خدمت وفادارانه همراه با سازمان یَهُوَه
«تو نسبت به کسانی که به تو وفادارند، [وفادار] هستی.»—۲سموئیل ۲۲:۲۶ (ترجمهٔ تفسیری).
۱، ۲. چه نمونههایی از وفاداری را همهٔ ما میتوانیم در جماعت مشاهده کنیم؟
شبی دیروقت است و پیر جماعتی سخنرانیی را برای جلسهٔ مسیحی آماده میکند. او بدش نمیآید که از کار دست بکشد و استراحت کند؛ در عوض، به کار ادامه میدهد، به دنبال نمونهها و مثلهایی در کتاب مقدس میگردد که به دل گلهٔ خدا بنشیند و آنان را تشویق کند. در شب جلسه، پدر و مادر خستهای از اعضای همان جماعت، خیلی دوست دارند شب را در منزل بگذرانند؛ در عوض، با صبر و حوصله فرزندان خود را آماده میکنند و به جلسه میروند. بعد از جلسه، چند مسیحی دربارهٔ سخنرانیی که آن پیر جماعت اجرا کرده است صحبت میکنند. خواهری وسوسه میشود که بگوید یک بار همان برادر، او را رنجانید؛ در عوض، آن خواهر با شور و هیجان دربارهٔ یکی از نکاتی که آن برادر بدان اشاره کرد، صحبت میکند. در تمام این وقایع، آیا میتوانی یک ویژگی کلی را مشاهده کنی؟
۲ آن ویژگی، وفاداری است. پیر جماعت، وفادارانه کار میکند و به گلهٔ خدا خدمت میکند؛ والدین در جلسات جماعت وفادارانه شرکت میکنند؛ آن خواهر وفادارانه از پیران حمایت و پشتیبانی میکند. (عبرانیان ۱۰:۲۴، ۲۵؛ ۱۳:۱۷؛ ۱پطرس ۵:۲) بلی، کاملاً عیان است که قوم خدا با عزمی راسخ در تمام جنبههای زندگی همراه با سازمان یَهُوَه وفادارانه خدمت میکنند.
۳. چرا وفادار ماندن به سازمان زمینی یَهُوَه اینقدر اهمیت دارد؟
۳ وقتی یَهُوَه از آسمان به این جهان فاسد نگاه میکند، وفاداری چندانی در آن نمیبیند. (میکاه ۷:۲) لذا، چقدر دل یَهُوَه با مشاهدهٔ وفاداری قوم خود، به وجد میآید! آری، وفاداری تو باعث خشنودی او میشود. معهذا، وفاداری تو شیطان، یاغی و فتنهگر اصلی را خشمگین میسازد و ثابت میکند که او دروغگویی بیش نیست. (امثال ۲۷:۱۱؛ یوحنا ۸:۴۴) بنابراین، این انتظار را داشته باش که شیطان در تضعیف وفاداری تو نسبت به یَهُوَه و سازمان زمینی او برآید. حال، بگذار به بررسی طرقی که شیطان وفاداری تو را تضعیف میکند، بپردازیم. به این صورت، بهتر خواهیم دید که چگونه میتوانیم تا به آخر وفادار بمانیم.—۲قرنتیان ۲:۱۱.
توجه به ناکاملی دیگران میتواند موجب تضعیف وفاداری شود
۴. الف) چرا عیبجویی از مسئولان آسان است؟ ب) قُورَح به چه نحو عدم وفاداری خود را به سازمان یَهُوَه ثابت کرد؟
۴ وقتی برادری سمتی توأم با مسئولیت بر عهده دارد، عیوب او احتمالاً بیشتر آشکار و بارز است. گله و شکایت کردن از ‹خسی که در چشم برادرمان میباشد› چقدر آسان است، در حالی که ‹چوبیکه در چشم خود داریم نمییابیم›! (متی ۷:۱-۵) لهذا، تأمل کردن بر روی عیبهای دیگران، میتواند موجب پرورش عدم وفاداری در شخص شود. برای مثال، به وجه تفاوت میان قُورَح و داوود توجه کن. قُورَح مسئولیت زیادی بر عهده داشت و احتمالاً برای سالیان زیادی وفادار بود، لیکن بعدها جاهطلب شد. قُورَح، از اقتدار خویشاوندان درجه یک خود یعنی موسی و هارُون، متنفر و بیزار شد. با وجود اینکه موسی حلیمترین مرد بود، ظاهراً قُورَح از او ایراد میگرفت. از قرار معلوم، او عیوبی در موسی دیده بود. لذا، عیوب و اشتباهات موسی عذری برای عدم وفاداری قُورَح به سازمان یَهُوَه نبود. یَهُوَه قورح را در میان جماعت هلاک کرد.—اعداد ۱۲:۳؛ ۱۶:۱۱، ۳۱-۳۳.
