زندگی برای امروز یا برای آیندهٔ جاودانی؟
«به [این] امید نجات یافتیم.»—رومیان ۸:۲۴.
۱. طرفداران ابیقورس چه تعلیمی میدادند و آن نوع فلسفه چه تأثیری بر روی بعضی مسیحیان داشت؟
پولس رسول به مسیحیانی که در قُرِنتُس زندگی میکردند، نوشت: «چونست که بعضی از شما میگویند که قیامت مردگان نیست؟» (۱قرنتیان ۱۵:۱۲) ظاهراً، فلسفهٔ زهرآگین ابیقورس حکیم، فیلسوف یونانی، مسیحیان قرن اول را مورد حملاتی چند قرار داده بود. بدین سبب، پولس توجه آن مسیحیان را به تعلیم ابیقورس جلب میکند که میگوید: «بخوریم و بیاشامیم چون فردا میمیریم.» (۱قرنتیان ۱۵:۳۲) پیروان این فیلسوف، با دیدهٔ حقارت به هر گونه امیدی به زندگی بعد از مرگ مینگریستند و اعتقاد داشتند که لذت نفسانی فرد، بهترین و یا تنها چیز در زندگی است. (اعمال ۱۷:۱۸، ۳۲) فلسفهٔ ابیقورس خودخواهانه، منفی و نهایتاً اهانتآمیز بود.
۲. الف) چرا انکار رستاخیز کار بسیار خطرناکی بود؟ ب) چگونه پولس ایمان مسیحیان قرنتس را تقویت کرد؟
۲ انکار رستاخیز معانی بسیاری را دربر میداشت. پولس چنین استدلال کرد: «اگر مردگانرا قیامت نیست مسیح نیز برنخاسته است. و اگر مسیح برنخاست باطلست وعظ ما و باطلست نیز ایمان شما. . . . اگر فقط در این جهان در مسیح امیدواریم از جمیع مردم بدبختتریم.» (۱قرنتیان ۱۵:۱۳-۱۹) بلی، مسیحیت بدون امید زندگی جاودانی، ‹باطل میبود› و دیگر دارای هیچ مقصودی نمیبود. از این جهت، جای تعجبی نیست که جماعت قرنتیان تحت نفوذ این طرزفکر کافرانه، محل نشو و نمو انواع مشکلات شده بود. (۱قرنتیان ۱:۱۱؛ ۵:۱؛ ۶:۱؛ ۱۱:۲۰-۲۲) بنابراین، هدف پولس این بود که ایمان آنان را به رستاخیز تقویت کند. او با برهان قاطع، نقل از کتاب مقدس و همچنین با ذکر مثال، ورای هرگونه تردید و ابهامی تثبیت نمود که امید رستاخیز، داستانی تخیلی نیست بلکه واقعیت است و یقیناً تحقق خواهد یافت. بر این اساس، پولس توانست دیگر مؤمنین را چنین ترغیب کند: «پایدار و بیتشویش شده پیوسته در عمل خداوند بیفزائید چون میدانید که زحمت شما در خداوند باطل نیست.»—۱قرنتیان ۱۵:۲۰-۵۸.
«بیدار باشید»
۳، ۴. الف) بنا بر گفتهٔ پطرس، در ایام آخر چه طرز فکر خطرناکی بر عدهٔ زیادی مستولی میشود؟ ب) چه مطلبی را همواره باید به خود یادآور شویم؟
۳ در روزگار ما، بسیاری از مردم بدبین و فقط به فکر خوشی امروزشان هستند. (افسسیان ۲:۲) این درست همان اوضاعی است که پطرس رسول پیشگویی کرد. او گفت: «مُستهزئین با استهزا . . . خواهند گفت کجاست وعدهٔ آمدن او؟ زیرا از زمانیکه پدران بخواب رفتند هر چیز بهمین طوریکه از ابتدای آفرینش بود باقی است.» (۲پطرس ۳:۳، ۴) چنانچه عبادتکنندگان حقیقی در مقابل چنین عقیدهای به زانو درآیند، آنگاه احتمالاً «کاهل یا بیثمر» خواهند شد. (۲پطرس ۱:۸) لذا، جای بسی شادی است که امروز این مطلب در مورد اکثر خادمین خدا صدق نمیکند.
