«ساعت او رسیده است»
«ساعت او رسیده است تا از این جهان به جانب پدر برود.»—یوحنّا ۱۳:۱.
۱. با نزدیک شدن فِصَح سال ۳۳ د.م. اورشلیم از چه همهمه و حدسیاتی پر شده است، و چرا؟
عیسی با تعمید در سال ۲۹ د.م. خود را در طریق پر فراز و نشیبی قرار میدهد که به «ساعت» مرگ، رستاخیز، و جلالش میانجامد. اکنون بهار سال ۳۳ د.م. است. تنها چند هفته از صادر شدن حکم مرگ عیسی در سَنهِدرین، شورای عالی یهودی، میگذرد. او احتمالاً از طریق نیقودیموس، یکی از اعضای آن شورا که رفتاری دوستانه با وی دارد، از حکم ایشان با خبر شده، اورشلیم را به قصد بلدهای اطراف رود اردن ترک میکند. با نزدیک شدن عید فِصَح عدهٔ کثیری از نواحی مختلف راهی اورشلیم میشوند، و شهر از همهمه و حدسیات در مورد عیسی پر میگردد. مردم از یکدیگر میپرسند: «چه گمان میبرید؟ آیا برای عید نمیآید؟» از سوی دیگر، رؤسای کهنه و فریسیان با دادن این دستور که اگر کسی عیسی را ببیند باید فوراً گزارش دهد به هیجان مردم افزودهاند.—یوحنّا ۱۱:۴۷-۵۷.
۲. کدام عمل مریم موجب اعتراض رسولان میشود، و آنچه عیسی در طرفداری از مریم میگوید چه چیزی را در مورد آگاهی عیسی از فرا رسیدن ‹ساعتش› نشان میدهد؟
۲ هشتم نیسان است. هنوز شش روز تا عید فِصَح مانده است و عیسی به نواحی اطراف اورشلیم باز میگردد. او به بیتعنیا که حدوداً سه کیلومتر با اورشلیم فاصله دارد و دوستان عزیزش مَرتا، مریم، و ایلعازَر در آنجا سکونت دارند میآید. غروب جمعه فرا میرسد، از این رو عیسی سَبَّت را نیز در همانجا میماند. شب یکشنبه مریم با روغن معطر و گرانبهایش از عیسی مهماننوازی میکند، اما این عمل وی باعث اعتراض رسولان میشود. در آنجاست که عیسی میگوید: «او را واگذار زیرا که بجهت روز تکفین من این را نگاه داشته است. زیرا که فقرا همیشه با شما میباشند و امّا من همه وقت با شما نیستم.» ( یوحنّا ۱۲:۱-۸؛ متّیٰ ۲۶:۶-۱۳) عیسی ‹میداند که ساعت او رسیده است تا از این جهان به جانب پدر برود.› ( یوحنّا ۱۳:۱) در واقع، پنج روز بیشتر نمانده است که ‹جان خود را فدای بسیاری کند.› ( مَرقُس ۱۰:۴۵) از آن روز به بعد، عیسی در تمام اعمال و تعالیم خود حساس بودن موقعیت را نشان میدهد. چه نمونهٔ نیکویی از اعمال و رفتار برای ما که مشتاقانه انتظار پایان یافتن این سیستم حاکم بر جهان را میکشیم! حال ببینیم روز بعد چه روی میدهد.
ورود پیروزمندانهٔ عیسی
۳. الف) یکشنبه نهم نیسان، عیسی چگونه وارد اورشلیم میشود، و عدهٔ زیادی از مردم چه میکنند؟ ب)عیسی در پاسخ به فریسیانی که از مردم ایراد میگیرند چه میگوید؟
۳ یکشنبه نهم نیسان، عیسی پیروزمندانه به اورشلیم میآید. نزدیک اورشلیم در حالی که عیسی بر طبق نبوت زَکَرِیّا ۹:۹ بر کُرّهٔ الاغی سوار است، اغلبِ مردمی که دور او ازدحام کردهاند رداهای خود را بر روی جاده پهن میکنند. عدهای نیز شاخههای درختان را میبرند و آنها را روی زمین میگسترانند و فریاد میزنند: ‹مبارک باد آن پادشاهی که به نام خداوند میآید!› بعضی از فریسیان که در میان جمعیت هستند از عیسی میخواهند که شاگردان خود را نهیب دهد. اما عیسی در پاسخ آنان میگوید: «به شما میگویم اگر اینها ساکت شوند، هر آینه سنگها به صدا آیند.»—لوقا ۱۹:۳۸-۴۰؛ متّیٰ ۲۱:۶-۹.