۵. چرا داوود میتوانست وسوسه شود که علیه شاؤل دست به شورش بزند؟
۵ مورد دیگر، سرگذشت داوود است که به پادشاه شاؤل خدمت میکرد. در ابتدا، شاؤل پادشاه خوبی بود لیکن بعدها شریر شد. داوود برای اینکه بتواند از حملات شاؤل که ناشی از حسادت بود، نجات پیدا کند به ایمان، صبر و حتی تا حدی ابتکار عمل نیاز داشت. با وجود این، وقتی فرصت تلافی کردن به داوود دست داد، او گفت، ‹حاشا بر من از خداوند› که عمل غیروفادارانهای علیه فردی که یَهُوَه مسح کرده است، انجام دهم.—۱سموئیل ۲۶:۱۱.
۶. حتی اگر ضعفها و عیوبی را در پیران مشاهده کنیم، چه کاری را هرگز نباید انجام دهیم؟
۶ وقتی عدهای از کسانی که نقش هدایت را در میان ما بر عهده دارند، ظاهراً در قضاوت اشتباه میکنند، سخنان تندی بر زبان آورده و یا این طور به نظر میرسد که نامنصفانه رفتار میکنند، آیا از آنان شکایت میکنیم و احتمالاً بر روحیهٔ انتقاد در جماعت میافزاییم؟ آیا به عنوان نوعی اعتراض از رفتن به جلسات مسیحی امتناع میورزیم؟ یقیناً خیر! ما همانند داوود، هرگز اجازه نخواهیم داد خطای دیگران ما را بر آن دارد که نسبت به یَهُوَه و سازمان او بیوفا شویم!—مزمور ۱۱۹:۱۶۵.
۷. چه اعمال فاسدی در رابطه با معبد در اورشلیم انجام میگرفت و عیسی در مورد این گونه اعمال چه احساسی داشت؟
۷ عیسی مسیح، بهترین مثال شخصی وفادار بود که به طور نبوی «وفادار، د ج» یَهُوَه توصیف شده است. (مزمور ۱۶:۱۰) سوء استفاده از معبد در اورشلیم، مسلماً حفظ وفاداری را امری مشکل ساخته بود. عیسی میدانست که خدمت کاهن اعظم و قربانیها، خدمت و مرگ خود او را به عنوان قربانی مجسم مینمود و او همچنین میدانست چقدر برای مردم حیاتی بود که درسی از این مسائل میآموختند. بنابراین، وقتی عیسی مشاهده کرد که معبد به «مغارهٔ دزدان» تبدیل شده است، غیظ عادلانهٔ او برافروخته شد. عیسی با اختیار خدادادی خود، دو بار اقدام به تزکیه و پاکسازی معبد نمود.a—متی ۲۱:۱۲، ۱۳؛ یوحنا ۲:۱۵-۱۷.
