به زانو در نیاییم!
«لیکن از نیکو کاری خسته نشویم زیرا که در موسم آن درو خواهیم کرد اگر ملول نشویم.» — غلاطیان ۶:۹.
۱، ۲. الف) شیر چگونه شکار میکند؟ ب) ابلیس بویژه در صدد شکار چه کسانی است؟
شیر به روشهای گوناگون شکار میکند. گاهی در کنار برکههای آب یا راههای پر رفت و آمد به کمین طعمهٔ خود مینشیند. کتاب صوَر دنیای وحش (انگل.) نقل میکند که گاهی، شیر «از فرصتهای مناسب استفاده میکند — به عنوان مثال، هنگام برخورد با یک گورخر جوان که در خواب است.»
۲ پطرس رسول اظهار میکند که «دشمن [ما] ابلیس مانند شیر غرّان گردش میکند و کسیرا میطلبد تا ببَلْعَدْ.» (۱پطرس ۵:۸) شیطان با آگاهی از اینکه وقت کمی دارد بیش از پیش انسانها را تحت فشار قرار میدهد تا آنان را از خدمت به یَهُوَه بازدارد. اما این «شیر غرّان» بویژه در صدد به دام انداختن خادمان یَهُوَه است. (مکاشفه ۱۲:۱۲، ۱۷) روشهای شکار وی مشابه روشهای همتای او در قلمرو پادشاهی حیوانات است. چگونه؟
۳، ۴. الف) شیطان برای به دام انداختن خادمان یَهُوَه از چه شیوههایی استفاده میکند؟ ب) از آنجاییکه در «زمانهای سخت» به سر میبریم، چه پرسشهایی مطرح میشوند؟
۳ گاهی اوقات شیطان دست به حملهٔ غافلگیرانه میزند — اذیت و آزار یا مخالفتی که برای درهم شکستن کمال اخلاقی ما صورت میگیرد تا ما را از خدمت به یَهُوَه بازدارد. (۲تیموتاؤس ۳:۱۲) اما ابلیس در مواقع دیگر از فرصتهای مناسب استفاده میکند. او منتظر میماند تا ما دلسرد و فرسوده شویم، پس از آن از افسردگی ما استفاده میکند تا ما را به زانو درآورد. نباید برای او به طعمهٔ آسانی بدل شویم!
۴ معهذا، ما در دشوارترین دوران تاریخ بشر به سر میبریم. بسیاری از ما ممکن است گاهی در این «زمانهای سخت» احساس ناامیدی کنیم یا به زانو درآییم. (۲تیموتاؤس ۳:۱) پس چگونه میتوانیم از اینکه از شدت فرسودگی به طعمهای آسان بدل شویم جلوگیری کنیم؟ بله، چگونه میتوانیم پند الهامشدهٔ پولس رسول را دنبال کنیم: «از نیکو کاری خسته نشویم زیرا که در موسم آن درو خواهیم کرد اگر ملول نشویم.»؟ — غلاطیان ۶:۹.
هنگامی که دیگران ما را مأیوس میکنند
۵. چه چیزی باعث خستگی و فرسودگی داوود شده بود، با این حال او دست به چه کاری نزد؟
۵ در روزگار کتاب مقدس، حتی وفادارترین خادمان یَهُوَه نیز ممکن بود در زیر بار مسئولیتها کمر خم کنند. داوود مزمورنویس چنین نگاشت: «از نالهٔ خود وا ماندهام، تمامئ شب تخت خواب خود را غرق میکنم، و بستر خویش را باشکها تر میسازم. چشم من از غصّه کاهیده شد.» چرا داوود چنین احساسی داشت؟ او توضیح میدهد: «بسبب همهٔ دشمنانم.» اعمال آزاردهندهٔ دیگران باعث شده بود که داوود در دل خود به چنین دردی مبتلا شود و اشکهایش به آسانی جاری شوند. با این حال، داوود به دلیل رفتار افراد دیگر نسبت به او، خود را از یَهُوَه کنار نکشید. — مزمور ۶:۶-۹.