۴. علت شور و حالی که در اورشلیم به وجود آمده است چیست؟
۴ عدهٔ زیادی از آن جمعیت چند هفتهٔ پیش شاهد رستاخیز ایلعازَر به دست عیسی بودند. و حالا با دیگران در مورد آن معجزه سخن میگویند. به همین دلیل هنگامی که عیسی وارد اورشلیم میشود، همهٔ شهر به جنب و جوش در میآید. مردم میپرسند: «این کیست؟» و جمعیت این سخن را تکرار میکند: ‹این است عیسای نبی از ناصرهٔ جلیل!› فریسیان با مشاهدهٔ این صحنهها و از اینکه کاری از پیش نمیبرند با درماندگی میگویند: «دنیا به دنبال او رفته است.»—متّیٰ ۲۱:۱۰، ۱۱؛ یوحنّا ۱۲:۱۷-۱۹.
۵. وقتی عیسی به معبد میرود چه روی میدهد؟
۵ در اورشلیم عیسی، معلم بزرگ، طبق معمول برای تعلیم دادن به معبد میرود. در آنجا نابینایان و معلولین نزد او میآیند و آنان را شفا میدهد. وقتی که رؤسای کَهَنه و کاتبان کارهای اعجابآور عیسی را مشاهده میکنند و صدای فریاد پسران را در معبد میشنوند که میگویند، «مبارک باد پسر داود!» غضبناک شده، با اعتراض میگویند: «آیا میشنوی اینها چه میگویند؟» عیسی پاسخ میدهد: «بلی میشنوم! مگر نخواندهاید که کودکان و شیرخوارگان را میآموزی تا زبان آنها به حمد و ثنای تو بپردازد؟» عیسی به تعلیم دادن ادامه میدهد. سپس نگاهی دقیق به آنچه در معبد میگذرد میاندازد.—متّیٰ ۲۱:۱۵، ۱۶، انجیل شریف؛ مَرقُس ۱۱:۱۱.
۶. برخورد کنونی عیسی با مسائل چه تفاوتی با شش ماه پیش دارد، و چرا؟
۶ چقدر برخورد کنونی او با مسائل، نسبت به شش ماه پیش متفاوت است! در گذشته، عیسی برای عید خِیمهها، «نه آشکارا بلکه در خفا» به اورشلیم آمد. ( یوحنّا ۷:۱۰) و هر گاه جان خود را در خطر میدید خود را از مهلکه خارج میساخت. اما حال، آشکارا به شهری قدم میگذارد که حکم جلب او را صادر کردهاند! در گذشته، عیسی معمولاً عادت نداشت مسیح بودن خود را آشکار سازد. ( اِشَعْیا ۴۲:۲؛ مَرقُس ۱:۴۰-۴۴) همچنین نمیخواست تبلیغاتی پر سروصدا یا اخباری تحریفشده در مورد او دهان به دهان پخش شود. اما حال، مردم آزادانه او را پادشاه و نجاتدهنده، یعنی مسیح اعلام میکنند، و او به درخواست رهبران برای خاموش ساختن مردم ترتیب اثر نمیدهد! دلیل این تفاوت چیست؟ دلیل آن را عیسی روز بعد عنوان میکند و میگوید: «[اکنون] ساعتی رسیده است که پسر انسان جلال یابد.»—یوحنّا ۱۲:۲۳.
اعمالی غیورانه و تعالیمی نجاتبخش
۷، ۸. دهم نیسان ۳۳ د.م. عیسی چه عملی را تکرار میکند؟
۷ دوشنبه دهم نیسان، هنگامی که عیسی به معبد میرود دست به عملی میزند که نتیجهٔ مشاهدات بعدازظهرِ روزِ پیش است. عیسی ‹به بیرون کردن آنانی که در هیکل خرید و فروش میکنند شروع میکند و تختهای صرّافان و کرسیهای کبوترفروشان را واژگون میسازد، و نمیگذارد که کسی با ظرفی از میان هیکل بگذرد.› و در حالی که آن فروشندگان خطاکار را محکوم میکند میگوید: «آیا مکتوب نیست که خانهٔ من خانهٔ عبادتِ تمامی امّتها نامیده خواهد شد؟ امّا شما آن را مغارهٔ دزدان ساختهاید.»—مَرقُس ۱۱:۱۵-۱۷.