۸. الف) عیسی چگونه وفاداری خود را به ترتیبات معبد نشان داد؟ ب) چگونه میتوانیم قدردانی خود را از پرستش یَهُوَه همراه با سازمان پاک و منزه او نشان دهیم؟
۸ با این همه، عیسی از ترتیبات معبد وفادارانه حمایت میکرد. او از کودکی در اعیادی که در معبد برگزار میشدند، شرکت میکرد و بعدها، اغلب در معبد آموزش میداد. عیسی حتی مالیات معبد را میپرداخت—گرچه در واقع موظف به انجام این کار نبود. (متی ۱۷:۲۴-۲۷) عیسی بیوهزن فقیری را که «تمام معیشت خود را» به بیتالمال معبد انداخت، مورد تحسین قرار داد. مدت کوتاهی بعد از آن، یَهُوَه برای همیشه آن معبد را طرد کرد. اما تا آن زمان، عیسی به آن معبد وفادار بود. (مرقس ۱۲:۴۱-۴۴؛ متی ۲۳:۳۸) امروز، سازمان زمینی خدا بسیار افضلتر از سیستم یهودی و معبد آن میباشد. درست است که این سازمان کامل نیست و به این علت گاهی اوقات تعدیلاتی در آن انجام میگیرد لیکن، نه به فساد آلوده شده است و نه یَهُوَه خدا قصد دارد سازمان دیگری را جایگزین آن کند. ما هرگز نباید اجازه دهیم ناکاملیتهایی که در درون آن ملاحظه میکنیم موجب رنجشمان شده و یا باعث شود روحیهای انتقادگر و شاکی در ما به وجود آید. در عوض، بگذار از وفاداری عیسی مسیح تقلید کنیم.—۱پطرس ۲:۲۱.
ناکاملی خودمان
۹، ۱۰. الف) چگونه سیستم شیطان با استفاده از ناکاملی ما سعی دارد ما را به انجام اعمال غیروفادارانه وادارد؟ ب) شخصی که مرتکب گناهی بزرگ و جدی شده است چه باید بکند؟
۹ شیطان همچنین با استفاده از ناکاملی ما انسانها سعی در ترویج عدموفاداری دارد. سیستم او ما را وسوسه میکند کاری را انجام دهیم که در نظر یَهُوَه اشتباه است. جای بسی تأسف است که هر سال چندین هزار نفر تسلیم فساد اخلاقی میشوند. عدهای با داشتن زندگی دوجانبه حتی به این عدموفاداری شدت میبخشند؛ آنان در حالی که وانمود میکنند مسیحیانی وفادار میباشند، به ارتکاب تخلفی ادامه میدهند. زن جوانی با خواندن مقالاتی در این باره از مجموعه مقالات «جوانان میپرسند . . .» در مجلهٔ بیدار شوید! چنین نوشت: «آن مقالهها سرگذشت زندگی من بود.» او در خفا با جوانانی دوستی برقرار کرده بود که به یَهُوَه محبت نداشتند. نتیجهٔ این عمل وی چه بود؟ او مینویسد: «زندگیام رو به قهقرا گذاشت، مرتکب فساد اخلاقی شدم و باید مورد ملامت قرار میگرفتم. به رابطهام با یَهُوَه لطمهٔ بزرگی وارد شد و اعتماد والدینم و پیران از من سلب شد.»b
۱۰ پیران به این زن جوان کمک کردند و او مجدداً به خدمت وفادارانه به یَهُوَه مشغول گردید. لیکن متأسفانه، بسیاری افراد متحمل عواقب بدتری میشوند و عدهای هرگز به آغُل گوسفندان خدا مراجعت نمیکنند. چقدر بهتر است که وفادار باشیم و در مقابل وسوسههای این جهان شریر مقاومت کنیم! به هشدارهای مجلات برج دیدهبانی و بیدار شوید! در مورد مسائلی همچون معاشرت دنیوی و تفریحات مبتذل بسیار دقت کن. امید است که هیچ وقت مرتکب عمل غیروفادارانهای نشوی. اما اگر عمل غیروفادارانهای از تو سر زد، هیچ وقت متوسل به تزویر و ظاهرسازی مشو. (مزمور ۲۶:۴) در عوض، درخواست کمک کن. به همین دلیل ما از کمک والدین و پیران مسیحی برخورداریم.—یعقوب ۵:۱۴.