۶. الف) سخنان یا کارهای دیگران چگونه میتواند بر ما تأثیر بگذارد؟ ب) برخی از افراد چگونه خود را به طعمهای آسان مبدل میسازند؟
۶ به همین شکل، سخنان و اعمال دیگران ممکن است باعث آزار ما شده و سبب درد فراوانی در قلب ما شوند. امثال ۱۲:۱۸ میگوید: افراد بیملاحظهای «هستند که مثل ضرب شمشیر حرفهای باطل میزنند.» اگر این فرد بیملاحظه یک خواهر یا برادر مسیحی باشد ‹جراحت ضرب› میتواند حتی عمیقتر باشد. تمایل طبیعی انسان آن است که آزردهخاطر شود، و رنجیدگی را در دل بپروراند. این مطلب بویژه زمانی صدق میکند که در نظرمان با ما به نحوی غیردوستانه و یا غیرعادلانه رفتار شده باشد. ممکن است صحبت کردن با کسی که ترا آزرده ساخته است برایت مشکل شود رنجیدگی و یا حتی شاید عمداً از او فاصله بگیری. برخی در حالی که از تنفر کمر خم کردهاند، به زانو درآمده و از آمدن به جلسات مسیحی خودداری میکنند. متأسفانه با این کار ‹ابلیس را مجال میدهند› تا از آنان به صورت طعمهای آسان استفاده کند. — افسسیان ۴:۲۷.
۷. الف) چگونه میتوانیم هنگامی که دیگران ما را مأیوس یا آزرده میسازند، از اینکه بازیچهٔ دست شیطان شویم جلوگیری کنیم؟ ب) چرا باید رنجش و آزردگی را کنار بگذاریم؟
۷ چگونه میتوانیم هنگامی که دیگران ما را مأیوس یا آزرده میسازند، از اینکه بازیچهٔ دست شیطان شویم جلوگیری کنیم؟ باید سعی کنیم که رنجیدگی را در دل خود نپرورانیم. در عوض، برای برقراری آرامش یا حل و فصل مسائل هر چه سریعتر پیشقدم شویم. (افسسیان ۴:۲۶) کولسیان ۳:۱۳ ما را بر آن میدارد که ‹هم دیگر را عفو کنیم هر گاه بر دیگری ادّعائی داشته باشیم.› عفو و بخشش بویژه هنگامی مناسب است که شخص آزاردهنده اشتباه خود را اقرار کند و صمیمانه از بابت آن متأسف باشد. (با مزمور ۳۲:۳-۵ و امثال ۲۸:۱۳ مقایسه شود.) با وجود این، درک این مسئله راحتتر میشود وقتی که بدانیم عفو و بخشش به معنای آن نیست که از خطاهای دیگران چشمپوشی کنیم یا این خطاها را ناچیز بشماریم. بخشیدن یعنی کنار گذاشتن رنجیدگی. رنجش و آزردگی باری سنگین است. میتواند افکار ما را تباه سازد و سعادتمان را مختل کند. حتی میتواند به سلامتی ما آسیب برساند. در عوض، بخشیدن، در موقع مناسب، به نفع ماست. بیایید تا ما نیز همانند داوود هیچگاه به دلیل گفتهها و اعمال دیگران نسبت به خود از یَهُوَه رویگردان نشویم!