۸ عیسی دوباره کاری را میکند که سه سال پیش در عید فِصَح سال ۳۰ د.م. انجام داد. اما اینبار لحن او بسیار تندتر است. عیسی فروشندگان داخل معبد را «دزد» میخواند. ( لوقا ۱۹:۴۵، ۴۶؛ یوحنّا ۲:۱۳-۱۶) این افراد را میتوان دزد خطاب کرد زیرا در ازای حیواناتی که برای قربانی میفروشند پول گزافی از مردم مطالبه میکنند. هنگامی که رؤسای کَهَنه، کاتبان، و افراد بلندپایه از این کار عیسی باخبر میشوند، دوباره در صدد یافتن راهی برای به قتل رساندن او بر میآیند. اما نمیدانند چگونه عیسی را از میان ببرند، زیرا عامهٔ مردم برای شنیدن سخنان وی به دور او گرد آمدهاند.—مَرقُس ۱۱:۱۸؛ لوقا ۱۹:۴۷، ۴۸.
۹. عیسی چه آموزشی به رسولان میدهد، و از شنوندگان خود چه دعوتی میکند؟
۹ عیسی هنگام تعلیم در معبد میگوید: «ساعتی رسیده است که پسر انسان جلال یابد.» آری، او میداند که از زندگی انسانی او چند روز بیشتر باقی نمانده است. عیسی پس از اشاره به اینکه چگونه دانهٔ گندم باید نخست بمیرد تا ثمر آورد—یعنی مرگ و تبدیل وی به عاملی که موجب زندگی ابدی میگردد—از شنوندگان خود چنین دعوت میکند: «اگر کسی مرا خدمت کند، مرا پیروی بکند و جایی که من میباشم آنجا خادم من نیز خواهد بود؛ و هر که مرا خدمت کند پدرْ او را حرمت خواهد داشت.»—یوحنّا ۱۲:۲۳-۲۶.
۱۰. عیسی نسبت به مرگ زجرآوری که در انتظار اوست چه حالتی دارد؟
۱۰ عیسی با نظر به مرگ بسیار زجرآور و دردناکی که تنها چهار روز به آن مانده است میگوید: «الآن جان من مضطرب است و چه بگویم؟ ای پدر مرا از این ساعت رستگار کن.» اما این کاریست که میباید انجام شود. پس میگوید: «بجهت همین امر تا این ساعت رسیدهام.» آری، عیسی با تمام ترتیبات خدا موافق است. وی قاطعانه میخواهد که ارادهٔ الهی بر تمام اعمالش حتی تا پای مرگی قربانیگونه حکمفرما باشد. ( یوحنّا ۱۲:۲۷) براستی عیسی چه نمونهٔ عالیی از اطاعت کاملِ ارادهٔ الهی برای ما قرار داده است!
۱۱. عیسی به جمعیتی که صدایی از آسمان شنیدند چه تعالیمی میدهد؟
۱۱ ذهن عیسی شدیداً مشغول این مسئله است که مرگ وی چه تأثیری بر نام نیک پدرش خواهد گذاشت. پس دعا میکند: «ای پدر اسم خود را جلال بده!» ناگاه صدایی از آسمان جمعیت حاضر را در بهت و حیرت فرو میبرد؛ «جلال دادم و باز جلال خواهم داد.» معلم بزرگ از این موقعیت استفاده میکند و توضیح میدهد که این صدا به جهتِ که آمد، نتیجهٔ مرگش چه خواهد بود، و چرا آنان میباید به او ایمان بورزند. ( یوحنّا ۱۲:۲۸-۳۶) عیسی دو روز پرمشغله را سپری کرده است. اما هنوز روزی بسیار حساس در پیش است.