۴ علاقه به فرا رسیدن انتهای سیستم شریر حاضر، اشتباه نیست. علاقهای را که خود رسولان عیسی به این مسئله نشان دادند به خاطر بیاور؛ آنان پرسیدند: «خداوندا آیا در این وقت ملکوترا بر اسرائیل باز برقرار خواهی داشت؟» عیسی در پاسخ به آنان گفت: «از شما نیست که زمانها و اوقاتیرا که پدر در قدرت خود نگاه داشته است بدانید.» (اعمال ۱:۶، ۷) این کلمات محتوی اطلاعاتی میباشد که عیسی بر روی کوه زیتون در اختیار ایشان گذاشته بود: «نمیدانید در کدام ساعت خداوند شما میآید. . . . در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان میآید.» (متی ۲۴:۴۲، ۴۴) ما باید این نصیحت را همواره به شخص خود یادآور شویم! شاید عدهای وسوسه شده و با خود بگویند: ‹شاید لازم باشد کمی از شدت عمل بکاهم و اینقدر سخت نگیرم.› چه اشتباهی! یعقوب و یوحنا را در نظر بگیر یعنی همان «پسران رعد.»—مرقس ۳:۱۷.
۵، ۶. از مثال یعقوب و یوحنا چه میتوانیم بیاموزیم؟
۵ ما میدانیم که یعقوب، رسولی بود بسیار غیور. (لوقا ۹:۵۱-۵۵) بعد از دایر شدن جماعت مسیحی، احتمالاً یعقوب نقش فعالی در آن داشت. اما هیرودیس اَغرِیپاس، یعقوب را نسبتاً در سنین جوانی به قتل رساند. (اعمال ۱۲:۱-۳) آیا باید اینطور فکر کنیم که یعقوب وقتی دید زندگیاش دارد به طور غیرمنتظرهای به پایان میرسد، از بابت اینکه آنقدر غیور بود و نهایت تلاش خود را در خدمت روحانی انجام داده بود، احساس تأسف کرد؟ به هیچ وجه! مسلماً یعقوب به این دلیل که بهترین سالهای عمر نسبتاً کوتاه خود را صرف خدمت به یَهُوَه کرده بود، بسیار خوشحال و مسرور بود. حال، هیچ کس نمیداند، شاید زندگی ما هم به طور غیرمنتظرهای به پایان برسد. (جامعه ۹:۱۱؛ با لوقا ۱۲:۲۰، ۲۱ مقایسه شود.) بنابراین، عقل بصراحت حکم میکند که غیرت و فعالیت خود را در خدمت به یَهُوَه در حد اعلا نگاه داریم. به این نحو، نامی نیک نزد خدا داشته، با نظر به آیندهای جاودانی به زندگی ادامه خواهیم داد.—جامعه ۷:۱.