هنگامی که کوتاهی از ماست
۸. الف) چرا برخی افراد گاهی بشدت احساس تقصیر میکنند؟ ب) اگر آنچنان در احساس تقصیر غرق شویم که به زانو درآییم، با چه خطری مواجه خواهیم بود؟
۸ در یعقوب ۳:۲ آمده است: «همگئ ما بسیار میلغزیم.» وقتی لغزش از جانب ما باشد طبعاً احساس تقصیر میکنیم. (مزمور ۳۸:۳-۸) احساس تقصیر میتواند بخصوص هنگامی شدید باشد که با ضعف جسم در حال نبرد باشیم و گاهگاهی با شکست مواجه شویم.a یک مسیحی که با چنین نبردی مواجه بود، توضیح داد: «نمیخواستم پیش از آنکه بدانم آیا دست به گناه نابخشودنی زدهام یا نه به زندگی ادامه دهم. احساس میکردم که شاید برایم دیگر دیر شده است پس دیگر لزومی نمیدیدم که خود را وقف خدمت به یَهُوَه کنم.» اگر اینچنین غرق احساس تقصیر شویم و خود را ببازیم، به ابلیس فرصت عمل میدهیم — و او میتواند بسرعت از این فرصت استفاده کند! (۲قرنتیان ۲:۵-۷، ۱۱) چیزی که بدان احتیاج داریم، نظریهای معقولتر در مورد تقصیر است.
۹. چرا باید به رحمت خدا اطمینان داشته باشیم؟
۹ هنگامی که مرتکب گناه میشویم طبیعی است که تا حدی احساس تقصیر کنیم. اما، گاهی احساس تقصیر باقی میماند زیرا فرد مسیحی احساس میکند که دیگر لایق رحمت خدا نخواهد بود. معهذا کتاب مقدس بگرمی به ما چنین اطمینان میدهد: «اگر بگناهان خود اعتراف کنیم او امین و عادل است تا گناهان ما را بیامرزد و ما را از هر ناراستی پاک سازد.» (۱یوحنا ۱:۹) آیا هیچ دلیل منطقیی وجود دارد بر اینکه خدا این کار را در حق ما نکند؟ بیاد آور، یَهُوَه در کلام خود میگوید که «غفّار» یا آمادهٔ بخشش است. (مزمور ۸۶:۵؛ ۱۳۰:۳، ۴) از آنجاییکه خدا نمیتواند دروغ بگوید، همانطور که در کلامش وعده داده است عمل خواهد کرد، با این شرط که ما نیز با دلی توبهکار به پیشگاه او بیاییم. — تیطس ۱:۲.
۱۰. چه اطمینان دلگرمکنندهای در مورد نبرد با ضعفهای جسم در یکی از مجلههای قدیمی برج دیدهبانی داده شده بود؟
۱۰ اگر با ضعفی دست به گریبان بوده و شکست خورده باشی، چه باید بکنی؟ به زانو در نیا! یک شکست لزوماً به معنای آن نیست که همان میزان بهبودی را که به دست آوردهای باطل شده است. برج دیدهبانی شمارهٔ ۱۵ فوریه، ۱۹۵۴ (انگل.)، این اطمینان دلگرمکننده را به ما میدهد: «[ممکن است] بارها بر اثر یک عادت زشت که بیش از آنچه تصورش را میکردیم در شیوهٔ سابق زندگیمان ریشه داشته است، بلغزیم و سقوط کنیم. . . . مأیوس و ناامید نشو. فکر نکن که به گناهی نابخشودنی دست زدهای. این درست همان شیوهٔ استدلالی است که شیطان میخواهد. این امر که در خود احساس اندوه و ناراحتی میکنی خود ثابت میکند که هنوز برایت فرصت باقی است. هرگز از روی آوردن به خدا با فروتنی و صداقت برای بخشایش و پاکیزگی و کمک دست نکش. به یَهُوَه روی آور، همانطور که یک فرزند هنگام گرفتاری به پدر خود روی میآورد، فرقی نمیکند که چند بار به دلیل یک ضعف به او رجوع کنی، او با بزرگواری از روی لطف بدوناستحقاق خود ترا یاری خواهد کرد و اگر صادق باشی، وجدانی پاک را به تو خواهد بخشید.»