۱۱. چرا اشتباه است که فکر کنیم انسان بدی هستیم و هیچ امیدی برای ما باقی نمانده است؛ همچنین، چه سرگذشتی در کتاب مقدس به ما کمک میکند نظرمان را در مورد شخص خود تصحیح کنیم؟
۱۱ امکان دارد ناکاملیمان ما را از طریق دیگری به مخاطره بیندازد. برخی از کسانی که مرتکب عمل غیروفادارانهای میشوند، تسلیم شده، دیگر سعی در جلب رضایت یَهُوَه نمینمایند. به خاطر بیاور، داوود مرتکب گناه بسیار بزرگی شد. با وجود این، مدتها پس از مرگ وی، یَهُوَه از داوود به عنوان خادمی وفادار یاد کرد. (عبرانیان ۱۱:۳۲؛ ۱۲:۱) چرا؟ زیرا او هیچ وقت مأیوس نمیشد و همواره سعی میکرد یَهُوَه را خشنود سازد. در امثال ۲۴:۱۶ میخوانیم: «مرد عادل اگر چه هفت مرتبه بیفتد خواهد برخاست.» اگر به علت ضعفهایی که با آنها در حال مبارزه هستیم، گناهانی جزئی از ما سر بزند—بلی حتی به طور مکرر—چنانچه پیوسته ‹برخیزیم،› یعنی از صمیم دل توبه کرده، به خدمت وفادارانه ادامه دهیم، یقیناً در نظر یَهُوَه درستکار باقی خواهیم ماند.—با ۲قرنتیان ۲:۷ مقایسه شود.
از اشکال زیرکانهٔ عدم وفاداری برحذر باش!
۱۲. چگونه نظر خشک و مقرراتی فریسیان آنان را به سوی عدم وفاداری سوق میداد؟
۱۲ عدم وفاداری همچنین اشکال زیرکانه و گمراهکنندهای دارد. امکان دارد عدم وفاداری حتی ظاهر وفاداری به خود بگیرد! برای مثال، فریسیان روزگار عیسی احتمالاً فکر میکردند که کاملاً وفادار هستند.c لذا آنان از درک تفاوت میان شخص وفادار و فردی انعطافناپذیر و تابع قوانین ساخت بشر، عاجز بودند چرا که آن فریسیان خود، انسانهای سختگیری بودند که در مورد دیگران بیرحمانه قضاوت میکردند. (با جامعه ۷:۱۶ مقایسه شود.) در واقع، آنان از این لحاظ نه به مردمی که باید به ایشان خدمت میکردند وفادار بودند، نه به روح شریعتی که مدعی تعلیم آن بودند و نه به شخص یَهُوَه. عیسی، برعکس فریسیان، به روح شریعت که مبنی بر محبت بود وفادار بود. درست همانطور که نبوتهای مسیحایی پیشگویی کرده بودند، به این شکل عیسی انسانها را بنا نموده، تشویق میکرد.—اشعیا ۴۲:۳؛ ۵۰:۴؛ ۶۱:۱، ۲.
۱۳. الف) چگونه امکان دارد والدین مسیحی مرتکب عدم وفاداری شوند؟ ب) چرا والدین نباید در امر تأدیب فرزندان خود، بیش از حد سرسخت، ایرادگیر و بدبین باشند؟
۱۳ مثالی که عیسی در این خصوص از خود بر جای گذاشت برای مسیحیانی که از اختیاراتی برخوردارند، بسیار سودمند است. برای مثال، والدین وفادار میدانند که باید فرزندان خود را تأدیب کنند. (امثال ۱۳:۲۴) معهذا، آنان یقین حاصل میکنند که با مدام به باد انتقاد گرفتن و یا با تأدیب سخت توأم با عصبانیت، فرزندان خود را خشمگین نسازند. فرزندانی که احساس میکنند هیچ وقت نمیتوانند رضایت والدینشان را جلب کنند و یا اینکه ظاهراً مذهب والدینشان فقط آنان را به آدمهای عیبجو و ایرادگیری تبدیل میکند، مأیوس و شکستهدل شده، در نتیجه، با ایمان حقیقی بیگانه میشوند.—کولسیان ۳:۲۱.
۱۴. شبانان مسیحی چگونه میتوانند وفاداری خود را به گلهای که خدمتگزاری آن را میکنند، ثابت کنند؟
۱۴ به همین نحو، پیران مسیحی و سرپرستان سیار مشکلات و خطراتی را که گله با آنها مواجه است، مورد توجه قرار میدهند. ایشان به عنوان شبانان وفادار، در مواقع ضروری دیگران را نصیحت میکنند و مطمئناً ابتدا، از تمام وقایع اطلاع حاصل مینمایند و سپس، کتاب مقدس و نشریات سازمان را با دقت فراوان زیربنای سخنان خود قرار میدهند. (مزمور ۱۱۹:۱۰۵؛ امثال ۱۸:۱۳) این مردان همچنین واقفند که چشم امید گوسفندان به آنان است تا ایشان را از لحاظ روحانی بنا نموده، غذا دهند. بنابراین، آنان تلاش میکنند تا از عیسی مسیح، شبان نیکو، تقلید کنند. هفته به هفته در جلسات مسیحی، این شبانان به گوسفندان وفادارانه خدمت میکنند—آنان را خرد نمیکنند بلکه بنا نموده، ایمان ایشان را تقویت میکنند.—متی ۲۰:۲۸؛ افسسیان ۴:۱۱، ۱۲؛ عبرانیان ۱۳:۲۰، ۲۱.