روز محکوم کردن مخالفان
۱۲. سهشنبه یازدهم نیسان، مخالفان چگونه سعی میکنند عیسی را به دام اندازند، و نتیجه چه میشود؟
۱۲ سهشنبه یازدهم نیسان، عیسی دوباره برای تعلیم دادن به معبد میرود. در آنجا مخالفان در کمین نشستهاند. کاهنان و مشایخ قوم با نظر به رفتار دیروز عیسی به او میگویند: ‹به چه [اجازه] این اعمال را مینمایی و کیست که این [اجازه] را به تو داده است؟› معلم بزرگ با جواب خود آنان را سخت گیج و مبهوت میکند. او سه تمثیل نقل میکند — دو تمثیل در مورد تاکستان و یکی در مورد جشن عروسی — و با نقل آنها شرارت مخالفانش را آشکار میسازد. رهبران مذهبی با شنیدن سخنان عیسی چنان به خشم میآیند که میخواهند همانجا او را دستگیر کنند. اما از جمعیت بیم دارند زیرا بسیاری عیسی را نبی میدانند. پس تصمیم میگیرند او را با سؤالات خود به دام انداخته، تا بهانهای برای دستگیری او داشته باشند. اما، پاسخ عیسی دوباره آنان را خاموش میکند.—متّیٰ ۲۱:۲۳–۲۲:۴۶.
۱۳. عیسی در مورد کاتبان و فریسیان چه پندی به شنوندگان خود میدهد؟
۱۳ از آنجایی که کاتبان و فریسیان معلمان شریعت هستند، عیسی شنوندگان خود را ترغیب میکند: «آنچه به شما گویند، نگاه دارید و به جا آورید، لیکن مثل اعمال ایشان مکنید زیرا میگویند و نمیکنند.» ( متّیٰ ۲۳:۱-۳) عیسی با این سخنان، آن معلمان را در ملاء عام محکوم میکند! اما به همین اکتفا نکرده، در این روز آخری که در معبد است میخواهد با یک سری سخنان کوبنده ریاکاری آنان را برملا سازد.
۱۴، ۱۵. عیسی چه سخنان کوبندهای علیه کاتبان و فریسیان به زبان میآورد؟
۱۴ عیسی شش بار میگوید: «وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار!» ریاکار به دلیل آنکه درِ ملکوت آسمانی را به روی دیگران میبندند و داخلشوندگان را از دخول مانع میشوند. این ریاکاران برّ و بحر را میگردند تا مریدی پیدا کنند و چون پیدا شد، او را سزاوار نابودی ابدی میسازند. اینان از ‹اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان› قصور میکنند، ولی عشر خود را بی کم و کاست میپردازند. در واقع، ایشان «بیرون پیاله و بشقاب را پاک مینمایند و درون آنها مملّو از جبر و ظلم است.» به بیان دیگر، باطن پوسیده و گندیدهٔ خویش را پشت نقاب تقویٰ و پرهیزکاری مخفی میسازند. همچنین برای جلب توجه همگان دست به کارهای خیرخواهانه میزنند و گرچه «فرزندان قاتلان انبیا هستند» برای بنای مقبرهٔ انبیا و تزیین آنها از خود شور و اشتیاق فراوان نشان میدهند.—متّیٰ ۲۳:۱۳-۱۵، ۲۳-۳۱.
۱۵ عیسی مخالفان خود را به اینکه ارزشهای روحانی را نمیبینند محکوم میکند و میگوید: «وای بر شما ای راهنمایان کور.» آنان ارزش طلای معبد را بیش از ارزش روحانی آن پرستشگاه میبینند. عیسی در ادامهٔ سخنانش انتقادات خود را با شدیدترین لحن بیان میکند و میگوید: «ای ماران و افعیزادگان! چگونه از عذاب جهنّم فرار خواهید کرد؟» آری، عیسی میخواهد به آنان بگوید به دلیل منش شریرانهشان به نابودی ابدی گرفتار خواهند شد. ( متّیٰ ۲۳:۱۶-۲۲، ۳۳) باشد که ما نیز با شهامت تمام پیام ملکوت را بشارت دهیم، حتی اگر این کار مستلزم برداشتن نقاب از چهرهٔ ادیان کاذب باشد.
۱۶. بر روی کوه زیتون عیسی چه امور پراهمیتی را برای شاگردان خود نبوت میکند؟
۱۶ اکنون که عیسی معبد را ترک میکند خورشیدِ بعدازظهر نیز رو به افول نهاده است. عیسی با رسولانش به بالای کوه زیتون میروند و در آنجا در مورد نابودی معبد، نشان حضور خویش، و انقضای این سیستم نبوت میکند. دامنهٔ این نبوت حتی به روزگار حاضر میرسد. در آن شب عیسی به شاگردان خود میگوید: «میدانید که بعد از دو روز عید فِصَح است که پسر انسان تسلیم کرده میشود تا مصلوب گردد.»—متّیٰ ۲۴:۱-۱۴؛ ۲۶:۱، ۲.
