنگام ارسال رسولان خود انجام چه کاری را به ایشان خاطرنشان کرد؟ ب)در گزارش مربوط به فرستاده شدن رسولان به چه موضوع مهمی اشاره شده است؟
۱۰ سرانجام، عیسی به آن دوازده رسول قدرت بخشید تا انسانها را شفا دهند و دیوها را بیرون کنند. ( متی ۱۰:۱؛ لوقا ۹:۱) سپس آنان را به مأموریتی «نزد گوسفندان گمشدهٔ اسرائیل» فرستاد و ایشان را راهنمایی نموده، گفت: «و چون میروید، موعظه کرده گویید، که ملکوت آسمان نزدیک است. بیماران را شفا دهید، ابرصان را طاهر سازید، مردگان را زنده کنید، دیوها را بیرون نمایید.» ( متی ۱۰:۵-۸؛ لوقا ۹:۲) آنان در واقع چه کردند؟ «پس روانه شده، [۱] موعظه کردند که توبه کنند، [۲] و بسیار دیوها را بیرون کردند و مریضان کثیر را روغن مالیده، شفا دادند.»—مرقس ۶:۱۲، ۱۳.
۱۱ از آنجایی که عمل تعلیم در تمام وقایع در وهلهٔ نخست ذکر نشده است، آیا ترتیب فوق تأکید بیش از حد بر اولویتهایی که رسولان برای خود قرار میدادند محسوب میگردد؟ ( لوقا ۱۰:۱-۹) البته نباید دفعاتی را که قبل از شفا دادن انسانها به تعلیم اشاره شده است نادیده بگیریم. به مضمون متن در این مورد توجه کن. عیسی اندکی پیش از ارسال نمودن دوازده رسول خود، وضعیت و حالت جمعیت را مشاهده کرد و متأثر شد. در گزارش چنین میخوانیم: «و عیسی در همهٔ شهرها و دهات گشته، در کنایس ایشان تعلیم داده، به بشارت ملکوت موعظه مینمود و هر مرض و رنج مردم را شفا میداد. و چون جمع کثیر دید، دلش بر ایشان بسوخت زیرا که مانند گوسفندان بیشبان، پریشانحال و پراکنده بودند. آنگاه به شاگردان خود گفت: ‹حصاد فراوان است لیکن عَمَلَه کم. پس از صاحب حصاد استدعا نمایید تا عَمَلَه در حصاد خود بفرستد.›»—متی ۹:۳۵-۳۷.
۱۲. عیسی و رسولان وی علاوه بر کمک به محتاجان چه مقصود دیگری از انجام معجزات داشتند؟
۱۲ رسولان در جوار عیسی میتوانستند قدری از فکر مسیح را از آن خود سازند. آنان میتوانستند مشاهده و حس کنند که حقیقتاً ابراز محبت و ترحم نسبت به مردم مستلزم موعظه و تعلیم دربارهٔ ملکوت به آنان میباشد—به این معنی که باید جنبهای اصلی از اعمال نیکوی ایشان باشد. البته این گونه احسان از نوع جسمانی همچون شفای بیماران، رفع حاجت نیازمندان را میکرد و میتوانیم تصور کنیم که برخی انسانها را میتوان از طریق معجزاتی همچون شفای بیماران و یا تهیهٔ خوراک جلب نمود. ( متی ۴:۲۴، ۲۵؛ ۸:۱۶؛ ۹:۳۲، ۳۳؛ ۱۴:۳۵، ۳۶؛ یوحنا ۶:۲۶) لذا مقصود از انجام این اعمال خیر، علاوه بر اعانت و یاری نیازمندان، کمک به شاهدان عینی بود تا تشخیص دهند که عیسی پسر خدا و «همان نبی است» که موسی پیشگویی کرده بود.—یوحنا ۶:۱۴؛ تثنیه ۱۸:۱۵.