۶ زمانی که عیسی اکیداً فرمود «بیدار باشید،» یوحنای رسول نزد او حضور داشت؛ شخصی که میتوانیم درس خوبی از او بیاموزیم. (متی ۲۵:۱۳؛ مرقس ۱۳:۳۷؛ لوقا ۲۱:۳۴-۳۶) یوحنا فرمایش عیسی را با دل و جان پذیرفت و چند دهه با شور و اشتیاق به خدا خدمت کرد. در واقع، اینطور پیداست که او از همهٔ رسولان بیشتر عمر کرده است. وقتی یوحنا کاملاً پا به سن گذاشته بود و احتمالاً به چندین و چند سال خدمت وفادارانهٔ خود فکر میکرد، آیا به آن به عنوان یک خطا یا زندگی نامتعادلی در گمراهی مینگریست؟ هرگز! او با اشتیاق نظر خود را به آینده دوخته بود. زمانی که عیسای رستاخیزیافته گفت، «بلی؛ بزودی میآیم،» همین یوحنا بود که بلافاصله پاسخ داد، «آمین! بیا ای خداوند عیسی.» (مکاشفه ۲۲:۲۰) یوحنا مسلماً برای زمان حاضر زندگی نمیکرد و آرزوی ‹زندگی معمولی› کمتحرک و آرامی را نداشت. قطعنظر از زمان آمدن سرور، یوحنا مصمم بود زندگی و نیروی خود را به طور تمام و کمال صرف خدمت مستمر خویش گرداند. دربارهٔ ما چطور؟
اساس اعتقاد به زندگی ابدی
۷. الف) چگونه ‹از زمانهای ازلی وعدهٔ [امید زندگی ابدی] داده شده بود›؟ ب) چگونه عیسی امید زندگی ابدی را روشن و آشکار ساخت؟
۷ یقین کامل داشته باش که امید زندگی ابدی، خواب و خیالی تراوششده از ذهن بشر نیست. بنا بر تیطس ۱:۲، تخصیص خدایی ما بر پایه و اساس «امید حیات جاودانی که خدائیکه دروغ نمیتواند گفت از زمانهای ازلی وعدهٔ آنرا داد،» میباشد. مقصود اصلی خدا این بود که همهٔ انسانهای مطیع تا ابد زندگی کنند. (پیدایش ۱:۲۸) هیچ عاملی، حتی عصیان آدم و حَوّا نیز نمیتواند مانع انجام این مقصود شود. مطابق گزارش آمده در پیدایش ۳:۱۵، بلافاصله خدا وعدهٔ ‹ذریّتی› را داد که خسارت و زیان وارده بر بشر را جبران میکرد. وقتی «ذریّت» یا مسیح عیسی آمد، امید زندگی ابدی را یکی از تعالیم اساسی خود قرار داد. (یوحنا ۳:۱۶؛ ۶:۴۷، ۵۱؛ ۱۰:۲۸؛ ۱۷:۳) مسیح با دادن حیات کامل خود به عنوان قربانی، از این حق قانونی برخوردار شد که زندگی ابدی را به بشر ارزانی کند. (متی ۲۰:۲۸) بعضی از شاگردان عیسی، جمیعاً ۰۰۰,۱۴۴ نفر، تا ابد در آسمان زندگی خواهند کرد. (مکاشفه ۱۴:۱-۴) به این شکل، بعضی از انسانهای فانی «ببقا آراسته» خواهند گشت!—۱قرنتیان ۱۵:۵۳.
۸. الف) فناناپذیری چیست و چرا یَهُوَه آن را به ۰۰۰,۱۴۴ نفر اعطا میکند؟ ب) عیسی چه امیدی به «گوسفندان دیگر» داد؟
۸ ‹بقا› فقط به معنی هرگز نمردن نیست. این لفظ شامل «قوّت حیات غیرفانی» میشود. (عبرانیان ۷:۱۶؛ با مکاشفه ۲۰:۶ مقایسه شود.) اما خدا با اعطای این هدیهٔ فوقالعاده و استثنایی چه چیزی را به انجام میرساند؟ اتهام شیطان را به یاد بیاور که گفت، هیچ یک از مخلوقات خدا قابلاعتماد نیستند. (ایوب ۱:۹-۱۱؛ ۲:۴، ۵) خدا با اعطای فناناپذیری به آن ۰۰۰,۱۴۴ نفر، اطمینان کامل خود را به این دسته از انسانها که به چنین طریق قابلملاحظهای به مخالفت و اتهام شیطان پاسخ دادهاند، نشان میدهد. در مورد باقی انسانها چطور؟ عیسی به نخستین اعضای این «گلهٔ کوچک» و وارثین ملکوت گفت که آنان ‹بر کرسیها نشسته بر دوازده سبط اسرائیل داوری خواهند کرد.› (لوقا ۱۲:۳۲؛ ۲۲:۳۰) این مطلب بر این دلالت میکند که انسانهای دیگر به عنوان اتباع ملکوت عیسی بر روی زمین، زندگی ابدی کسب خواهند کرد. فناناپذیری به این «گوسفندان دیگر» داده نمیشود لیکن «حیات جاودانی» به ایشان عطا میگردد. (یوحنا ۱۰:۱۶؛ متی ۲۵:۴۶) از این جهت، زندگی ابدی امید جمیع مسیحیان است. آن، خیالی واهی نیست، «خدائیکه دروغ نمیتواند گفت» این زندگی را رسماً وعده داده و عیسی با خون ارزندهٔ خود بهای آن را پرداخته است.—تیطس ۱:۲.