وقتی که احساس میکنیم به حد کافی تلاش نمیکنیم
۱۱. الف) در مورد شرکت در کار موعظهٔ ملکوت باید چه احساسی داشته باشیم؟ ب) بعضی از مسیحیان با چه افکاری در مورد شرکت در خدمت روحانی مواجه هستند؟
۱۱ کار موعظهٔ ملکوت نقش بسیار مهمی در زندگی فرد مسیحی ایفا میکند، و شرکت در آن مایهٔ سرور و شادی است. (مزمور ۴۰:۸) با وجود این، برخی از مسیحیان از اینکه نمیتوانند در خدمت روحانی شرکت بیشتری داشته باشند بشدت احساس تقصیر میکنند. چنین احساس تقصیری میتواند حتی شادی ما را کاهش دهد و باعث شود که به زانو درآییم، و تصور کنیم که یَهُوَه فکر میکند ما هیچوقت به حد کافی تلاش نمیکنیم. به افکاری که برخی با آنها مواجه هستند توجه کن.
یک خواهر مسیحی که با شوهرش صاحب سه فرزند هستند نوشت: «آیا میدانید فقر چقدر وقتگیر است؟ باید در همه چیز صرفهجویی کنم. یعنی باید وقت خود را در مغازههایی که اجناس دست دوم میفروشند، حراجیها، یا برای دوختن لباس صرف کنم. هفتهای دو سه ساعت را هم صرف جمعآوری کوپن [برای تخفیف قیمت خوراکیها] میکنم — بریدن، بایگانی کوپنها و خرید با آنها. گاهی واقعاً احساس تقصیر میکنم، فکر میکنم که باید این وقت را برای موعظه صرف کنم.»
خواهری که مادر چهار فرزند و شوهرش بیایمان است توضیح میدهد: «فکر میکردم که یَهُوَه را به اندازهٔ کافی دوست ندارم. بخاطر همین بشدت به خدمت به یَهُوَه پرداختم. واقعاً تلاش کردم، اما فکر میکردم کافی نیست. چون اصلاً برای خودم ارزش قائل نمیشدم، فکر میکردم که یَهُوَه هم هیچوقت نمیتواند خدمت مرا قبول کند.»
یک مسیحی دیگر که مجبور به ترک خدمت تماموقت شد، اظهار کرد: «نمیتوانستم قبول کنم که در تعهدم به یَهُوَه قصور کنم. نمیتوانید تصور کنید که چقدر ناراحت بودم! همین حالا وقتی یادم میافتد گریهام میگیرد.»
۱۲. چرا برخی از مسیحیان از اینک نمیتوانند بیشتر در خدمت موعظه فعالیت کنند بشدت احساس تقصیر میکنند؟
۱۲ طبیعی است که بخواهید به یَهُوَه به بهترین وجه ممکن خدمت کنید. (مزمور ۸۶:۱۲) اما چرا برخی از اینکه نمیتوانند بیشتر تلاش کنند احساس تقصیر میکنند؟ در مورد برخی از افراد این مسئله به این امر برمیگردد که خود را بیارزش میشمارند، احتمالاً به دلیل چشیدن تجربیات تلخ در زندگی. در موارد دیگر، احساس تقصیر نابجا میتواند ناشی از نظری غیرواقعی از انتظارات یَهُوَه از ما باشد. یک خواهر مسیحی اقرار میکند: «فکر میکردم که تا از پا درنیایم، به اندازهٔ کافی تلاش نکردهام.» در نتیجه، معیارهای بسیار سختی برای خود قرار داد — و پس از اینکه نمیتوانست آنها را عملی سازد احساس تقصیر بیشتری میکرد.