عیسی ‹ایشان را تا به آخر محبت مینماید›
۱۷. الف) در چهاردهم نیسان، طی برگزاری فِصَح عیسی به دوازده رسولش چه درسی میدهد؟ ب) عیسی پس از مرخص کردن یهودای اَسخَریوطی چه چیزی را بنیان میگذارد؟
۱۷ عیسی طی دو روز آینده—یعنی دوازدهم و سیزدهم نیسان—خود را در ملاء عام ظاهر نمیسازد. رهبران مذهبی سخت در پی کشتن او هستند. اما عیسی نمیخواهد هیچ اختلالی در برگزاری مراسم عید فِصَح با رسولانش به وجود آید. با غروب خورشید پنجشنبه، چهاردهم نیسان آغاز میشود؛ یعنی آخرین روز حیات بشری عیسی. آن شب، عیسی و رسولانش در خانهای در اورشلیم جمع میشوند. در آنجا تدارک عید فِصَح از پیش داده شده است. او به شستن پاهای دوازده رسول خود میپردازد و به آنان درس نیکوی تواضع میدهد. عیسی پس از آنکه یهودای اَسخَریوطی را مرخص میکند که حاضر شد سَروَر خود را به ازای سی سکهٔ نقره—یعنی قیمت یک برده، طبق شریعت موسی—تسلیم کند، یادبود مرگ خود را بنیان میگذارد.—خروج ۲۱:۳۲؛ متّیٰ ۲۶:۱۴، ۱۵، ۲۶-۲۹؛ یوحنّا ۱۳:۲-۳۰.
۱۸. عیسی محبانه چه تعالیم دیگری به یازده رسول وفادارش میدهد، و چگونه آنان را برای عزیمت قریبالوقوع خود آماده میکند؟
۱۸ پس از آن مراسم، بین رسولان مشاجرهٔ سختی در مورد اینکه کدامیک بزرگتر است در میگیرد. عیسی به جای آنکه آنان را نکوهش کند، با صبر و شکیبایی ارزش خدمت کردن به دیگران را برایشان توضیح میدهد. او با رسولانش که طی دوران سخت و آزمایش در کنار او باقی ماندهاند در خصوص ملکوت عهدی میبندد. ( لوقا ۲۲:۲۴-۳۰) وی همچنین به آنان حکم میکند که یکدیگر را محبت نمایند چنانکه او ایشان را محبت نمود. ( یوحنّا ۱۳:۳۴) عیسی چندان رغبتی به ترک آن جمع ندارد، با این حال محبانه رسولان را برای عزیمت خود آماده میکند. وی ایشان را دوباره دوست خود میخواند، تشویق میکند که به او ایمان بورزند، همچنین وعده کمکهای روحالقدس را بدیشان میدهد. ( یوحنّا ۱۴:۱-۱۷؛ ۱۵:۱۵) پیش از خروج از خانه، عیسی در دعا از خدا استدعا میکند: «ساعت رسیده است. پسر خود را جلال بده تا پسرت نیز تو را جلال دهد.» عیسی بخوبی رسولانش را برای عزیمت خود حاضر کرده است. آری، براستی که ‹ایشان را تا به آخر محبت مینماید›!—یوحنّا ۱۳:۱؛ ۱۷:۱.
۱۹. فشار روحی عیسی در باغ جِتسیمانی ناشی از چیست؟
۱۹ هنگامی که عیسی و یازده رسول وفادارش به باغ جِتسیمانی میرسند احتمالاً پاسی از نیمه شب گذشته است. پیش از این نیز بارها با رسولان به آنجا رفته بود. ( یوحنّا ۱۸:۱، ۲) تا چند ساعت دیگر قرار است عیسی به عنوان مجرمی منفور اعدام شود. فشار روحی ناشی از آنچه در انتظار اوست و ننگی که ممکن است بر نام پدرش بیاید چنان او را عذاب میدهد که هنگام دعا عرق او مثل قطرات خون شده، بر زمین میریزد. ( لوقا ۲۲:۴۱-۴۴) عیسی به رسولان میگوید: «ساعت رسیده است! . . . اکنون تسلیمکنندهٔ من نزدیک شد.» در حالی که هنوز مشغول صحبت است، یهودای اَسخَریوطی به اتفاق جمعیت بزرگی که با خود مشعل و چراغ و اسلحه به همراه دارند نزد آنها میآید. آنان به قصد دستگیری او آمدهاند. عیسی در برابر آنان هیچ مقاومتی نمیکند و میگوید: «در این صورت کتب چگونه تمام گردد که همچنین میبایست بشود؟»—مَرقُس ۱۴:۴۱-۴۳؛ متّیٰ ۲۶:۴۸-۵۴.