در آیندهٔ دور؟
۹، ۱۰. چه علائمی بوضوح نشان میدهد که ما به انتها نزدیک شدهایم؟
۹ پولس رسول پیشگویی کرد که «زمانهای سخت» بیشک نمایانگر آن خواهد بود که ما وارد «ایّام آخر» شدهایم. در حالی که ملاحظه میکنیم جامعهٔ بشری در اطراف ما رو به زوال گذاشته، به سوی عدم محبت، طمع، خودخواهی و بیخدایی سوق مییابد، آیا براحتی تشخیص نمیدهیم که روز یَهُوَه بسرعت در حال نزدیک شدن است یعنی روزی که یَهُوَه قصد دارد داوری خود را در مورد این سیستم جهانی شریر به اجرا در آورد؟ همچنانکه خشونت و تنفر افزایش مییابد، آیا دورتادور خود، تحقق ادامهٔ سخن پولس را مشاهده نمیکنیم که گفت: «لیکن مردمان شریر و دغاباز در بدی ترقّی خواهند کرد»؟ (۲تیموتاؤس ۳:۱-۵، ۱۳) شاید عدهای با خوشبینی فریاد برآورند که «سلامتی و امانست» لیکن هرگونه امید برای سلامتی و صلح به یأس تبدیل خواهد گشت، چرا که «هلاکتْ ایشانرا ناگهان فرو خواهد گرفت چون درد زه زن حامله را و هرگز رستگار نخواهند شد.» معهذا، ما در خصوص معنی زمانی که در آن زندگی میکنیم، در ظلمت رها نشدهایم. بنابراین، بگذار «بیدار و هشیار باشیم.»—۱تسالونیکیان ۵:۱-۶.
۱۰ بعلاوه، کتاب مقدس نشان میدهد که ایام آخر «زمانی قلیل» میباشد. (مکاشفه ۱۲:۱۲؛ با ۱۷:۱۰ مقایسه شود.) آن طور که مشهود است، تاکنون بیشتر آن ‹زمان قلیل› سپری شده است. برای مثال، نبوت دانیال، کشمکش و نزاعی را که تا قرن حاضر بین «پادشاه شمال» و «پادشاه جنوب» ادامه داشته است، بدقت توصیف میکند. (دانیال ۱۱:۵، ۶) اکنون، تنها چیزی که باید تکمیل شود، حملهٔ نهایی «پادشاه شمال» است که در دانیال ۱۱:۴۴، ۴۵ توصیف شده است.—این نبوت در برج دیدهبانی ۱ ژوئیه ۱۹۸۷ و ۱ نوامبر ۱۹۹۳ (انگل.) مورد بحث قرار گرفته است، لطفاً آن را ملاحظه کن.