۱۵. چگونه در قرن اول، عمل عدهای نشان داد که وفاداری ایشان بیجا بود؟
۱۵ وفاداری بیجا، شکل زیرکانه و غلطانداز دیگری از عدم وفاداری است. وفاداری حقیقی از دید کتاب مقدس، به این معنی است که وفاداری به چیز دیگری بیش از وفاداری به یَهُوَه خدا، عملی خطاست. در قرن اول، بسیاری از یهودیان با سماجت به شریعت موسی و سیستم یهودی متمسک شده بودند. لذا، یَهُوَه در زمان معین خود، برکت خود را از آن ملت سرکش و عصیانگر گرفت و به ملت اسرائیل روحانی داد. فقط تعداد نسبتاً کمی به یَهُوَه وفادار بودند و خود را با این تحول مهم و حساس وفق دادند. حتی در میان مسیحیان حقیقی، عدهای یهودیتگرا اصرار به بازگشت به آن «اصول ضعیف و فقیر» شریعت موسی که در مسیح تکمیل شده بود، داشتند.—غلاطیان ۴:۹؛ ۵:۶-۱۲؛ فیلپیان ۳:۲، ۳.
۱۶. خادمین وفادار یَهُوَه چه واکنشی در مقابل تعدیلات نشان میدهند؟
۱۶ برخلاف آنان امروز، قوم یَهُوَه در طول تغییر و تحولات، وفاداری خود را ثابت کردهاند. با تزاید نور حقیقت افشاشده، تاکنون، تعدیلاتی نیز به عمل آمده است. (امثال ۴:۱۸) اخیراً، «غلام امین و دانا» ما را یاری کرده است تا اصلاحاتی در درک بعضی مسائل ایجاد کنیم؛ مسائلی همچون عبارت «نسل» در متی ۲۴:۳۴ (انجیل شریف) و زمان داوری «میشها» و «بزها» که در متی ۲۵:۳۱-۴۶ به آن اشاره شده است و همچنین نظر ما در مورد انواع بخصوصی از خدمات غیرنظامی. (متی ۲۴:۴۵) جای هیچگونه شکی نیست اگر تعداد زیادی از شاهدان یَهُوَه به درک سابق از چنین موضوعاتی سرسختانه میچسبیدند و پیشرفت نمیکردند، بعضی مرتدان از این بابت بسیار خوشحال میشدند. چنین چیزی اتفاق نیفتاد. چرا؟ زیرا قوم یَهُوَه، قومی وفادار است.
۱۷. چگونه امکان دارد گاهی اوقات، عزیزانمان وفاداری ما را تحت آزمایش بگذارند؟
۱۷ معهذا، مسئلهٔ وفاداری نابجا میتواند برای ما جنبهٔ شخصی بیشتری پیدا کند. وقتی دوستی عزیز و صمیمی و یا یکی از اعضای خانوادهمان تصمیم میگیرد در طریقی گام بردارد که اصول کتاب مقدس را نقض میکند، امکان دارد احساس کنیم وفاداریمان دارد منقسم میشود. طبیعتاً، ما به اعضای خانوادهٔ خود وفاداریم لیکن هرگز نباید وفاداریمان به آنان بیشتر از وفاداریمان به یَهُوَه باشد! (با ۱سموئیل ۲۳:۱۶-۱۸ مقایسه شود.) ما به خطاکاران در اختفای گناهی جدی کمک نمینمائیم و همچنین، در برابر پیرانی که سعی دارند ‹چنین اشخاصی را بروح تواضع اصلاح کنند› از آنان جانبداری نمیکنیم. (غلاطیان ۶:۱) چنین کاری نشان عدم وفاداری به یَهُوَه، سازمان او و عزیزمان است. از همهٔ اینها گذشته، اگر دخالت کنیم و نگذاریم فرد گناهکار تأدیب ضروری را دریافت کند، مانع ابراز محبت یَهُوَه به وی میشویم. (عبرانیان ۱۲:۵-۷) همچنین، به خاطر داشته باش که «جراحاتِ دوستْ، وفادار است.» (امثال ۲۷:۶) نصیحت صریح و توأم با محبت مبنی بر کلام خدا، شاید غرور شخص عزیز خطاکاری را جریحهدار کند، لیکن در نهایت میتواند ارزشی حیاتی داشته باشد و زندگی او را نجات دهد!