پسر انسان جلال مییابد!
۲۰. الف) متعاقب دستگیری عیسی چه ظلمهایی به او میشود؟ ب) چرا عیسی درست پیش از مرگ خویش فریاد میزند: «تمام شد»؟
۲۰ متعاقب دستگیری عیسی، عدهای در مورد او شهادت دروغ میدهند، قضات مغرض او را مجرم معرفی میکنند، پنطیوس پیلاطُس او را به مرگ محکوم میکند، مورد استهزای کاهنان و گروهی از مردم قرار میگیرد، و سربازان او را به بازی گرفته، مسخره میکنند و شکنجه میدهند. ( مَرقُس ۱۴:۵۳-۶۵؛ ۱۵:۱، ۱۵؛ یوحنّا ۱۹:۱-۳) ظهر جمعه است، عیسی بر تیر شکنجه به میخ کشیده شده، از پارگی زخم دستها و پاها که ناشی از وزن بدن روی میخهاست، شدیداً درد میکشد. ( یوحنّا ۱۹:۱۷، ۱۸) حدود ساعت سه بعدازظهر فریاد میزند: «تمام شد!» آری، عیسی تمام کارهایی را که میبایست بر روی زمین انجام میداد به اتمام رساند. روح خود را تسلیم خدا میکند و سر به زیر افکنده، جان میدهد. ( یوحنّا ۱۹:۲۸، ۳۰؛ متّیٰ ۲۷:۴۵، ۴۶؛ لوقا ۲۳:۴۶) روز سوم یَهُوَه پسر خود را رستاخیز میدهد. ( مَرقُس ۱۶:۱-۶) عیسی چهل روز پس از رستاخیزش به آسمان عروج میکند و جلال مییابد.—یوحنّا ۱۷:۵؛ اعمال ۱:۳، ۹-۱۲؛ فیلپّیان ۲:۸-۱۱.
۲۱. ما چگونه میتوانیم از عیسی تقلید کنیم؟
۲۱ ما چگونه میتوانیم ‹ در اثر قدمهای عیسی رفتار نماییم›؟ ( ۱پِطْرُس ۲:۲۱) باید همچون عیسی با قدرت تمام به موعظهٔ ملکوت و شاگردسازی بپردازیم و به دلیری به کلام خدا سخن گوییم. ( متّیٰ ۲۴:۱۴؛ ۲۸:۱۹، ۲۰؛ اعمال ۴:۲۹-۳۱؛ فیلپّیان ۱:۱۴) باشد که هرگز از یاد مبریم که در چه مقطع حساسی از زمان قرار داریم و از ترغیب کردن یکدیگر به محبت و اعمال نیکو غفلت نورزیم. ( مَرقُس ۱۳:۲۸-۳۳؛ عبرانیان ۱۰:۲۴، ۲۵) همچنین امید است که تمام اعمال و فعالیتهای ما در زندگی تحت تأثیر ارادهٔ یَهُوَه خدا و آگاهی از اینکه در «زمان آخر» به سر میبریم باشد.—دانیال ۱۲:۴.
چگونه پاسخ میدهی؟
• آگاهی عیسی از اینکه مرگش نزدیک است چه تأثیری بر خدمت موعظهاش در معبد داشت؟
• چه چیزی نشان میدهد که عیسی ‹ایشان را تا به آخر محبت نمود›؟
• آنچه در ساعات آخر مرگ عیسی به وقوع پیوست چه چیزی را در مورد وی نشان میدهد؟
• ما چگونه میتوانیم در موعظه از عیسی مسیح تقلید کنیم؟
[تصویر در صفحهٔ ۱۶]
عیسی ‹ایشان را تا به آخر محبت نمود›