۱۱. الف) متی ۲۴:۱۴ تا چه حد تکمیل شده است؟ ب) کلام عیسی در متی ۱۰:۲۳ چه چیزی را نشان میدهد؟
۱۱ همچنین، عیسی پیشگویی کرد که «باین بشارتِ ملکوت در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امّتها شهادتی شود آنگاه انتهاء خواهد رسید.» (متی ۲۴:۱۴) امروزه شاهدان یَهُوَه در ۲۳۳ سرزمین، مجموعهجزایر و حوزه به فعالیت خود مشغولند. در حقیقت، هنوز محدودههای دستنخورده وجود دارد و شاید در زمان مقرر یَهُوَه، فرصتی فراهم شود. (۱قرنتیان ۱۶:۹) کلام عیسی در متی ۱۰:۲۳ همچنان صادق است که میگوید: «تا پسر انسان نیاید از همهٔ شهرهای اسرائیل نخواهید پرداخت [فارغ نخواهید شد].» قدر مسلم این است که بشارت در سراسر زمین اعلام خواهد شد لیکن پیش از اینکه عیسی همچون مجری داوری بیاید، ما شخصاً با پیام ملکوت به تمام نقاط زمین دسترسی پیدا نخواهیم کرد.
۱۲. الف) مکاشفه ۷:۳ به کدام ‹مهرزنی› یا مختوم شدن اشاره میکند؟ ب) کاهش تعداد مسحشدگان بر روی زمین به چه معناست؟
۱۲ متن مکاشفه ۷:۱، ۳ را در نظر بگیر که شرح میدهد، «چهار باد» هلاکت و نابودی باز داشته میشود «تا بندگان خدای خود را بر پیشانئ ایشان مُهر زنیم.» این مطلب، به نخستین مورد مهرزنی یا مختوم شدن، اشاره نمیکند یعنی هنگامی که آن ۰۰۰,۱۴۴ نفر دعوت سماوی را دریافت میکنند. (افسسیان ۱:۱۳) این امر، به مهرزنی یا مختوم شدن نهایی اشاره دارد؛ زمانی که آنان به طور تغییرناپذیری به عنوان ‹بندگان [آزمایششده و وفادار] خدای خودمان› مشخص میشوند. تعداد پسران مسحشدهٔ حقیقی خدا که بر روی زمین زندگی میکنند، بسیار کاهش یافته است. بعلاوه، کتاب مقدس بوضوح بیان میکند که «بخاطر برگزیدگان،» مرحلهٔ آغاز مصیبت عظیم «کوتاه خواهد شد.» (متی ۲۴:۲۱، ۲۲) اکثر کسانی که اظهار مسحشدگی مینمایند، کاملاً پا به سن گذاشتهاند. مجدداً باید گفت، آیا این مسئله نشان نمیدهد که انتها بسیار نزدیک است؟
دیدهبان امین و وفادار
۱۳، ۱۴. مسئولیت طبقهٔ دیدهبان چیست؟
۱۳ تا آن موقع، چه خوب است که به هدایت ‹غلام امین› توجه کنیم. (متی ۲۴:۴۵) تاکنون، بیش از صد سال میگذرد که «غلام» معاصر وفادارانه همچون «دیدهبان» خدمت میکند. (حزقیال ۳:۱۷-۲۱) برج دیدهبانی ۱ ژانویهٔ ۱۹۸۴ (انگل.)، توضیح داد: «این دیدهبان نظاره میکند که چگونه در تکمیل نبوت کتاب مقدس، رویدادها بر روی زمین به وقوع میپیوندد، سپس، آمدن قریبالوقوع ‹چنان مصیبت عظیمی که از ابتداء عالم تاکنون نشده است› را هشدار میدهد و ‹بشارت بخیرات› را اعلام میکند.»—متی ۲۴:۲۱؛ اشعیا ۵۲:۷.