آزار و شکنجه نمیتواند سلب وفاداری کند
۱۸، ۱۹. الف) اَخاب چه چیزی را از نابوت خواست و دلیل امتناع نابوت چه بود؟ ب) آیا ارزش داشت که نابوت جانش را برای حفظ وفاداری بدهد؟ لطفاً توضیح بده.
۱۸ گاهی اوقات، شیطان وفاداری ما را مستقیماً مورد حمله قرار میدهد. مورد نابوت را در نظر بگیر. وقتی پادشاه اَخاب، نابوت را تحت فشار قرار داد که تاکستان خود را بفروشد، نابوت در جواب او گفت: «حاشا بر من از خداوند که ارث اجداد خود را بتو بدهم.» (۱پادشاهان ۲۱:۳) نابوت آدم لجوجی نبود؛ او وفادار بود. شریعت موسی امر کرده بود که هیچ اسرائیلیی حق ندارد مایملک موروثی خود را برای همیشه بفروشد. (لاویان ۲۵:۲۳-۲۸) نابوت به طور حتم میدانست که آن پادشاه شریر میتواند او را بکشد چرا که پیشتر، اَخاب اجازه داده بود زنش، ایزابِل، چندین تن از انبیای یَهُوَه را به قتل برساند! لیکن، نابوت استوار ماند.—۱پادشاهان ۱۸:۴.
۱۹ گاهی اوقات، وفاداری قیمتی از انسان مطالبه میکند. ایزابِل با کمک تعدادی از «مردان بلیّعال» و پستطینت برای نابوت پاپوش دوخت؛ جرمی که او هرگز مرتکب نشده بود. نتیجتاً، نابوت و پسرانش را اعدام کردند. (۱پادشاهان ۲۱:۷-۱۶؛ ۲پادشاهان ۹:۲۶) آیا این بدان معنا است که وفاداری نابوت عملی اشتباه بود؟ خیر! نابوت جزء آن گروه بزرگ از مردان و زنان وفادار است که هماکنون در خاطر یَهُوَه «زنده» هستند و تا زمان رستاخیز در دل خاک در امنیت کامل آرمیدهاند.—لوقا ۲۰:۳۸؛ اعمال ۲۴:۱۵.
۲۰. چگونه امیدمان ما را در حفظ وفاداری یاری میکند؟
۲۰ امروز، همین وعده به وفاداران یَهُوَه اطمینان خاطر میدهد. ما میدانیم که در این جهان، ممکن است وفاداریمان برای ما به قیمت گرانی تمام شود. وفاداری عیسی مسیح به قیمت جانش تمام شد و او به پیروان خود گفت که با آنان رفتار بهتری نخواهند کرد. (یوحنا ۱۵:۲۰) همانند عیسی که امیدش به آینده او را تقویت میکرد، امید ما نیز به ما نیرو میدهد. (عبرانیان ۱۲:۲) بنابراین، ما میتوانیم تحت انواع گوناگون آزار و شکنجه وفادار باقی بمانیم.