۱۳. یَهُوَه چه انتظاری از ما دارد؟
۱۳ یَهُوَه چه انتظاری از ما دارد؟ به طور ساده، یَهُوَه انتظار دارد که از جان و دل به او خدمت کنیم، و مطابق امکاناتمان عمل کنیم. (کولسیان ۳:۲۳) با این حال، شاید بین آنچه که میخواهیم انجام دهیم و آنچه که در واقع میتوانیم انجام دهیم تفاوتی وجود داشته باشد. ممکن است به دلیل عواملی همچون سالخوردگی، بیماری، بنیهٔ جسمی، یا مسئولیتهای خانوادگی محدودیتهایی برای ما وجود داشته باشد. در هر صورت، اگر آنچه که در توان داریم انجام دهیم، میتوانیم مطمئن باشیم که خدمتمان به یَهُوَه، خدمتی از جان و دل است — و چیزی از خدمت کسی که سلامتی و امکاناتش به او اجازهٔ خدمت تماموقت میدهد کم ندارد. — متی ۱۳:۱۸-۲۳.
۱۴. اگر برای سنجش آنچه که به نحوی واقعبینانه میتوانی از خود انتظار داشته باشی، نیاز به کمک داری، چه میتوانی بکنی؟
۱۴ چگونه با واقعبینی میتوانی بسنجی که از خودت چه انتظاری باید داشته باشی؟ شاید بتوانی موضوع را با یک دوست مسیحی مجرب و مورد اعتماد، یک پیر جماعت یا یک خواهر باتجربه، کسی که از قابلیتها، محدودیتها و مسئولیتهای خانوادگی تو آگاه باشد، در میان بگذاری. (امثال ۱۵:۲۲) بخاطر داشته باش که در نظر خدا ارزش یک شخص با میزان آنچه که در خدمت موعظه انجام میدهد سنجیده نمیشود. همهٔ خادمان یَهُوَه برای او باارزشند. (حجی ۲:۷؛ ملاکی ۳:۱۶، ۱۷) آنچه که در کار موعظه انجام میدهی ممکن است کم و بیش به اندازهٔ دیگران باشد، اما تا وقتیکه نشانگر بیشترین تلاش تو باشد، یَهُوَه را راضی میکند و نیازی نیست که احساس تقصیر کنی. — غلاطیان ۶:۴.
هنگامی که از ما بیشتر مطالبه میشود
۱۵. از چه طرقی از پیران جماعت بیشتر مطالبه میشود؟
۱۵ عیسی گفت: «بهر کسیکه عطا زیاده شود از وی مطالبه زیادتر گردد.» (لوقا ۱۲:۴۸) به طور حتم از کسانی که به عنوان پیر جماعت خدمت میکنند ‹مطالبه زیادتر میگردد›. آنها نیز مانند پولس، خود را صرف جماعت میکنند. (۲قرنتیان ۱۲:۱۵) باید سخنرانیهای خود را تهیه کنند، به ملاقاتهای شبانی بروند، و به مسائل قضایی رسیدگی کنند — و همهٔ این کارها را باید بدون غفلت کردن از خانوادههای خود انجام دهند. (۱تیموتاؤس ۳:۴، ۵) برخی از پیران همچنین در کار کمک به ساختن تالارهای ملکوت، خدمت در کمیتههای رابط بیمارستان، و انجام کمکهای داوطلبانه در مجمعها و کنگرهها اشتغال دارند. چگونه چنین مردان سختکوش و ایثارگری میتوانند از خستگی و فرسودگی در زیر بار چنین مسئولیتهایی جلوگیری کنند؟
۱۶. الف) یَترُون چه راهحل قابل اجرایی را در اختیار موسی گذاشت؟ ب) چه خصوصیتی یک پیر را قادر میسازد تا مسئولیتهای مناسبی را با دیگران تقسیم کند؟
۱۶ هنگامی که موسی که مردی متواضع و فروتن بود، از فرط رسیدگی به مشکلات دیگران در شرف از پا در آمدن بود، پدر زنش، یَترُون، راهحل مناسبی را به او عرضه کرد: سپردن بعضی از مسئولیتها به مردان باکفایت دیگر. (خروج ۱۸:۱۷-۲۶؛ اعداد ۱۲:۳) امثال ۱۱:۲ میگوید: «حکمت با متواضعان است.» متواضع بودن به معنای آن است که محدودیتهای خود را شناخته و آنها را بپذیریم. مرد متواضع از سپردن کارها به دیگران درنگ نمیکند، و از اینکه با تقسیم کردن مسئولیتهای مناسب با دیگر مردان باکفایت از تسلط او کاسته شود نیز واهمهای ندارد.b (اعداد ۱۱:۱۶، ۱۷، ۲۶-۲۹) بلکه، از کمک به رشد آنها خشنود میشود. — ۱تیموتاؤس ۴:۱۵.