۱۴ به یاد داشته باش: وظیفهٔ دیدهبان این است که «آنچه را که بیند» با صدای بلند خبر دهد. (اشعیا ۲۱:۶-۸) در دوران کتاب مقدس، حتی در مواقعی که خطری احتمالی خیلی دور میبود و نمیشد آن را بوضوح تشخیص داد، فرد دیدهبان اعلام خطر میکرد. (۲پادشاهان ۹:۱۷، ۱۸) در آن دوران، یقیناً در اعلام خطرها اشتباهاتی نیز صورت میگرفت. معهذا، دیدهبان خوب به علت ترس از شرمندگی از هشدار دادن خودداری نمیکرد. چه احساسی خواهی داشت اگر منزلت آتش بگیرد و افراد آتشنشان نیایند، فقط به این علت که فکر کردهاند اعلام خطر، واقعی نبوده است؟ بلی، ما انتظار داریم که این مردان در برابر هر گونه علامت خطر، بلافاصله عکسالعمل نشان دهند! به همین نحو، مواقعی که اوضاع و شرایط ظاهراً ایجاب کرده، طبقهٔ دیدهبان ما را خبر نموده است.
۱۵، ۱۶. الف) چرا در درک ما از نبوت تعدیلاتی انجام گرفته است؟ ب) از خادمین وفادار خدا که بعضی از نبوتها را باشتباه فهمیده بودند چه میتوانیم بیاموزیم؟
۱۵ لهذا، با شکل گرفتن وقایع، درک ما از نبوت روشنتر شده است. تاریخ نشان میدهد بندرت پیش آمده است که انسانها نبوتهای الهی را پیش از تحقق، کاملاً درک کرده باشند. خدا به اَبرام دقیقاً گفت که به چه مدت ذریت او «در زمینی که از آن ایشان نباشد غریب خواهند بود» یعنی به مدت ۴۰۰ سال. (پیدایش ۱۵:۱۳) لیکن موسی قبل از موعد سعی کرد آنان را نجات دهد.—اعمال ۷:۲۳-۳۰.
۱۶ همچنین، نبوتهای مسیحایی را در نظر بگیر. در بازنگری، مثل روز روشن و آشکار است که مرگ و رستاخیز مسیح پیشگویی شده بود. (اشعیا ۵۳:۸-۱۰) اما شاگردان خود عیسی هم نتوانستند این واقعیت را بفهمند. (متی ۱۶:۲۱-۲۳) آنان نمیتوانستند درک کنند که دانیال ۷:۱۳، ۱۴ طی پاروسیا یا «آمدن [حضور]» مسیح در آینده تکمیل خواهد شد. (متی ۲۴:۳) از این جهت، وقتی آنان از عیسی پرسیدند: «خداوندا آیا در این وقت ملکوترا بر اسرائیل باز برقرار خواهی داشت،» تقریباً ۲۰۰۰ سال در محاسبهٔ خود اشتباه میکردند. (اعمال ۱:۶) حتی بعد از اینکه جماعت مسیحی کاملاً پابرجا و استوار شد، عقاید نادرست و انتظارات غلط مرتباً پدیدار میشد. (۲تسالونیکیان ۲:۱، ۲) اگرچه گاهی اوقات بعضی مسیحیان نظرات اشتباهی داشتند، یَهُوَه فعالیت آن مؤمنین قرن اول را بطور غیر قابل انکاری برکت میداد!
۱۷. نظرمان در مورد تعدیلات انجامشده در فهم کتاب مقدس چه باید باشد؟
۱۷ در روزگار ما نیز طبقهٔ دیدهبان گاه گاهی لازم دیده است اصلاحاتی در نظرات خود ایجاد کند. با وجود این، آیا کسی میتواند تردیدی داشته باشد که یَهُوَه ‹غلام امین› را برکت داده است؟ بعلاوه، در کل، آیا اکثر تعدیلات انجامشده نسبتاً جزئی نبودهاند؟ درک اساسی و بنیادی ما از کتاب مقدس تغییر نکرده است. اعتقاد ما به این واقعیت که در ایام آخر زندگی میکنیم، از هر موقع دیگر قویتر شده است!