۱۳. نبوت تثنیه ۱۸:۱۸ بر کدام وظیفهٔ آن «نبی» تأکید دارد؟
۱۳ بلی، عیسی «همان نبی» بود. این عبارت از اهمیت بسزایی برخوردار است. چرا؟ نخست باید پرسید، مطابق پیشگویی، وظیفهٔ اصلی آن «نبی» چه بود؟ آیا آن «نبی» میبایست شهرت انجام معجزاتی همچون شفای بیماران و یا تهیهٔ خوراک از روی دلسوزی برای گرسنگان را کسب میکرد؟ در تثنیه ۱۸:۱۸ پیشگویی شده است: «نبیای را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو [ای موسی] مبعوث خواهم کرد، و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت.» بنابراین، رسولان در حینی که میآموختند نسبت به مردم ابراز شفقت و مهربانی نمایند، پیش خود نتیجهگیری کردند که واجب است فکر مسیح از طریق فعالیت موعظه و تعلیم نیز آشکار گردد، چرا که آن بزرگترین احسان در حق انسانها بوده، منفعت آن برای بیماران و فقرا به عمر کوتاه بشری محدود و یا در یکی دو وعده غذا خلاصه نمیشود بلکه منفعت آن جاودانی است.—یوحنا ۶:۲۶-۳۰.
هماکنون فکر مسیح را در خود پرورش بده
۱۴. داشتن فکر مسیح چه ارتباطی با خدمت موعظه دارد؟
۱۴ در قرن اول، پولس رسول به همایمانان خود گفت: «لکن ما فکر مسیح را داریم.» ( ۱قرنتیان ۲:۱۶) آیا فقط از شاگردان اولیهٔ عیسی انتظار میرفت که فکر مسیح را داشته باشند؟ خیر. ما همگی میدانیم که موظف به انجام موعظهٔ بشارت و اطاعت از امر شاگردسازی میباشیم. ( متی ۲۴:۱۴؛ ۲۸:۱۹، ۲۰) با وجود این، خوب است که انگیزهٔ خود را مورد بررسی و سؤال قرار دهیم، چرا که نمیخواهیم صرفاً به منظور انجام وظیفه مبادرت به موعظه و تعلیم بورزیم. بلی، دلیل اصلی شرکت ما در خدمت موعظه محبت به خدا میباشد و چون میخواهیم حقیقتاً همانند عیسی رفتار کنیم، حس ترحم ما را برمیانگیزاند تا به انسانها موعظه کنیم و ایشان را تعلیم دهیم.—متی ۲۲:۳۷-۳۹.
۱۵. چرا ترحم نقش واجبی را در خدمت مسیحی ایفا میکند؟
۱۵ البته باید اذعان کرد که ترحم و دلسوزی برای کسانی که با ما همعقیده نیستند همیشه آسان نیست، بخصوص وقتی ایشان نسبت به اعتقادات ما بیاعتنایی کرده و یا با ما به مخالفت برمیخیزند و ما را رد میکنند. در ضمن، نباید فراموش کنیم که با از دست دادن محبت و ترحم نسبت به انسانها، احتمالاً انگیزهٔ حیاتی خود را برای شرکت در خدمت مسیحی از دست خواهیم داد. بنابراین، سؤال اینجاست که چگونه میتوانیم حس ترحم را در خود پرورش دهیم؟ ما میتوانیم سعی کنیم همچون عیسی به انسانها بنگریم. در نظر او ایشان «مانند گوسفندان بیشبان، پریشانحال و پراکنده بودند.» ( متی ۹:۳۶) آیا این توصیفی واقعی از وضعیت و شرایط روحی بسیاری از مردم در روزگار ما نیست؟ شبانان مذاهب کاذب در مورد این انسانها غفلت ورزیده، حتی ایشان را از لحاظ روحانی کور نمودهاند. نتیجتاً آنان از راهنماییهای مفید کتاب مقدس و همچنین اوضاع بهشتیی که بزودی به برکت ملکوت خدا بر روی زمین برقرار خواهد شد بیاطلاع میباشند. به علاوه، هر روز با مشکلات زندگی — همچون فقر، اختلافات خانوادگی، بیماری و مرگ — دست به گریبان هستند و امید ملکوت را هم ندارند. معهذا، نیاز ایشان نزد ما یافت میشود: بشارت زندگیبخش ملکوت خدا که هماکنون در آسمان برقرار میباشد!
۱۶. به چه دلیل باید سعی نمائیم بشارت را به دیگران اعلام کنیم؟
۱۶ از این رو، به نیاز روحانی اطرافیان خود بیندیش. حال، آیا دلت تو را بر آن نمیدارد که نهایت سعی خود را نموده، دربارهٔ مقصود خدا که نشانگر محبت اوست با ایشان صحبت کنی؟ بلی، وظیفهٔ ما انجام کاری توأم با ترحم و دلسوزی است. چنانچه به مانند عیسی با انسانها همدردی کنیم، احساسمان برای ایشان در آهنگ صدا، حالت چهره و نیز طرز آموزشمان منعکس خواهد گشت و این ابراز احساسات، پیام ما را برای آن دسته از افرادی که «برای حیات جاودانی مقرّر» میباشند گیراتر خواهد نمود.—اعمال ۱۳:۴۸.