۱۷. الف) اعضای جماعت چگونه میتوانند بار پیران را سبکتر سازند؟ ب) همسر پیران چه فداکاریهایی انجام میدهند و ما چگونه میتوانیم به آنها نشان دهیم که این فداکاریها را دستکم نمیگیریم؟
۱۷ اعضای جماعت میتوانند در سبک کردن بار پیران بسیار مؤثر باشند. دیگران با درک این موضوع که پیران نیز باید از خانوادههای خویش مراقبت کنند، نباید بیجهت وقت آنها را بگیرند و حواس آنان را به خود مشغول دارند. و همینطور فداکاریهای بیشائبهٔ همسران پیرها را نباید نادیده گرفت، زیرا در نتیجهٔ آن پیرها میتوانند وقت بسیاری را صرف جماعت کنند. مادر سه فرزند که شوهرش به عنوان پیر خدمت میکند چنین اظهار کرد: «چیزی که هیچوقت از بابت آن شکایت نخواهم کرد، بر دوش کشیدن بار اضافی در خانه است که با رضا و رغبت آن را انجام میدهم تا شوهرم بتواند به عنوان پیر خدمت کند. میدانم که به خاطر خدمت او برکت فراوانی از جانب یَهُوَه نصیب خانواده میشود، و از وقت و نیرویی که در این راه میگذارد ناراحت نیستم. اما، واقعیت این است که اغلب اوقات بخاطر آنکه شوهرم گرفتار است، باید بیشتر در حیاط خانه کار کنم و یا به تربیت بچهها برسم.» متأسفانه، این خواهر دریافت که برخی افراد به جای آنکه بار اضافیی را که بر دوش دارد در نظر بگیرند، از روی بیفکری اظهارنظرهایی از این قبیل میکنند: «چرا پیشگام نمیشوی؟» (امثال ۱۲:۱۸) چقدر بهتر خواهد بود که دیگران را به دلیل کارهایی که انجام میدهند تحسین کنیم، نه اینکه آنها را به دلیل آنچه که قادر به انجام آن نیستند مورد انتقاد قرار دهیم! — امثال ۱۶:۲۴؛ ۲۵:۱۱.
زیرا انتها هنوز فرا نرسیده است
۱۸، ۱۹. الف) چرا حالا موقع توقف در مسابقه برای زندگی جاودانی نیست؟ ب) پولس رسول چه اندرز بموقعی به مسیحیان اورشلیم داد؟
۱۸ هنگامی که یک دونده میداند که به انتهای مسابقهای طولانی نزدیک میشود، به زانو در نمیآید. بدن او ممکن است دیگر طاقت نداشته و به خستگی، برافروختگی و بیآبی دچار شده باشد، اما در چند قدمی خط پایان موقع ایستادن نیست. به همین شکل، ما مسیحیان نیز در مسابقهٔ دریافت پاداش زندگی شرکت داریم، و به خط پایان بسیار نزدیکیم. حال موقع توقف نیست! — با ۱قرنتیان ۹:۲۴ مقایسه شود؛ فیلپیان ۲:۱۶؛ ۳:۱۳، ۱۴.