۲۱. یَهُوَه چه اطمینان خاطری به وفاداران خود میدهد؟
۲۱ در حقیقت، امروزه وفاداری تعداد نسبتاً کمی از ما تحت اینگونه حملات مستقیم قرار دارد. اما پیش از انتهای این جهان، امکان دارد قوم یَهُوَه با آزار و شکنجهٔ بیشتری مواجه شود. چگونه میتوانیم مطمئن باشیم که قادر به حفظ وفاداریمان خواهیم بود؟ با این عمل که از هماکنون وفاداری خود را حفظ کنیم. یَهُوَه به ما وظیفه و مأموریت بسیار بزرگی داده است—موعظه و تعلیم دربارهٔ ملکوت او. بگذار وفادارانه به این کار مهم و حیاتی ادامه دهیم. (۱قرنتیان ۱۵:۵۸) چنانچه اجازه ندهیم ناکاملی انسانهای دیگر موجب تضعیف وفاداری ما به سازمان یَهُوَه شود و در ضمن، از اشکال زیرکانه و گمراهکنندهٔ عدم وفاداری همچون وفاداری بیجا برحذر باشیم، در آن صورت، اگر زمانی وفاداریمان تحت آزمایشات سختتری قرار بگیرد، بیشتر آمادهٔ مواجهه با آن آزمایشات خواهیم بود. در هر صورت، همیشه میتوانیم از این بابت مطمئن باشیم که یَهُوَه با خادمین وفادار خود به نحو قصورناپذیری وفادار میباشد. (۲سموئیل ۲۲:۲۶) بلی، یَهُوَه از وفاداران خود محافظت میکند!—مزمور ۹۷:۱۰.
[پاورقیها]
a عیسی شهامت آن را داشت که چنین کسب و کار پرمنفعتی را مورد حمله قرار دهد. بنا بر اظهارات تاریخدانی، مالیات معبد میبایست با سکهٔ قدیمی یهودی خاصی پرداخت میشد. بدین سبب، بسیاری از زائرین معبد احتیاج داشتند پول خود را تبدیل کنند تا بتوانند مالیات را بپردازند. صرافان مجاز بودند هزینهٔ معینی را برای تبدیل پول مطالبه کنند و به این ترتیب، مبلغ هنگفتی عاید ایشان میشد.
b بیدار شوید! ۲۲ دسامبر ۱۹۹۳؛ ۸ ژانویهٔ ۱۹۹۴؛ ۲۲ ژانویه ۱۹۹۴ (انگل.) را ملاحظه کن.
c انجمن اخوت آنان از تبار حسیدیم بود، گروهی که چند قرن پیش برای مبارزه با نفوذ یونانی برپاخاسته بود. حسیدیمها نام خود را از واژهٔ عبری خسیدیم یعنی «وفاداران» یا «متقیون» گرفته بودند. شاید آنان فکر میکردند آیاتی که به «وفاداران» یَهُوَه اشاره دارد، به نحو خاصی در مورد آنان صدق میکند. (مزمور ۵۰:۵، د ج) آنان و نیز فریسیان به پیروی از ایشان، مدافعین متعصب شریعت بودند که خویشتن را بر این کار منصوب کرده بودند.
چگونه پاسخ میدهی؟
◻ چگونه میتوانیم مواظب باشیم که به موجب ناکاملی دیگران مرتکب اعمال غیروفادارانه نشویم؟
◻ به چه طرقی امکان دارد ناکاملی خودمان باعث شود دست به اعمال غیروفادارانه بزنیم؟
◻ چگونه میتوانیم با گرایش به نشان دادن وفاداری بیجا مبارزه کنیم؟
◻ حتی در زمانهایی که تحت آزار و شکنجه قرار میگیریم چه چیزی ما را در حفظ وفاداری یاری میکند؟
[کادر در صفحهٔ ۱۹]
خدمت وفادارانه در بیتایل
پولس رسول چنین نوشت: «همه چیز بشایستگی و انتظام باشد.» (۱قرنتیان ۱۴:۴۰) پولس میدانست برای اینکه جماعتی بتواند فعالیت کند، نیاز به «انتظام» و سازماندهی میباشد. امروز نیز پیران باید در مورد برخی مسائل عملی تصمیمگیری کنند؛ مسائلی همچون تقسیم اعضای جماعت به جلسات مطالعهٔ کتاب در مکانهای مختلف، ترتیب دادن جلسات خدمت موعظه و همچنین نظارت بر تحت پوشش قرار دادن محدودهٔ موعظه. بعضی وقتها، این گونه ترتیبات ممکن است وفاداری اشخاص را تحت آزمایش بگذارد. این ترتیبات، فرامین ملهم از جانب خدا نیستند و در ضمن نمیتوانند مقبول تمام افراد واقع شوند.