۱۷. الف) به چه طریقهایی میتوانیم محبت و ترحم خود را نسبت به دیگران ابراز کنیم؟ ب)آیا صرفاً انجام یکی از جنبههای کار خیر یعنی کمک از لحاظ جسمانی یا شرکت در خدمت موعظه برای فرد مسیحی کافی است؟
۱۷ البته محبت و حس ترحم باید در تمام جوانب زندگی و لحظات عمرمان پدیدار باشد یعنی همچنین در مواقع مواجه شدن با محرومین، بیماران و فقرا باید به آنان مهر ورزیده، هر آنچه به طور معقولانه از دستمان برمیآید در جهت حل مشکلات و رفع نیازهای ایشان انجام دهیم. به همین منوال، باید سعی بکنیم تا با سخن و عمل، کسانی را که در غم و اندوه از دست دادن عزیزان خود به سر میبرند تسلی بخشیم. ( لوقا ۷:۱۱-۱۵؛ یوحنا ۱۱:۳۳-۳۵) با وجود این، نباید همچون بعضی از انسانهای نوعدوست احسان خود را به این قسم اعمال محبتآمیز و دلسوزانه محدود کنیم. چرا که همین صفات الهی یعنی محبت و ترحم، باید ما را برانگیزاند تا در فعالیت موعظه و تعلیم مسیحی شرکت کنیم؛ سعی و تلاشی که از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، نفع درازمدت برای نوع بشر به همراه دارد. آنچه را که عیسی خطاب به رهبران مذهبی یهودی گفت به یاد بیاور: «وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و شبت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید! میبایست آنها را به جا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.» ( متی ۲۳:۲۳) عیسی به انجام صرفاً یکی از دو جنبهٔ کار خیر قانع نبود—او هم نیازهای جسمانی انسانها را برآورده میکرد و هم موضوعات حیاتبخش روحانی را به ایشان تعلیم میداد. بلی، عیسی هر دو کار را میکرد. با وجود این، بدیهی است که عمل تعلیم وی اولویت داشت زیرا احسان او بدین شکل تا ابد خدمت و اعانتی در حق بشریت محسوب میگشت.—یوحنا ۲۰:۱۶.
۱۸. بررسی فکر مسیح باید ما را به چه کاری برانگیزاند؟
۱۸ چقدر باید از اینکه یَهُوَه فکر مسیح را بر ما آشکار ساخته است سپاسگزار باشیم! با مطالعهٔ انجیلها میتوانیم بیشتر با افکار، احساسات، خصوصیات و اعمال بزرگترین انسان همهٔ اعصار و همچنین اولویتهایی که برای خود قرار میداد آشنا شویم. حال بستگی به ما دارد تا آنچه را که کتاب مقدس در مورد عیسی بیان میکند بخوانیم، راجع به آن تأمل نموده، آموختههای خویش را به اجرا بگذاریم. این را به خاطر بسپار که چنانچه بخواهیم همچون عیسی رفتار کنیم، باید نخست بیاموزیم که در حد خود به عنوان انسانهای ناکامل، همچون عیسی فکر کنیم، همچون عیسی احساس کنیم و نهایتاً همچون عیسی مسائل را مورد ارزیابی قرار دهیم. بنابراین، میخواهیم با اقدامی راسخ فکر مسیح را در خود پرورش داده، در اعمال خود ابراز نماییم، چرا که همانا بهترین طریق زندگی و رفتار با انسانها میباشد؛ و از همه مهمتر، بهترین طریق نزدیک شدن به کسی که شخصیتش در رفتار عیسی منعکس گشته است، خدای رحیممان، خدای محبت، یَهُوَه.—۲قرنتیان ۱:۳؛ عبرانیان ۱:۳.
-
-
برانگیخته شدهای که همچون مسیح رفتار کنی؟برج دیدهبانی ۲۰۰۰ | ۱ مارس
-
-
[تصویر در صفحهٔ ۲۰]
-