۱۹ مسیحیان قرن اول با موقعیت مشابهی روبرو بودند. در حدود سال ۶۱ د.م.، پولس رسول به مسیحیان اورشلیم نامهای نوشت. زمان رو به پایان بود — ‹فرقهٔ› شریر، یعنی سیستم مرتد یهودی، در حال ‹گذشتن› یا نابودی بود. بویژه مسیحیان اورشلیم باید هشیار بوده و وفادار میماندند؛ هنگامی که میدیدند شهر به محاصرهٔ لشکرها در آمده است باید از آن میگریختند. (لوقا ۲۱:۲۰-۲۴، ۳۲) بنابراین اندرز الهامشدهٔ پولس بجا بود: ‹در جانهای خود ضعف نکنید و خسته نشوید.› (عبرانیان ۱۲:۳) پولس رسول در اینجا از دو فعل گویا استفاده کرده است: ‹خسته شدن› (کامنو) و ‹ضعف کردن› (اِکلیومای). به نقل از محققین کتاب مقدس، «ارسطو [از این واژههای یونانی] در مورد دوندگانی استفاده میکرد که پس از گذشتن از خط پایان سست شده و نقش زمین میشدند. خوانندگان [نامهٔ پولس] هنوز در حال مسابقه بودند. آنان نباید پیش از موقع تسلیم میشدند. نباید اجازه میدادند که از فرط خستگی بیهوش شده و نقش زمین شوند. در اینجا بار دیگر بر روی استقامت در برابر سختیها تکیه میشود.»
۲۰. چرا اندرز پولس برای روزگار ما بجاست؟
۲۰ اندرز پولس چقدر مناسب دوران ماست! ممکن است در مقابل فشارهای روزافزون، مواقعی پیش بیاید که خود را مانند دوندهای خسته احساس کنیم، دوندهای که پاهایش دیگر تاب تحمل ندارند. اما نباید حالا که تا این اندازه به خط پایان نزدیک هستیم، به زانو بیفتیم! (۲تواریخ ۲۹:۱۱) این درست همان چیزی است که دشمن ما «شیر غرّان» برای ما میخواهد. سپاسگزاریم که یَهُوَه چیزهایی تدارک دیده است که «ناتوانانرا قدرت زیاده عطا مینماید.» (اشعیا ۴۰:۲۹) اینکه اینها چه هستند و چگونه میتوانیم از آنها استفاده کنیم، در مقالهٔ بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
[پاورقیها]
a به عنوان مثال، برخی افراد ممکن است با کنترل خصلتی ریشهدار در شخصیت خود، از قبیل عصبانیت، یا فائق آمدن بر مشکل استمنا (ارضای جنسی به طور غیرطبیعی) در نبرد باشند. — به بیدار شوید!، ۲۲ مه، ۱۹۸۸، صفحهٔ ۱۹-۲۱ (انگل.)؛ ۸ نوامبر، ۱۹۸۱، صفحهٔ ۱۶-۲۰ (انگل.)؛ پرسشهای جوانان — پاسخهایی که کاربرد دارند، صفحهٔ ۱۹۸-۲۱۱ (انگل.)، چاپ انجمن کتاب مقدس و رسالهٔ برج دیدهبانی مراجعه شود.
b به مقالهٔ «پیران — کارها را به دیگران محول کنید!» در برج دیدهبانی، ۱۵ اکتبر ۱۹۹۲، ص ۲۰-۲۳ (انگل.) مراجعه شود.
پاسخ تو چیست؟
◻ هنگامی که دیگران ما را ناامید میکنند و یا میآزارند، چگونه میتوانیم از به زانو درآمدن جلوگیری کنیم؟
◻ چه نظریهٔ معقولی در مورد تقصیر میتواند مانع آن شود که از پا درآییم؟
◻ یَهُوَه چه انتظاری از ما دارد؟
◻ چگونه تواضع میتواند از خستگی و فرسودگی پیران جلوگیری کند؟
◻ چرا اندرز پولس در عبرانیان ۱۲:۳ برای روزگار ما بجاست؟