آیا گاهی اوقات وفاداری به بعضی از ترتیباتی که در جماعت مسیحی انجام گرفته برای تو مشکل است؟ در آن صورت، شاید در نظر گرفتن مثال بیتایل برایت سودمند باشد. نام بیتایل، واژهای عبری است که به معنی «بیتاللّٰه» یا «خانهٔ خدا» میباشد و بر روی کل شعبات انجمن برج دیدهبانی که تعداد آنها به ۱۰۴ میرسد، گذاشته شده است.* خواست داوطلبانی که در مجتمعات بیتایل زندگی و کار میکنند، این است که این اماکن جلوهگر احترام و اکرام برای یَهُوَه باشند. این امر مستلزم وفاداری تک تک افراد میباشد.
اشخاصی که از بیتایل بازدید به عمل میآورند، اغلب به پاکیزگی و نظمی که در آنجا ملاحظه مینمایند اشاره میکنند. کارکنان از سازماندهی خوبی برخوردارند و بانشاط هستند؛ سخنان، رفتار و حتی ظاهر ایشان بازتابی از وجدان مسیحی بالغ و تعلیمیافته از کتاب مقدس میباشد. تمام اعضای خانوادهٔ بیتایل معیارهای کلام خدا را وفادارانه رعایت میکنند.
علاوه بر آن، هیئت ادارهکننده یک بروشور تحت عنوان با یکدیگر در وحدت زندگی کنیم، برای آنان تهیه کرده است که ترتیباتی عملی با نرمی و محبت در آن قید شده تا اعضای چنین خانوادهٔ بزرگی بتوانند بخوبی با یکدیگر همکاری کنند. (مزمور ۱۳۳:۱) برای مثال، این بروشور به نحوهٔ سکونت، تغذیه، بهداشت، لباس پوشیدن، آرایش و مسائل مشابهی اشاره میکند. اعضای خانوادهٔ بیتایل وفادارانه از چنین ترتیباتی حمایت نموده، آنها را رعایت میکنند، حتی اگر سلیقهٔ شخصی ایشان چیز دیگری باشد. این بروشور در نظر آنان مجموعهای از قوانین و مقررات سرد نیست بلکه گردآوریی از راهنماییهای مفیدی میباشد که به منظور ایجاد و تقویت اتحاد و هماهنگی تدارک دیده شده است. سرپرستان، رویهٔ مذکور در این بروشور را که بر اساس کتاب مقدس میباشد، وفادارانه مراعات میکنند و با استفادهٔ صحیح و مناسب از آن، خانوادهٔ بیتایل را بنا نموده، تشویق میکنند تا به خدمت مقدس خود در بیتایل ادامه دهند.
*این کارخانهها، دفاتر و مجتمعات مسکونی، خانه یا معبد روحانی عظیم خدا را تشکیل نمیدهند. معبد روحانی خدا، ترتیبات خدا برای پرستش پاک او میباشد. (میکاه ۴:۱) بدین سبب، آن معبد به ساختمانی مادی بر روی زمین محدود نمیگردد.
[کادر در صفحهٔ ۲۰]
شخص وفادار، شخص مقرراتی
در سال ۱۹۱۶، دایرةالمعارف دین و آیینها توضیح داد که «این وجه تمایز میان شخص وفادار و شخص مقرراتی در هر زمان و مکانی یافت میشود.» این دایرةالمعارف میافزاید: «به شخص مقرراتی هر چه که بگویند انجام میدهد و هیچ قانونی را نمیشکند؛ به آنچه که نوشته شده و قابل خواندن است عقیده دارد. شخص وفادار نیز همین کار را انجام میدهد اما میتوان . . . بیشتر از وی انتظار داشت؛ او ذهن خود را کاملاً به وظیفهٔ خویش معطوف مینماید و روح خود را مطابق با روح مقصودی که باید انجام پذیرد، شکل میدهد.» این منبع ادامه میدهد: «وفادار بودن، چیزی بیش از تابع مقررات بودن است. . . . تفاوت انسان وفادار و انسان تابع مقررات در این است که انسان وفادار، مطابق فکر و با تمام دل خدمت میکند . . . او اجازهٔ هیچ نوع گناه تعمدی اعم از ارتکاب عملی خطا، قصور در انجام یا بیاعتنایی به کاری را به خود نمیدهد.»