زندگی برای آیندهٔ جاودانی
۱۸. چرا باید برحذر باشیم که صرفاً برای امروز زندگی نکنیم؟
۱۸ مردم دنیا ممکن است بگویند، «بخوریم و بیاشامیم چون فردا میمیریم،» لیکن طرز فکر ما الزاماً نباید چنین باشد. در حالی که میتوانیم برای آیندهای جاودانی فعالیت کنیم چرا بیهوده در پی یافتن لذات زندگی کنونی بکوشیم؟ آن امید، زندگی فناناپذیر در آسمان یا زندگی ابدی بر روی زمین، رؤیا و خیالی واهی نیست. آن امید، یک واقعیت است و «خدائیکه دروغ نمیتواند گفت» آن را وعده داده است. (تیطس ۱:۲) شواهد بسیار زیادی وجود دارد که نشان میدهد، این امیدمان بزودی به تحقق خواهد پیوست! «وقت تنگ است.»—۱قرنتیان ۷:۲۹.
۱۹، ۲۰. الف) یَهُوَه به از خود گذشتگیهایی که برای ملکوت کردهایم به چه دیدی مینگرد؟ ب) چرا باید در زندگی همواره به ابدیت بنگریم؟
۱۹ در حقیقت، این سیستم بیشتر از آنچه که خیلیها انتظار داشتهاند به طول انجامیده است. اکنون، احتمال دارد عدهٔ کمی نزد خود فکر کنند اگر از پیش این را میدانستند، شاید بعضی از خود گذشتگیها را نمیکردند. اما شخص نباید از انجام این کار پشیمان باشد. بالأخره، از خود گذشتگی و ایثار بخش مهمی از مسیحیت است. مسیحیان ‹خود را انکار میکنند.› (متی ۱۶:۲۴) هرگز نباید این طور حس کنیم که سعیمان در جلب رضایت خدا، بیفایده و عبث بوده است. عیسی چنین وعده داد: «کسی نیست که خانه یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا زن یا اولاد یا املاک را بجهة من و انجیل ترک کند، جز اینکه الحال در این زمان صد چندان یابد . . . و در عالم آینده حیات جاودانی را.» (مرقس ۱۰:۲۹، ۳۰) هزار سال دیگر، شغل، منزل و یا حساب پسانداز کنونیات چقدر اهمیت خواهد داشت؟ در حالی که یک میلیون سال یا حتی یک میلیارد سال دیگر نیز آن از خود گذشتگیی که برای یَهُوَه کردهای همچنان به قوت و ارزش خود باقی خواهد ماند! «زیرا خدا بیانصاف نیست که عمل شما . . . را . . . فراموش کند.»—عبرانیان ۶:۱۰.
۲۰ بنابراین، بگذار در زندگی همواره به ابدیت بنگریم و نظر نکنیم «بچیزهای دیدنی بلکه بچیزهای نادیدنی زیرا که آنچه دیدنی است زمانی است و نادیدنی جاودانی.» (۲قرنتیان ۴:۱۸) حبقوق نبی مینویسد: «رؤیا هنوز برای وقتِ معیّن است و بمقصد میشتابد و دروغ نمیگوید. اگرچه تأخیر نماید برایش منتظر باش زیرا که البتّه خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود.» (حبقوق ۲:۳) لیکن، ‹برای [انتها] منتظر بودن› چگونه بر نحوهٔ عمل ما مطابق با مسئولیت شخصی و خانوادگیمان، تأثیر میگذارد؟ مقالهٔ بعدی به این موضوع خواهد پرداخت.
نکاتی برای مرور
◻ تأخیر ظاهری در به انتها رسیدن این سیستم، امروزه چه تأثیری بر عدهٔ کمی گذاشته است؟
◻ امید ما به زندگی ابدی بر چه اساسی استوار است؟
◻ نظرمان در مورد از خود گذشتگیهایی که در راه منافع ملکوت کردهایم چه باید باشد؟