«غلام امین» از بوتهٔ آزمایش سربلند بیرون آمد!
«این زمان است که داوری از خانهٔ خدا شروع شود.» — ۱پِطْرُس ۴:۱۷.
۱. عیسی هنگام وارسی کارهای «غلام» به چه موضوعی پی برد؟
در سال ۳۳ د.م. عیسی ‹غلامی امین› را منصوب کرد تا به «خادمین خانه» خوراک روحانی دهد. در سال ۱۹۱۴ عیسی به مقام پادشاهی رسید و زمان آن بود که نگاهی به کارهای «غلام» خود بیندازد. عیسی متوجه شد که ‹غلامش› به حد کفایت در انجام وظایف خود «امین و دانا» بوده است. به همین سبب او را «بر تمام مایملک خود» گمارد. ( متّیٰ ۲۴:۴۵-۴۷) اما، عیسی بلافاصله بعد از اشاره به این مطلب از غلامی شریر صحبت کرد که نه امین است نه دانا.
«آن غلام شریر»
۲، ۳. «غلام شریر» از میان چه طبقهای بیرون آمد، و چرا؟
۲ عیسی پس از اشاره به «غلام امین و دانا» از غلامی شریر نام برد و گفت: «هر گاه آن غلام شریر با خود گوید که آقای من در آمدن تأخیر مینماید، و شروع کند به زدن همقطاران خود و خوردن و نوشیدن با میگساران، هرآینه آقای آن غلام آید، در روزی که منتظر نباشد و در ساعتی که نداند، [«او را به سختی تنبیه کرده،» تفسیری ] نصیبش را با ریاکاران قرار دهد در مکانی که گریه و فشار دندان خواهد بود.» ( متّیٰ ۲۴:۴۸-۵۱) وقتی عیسی بلافاصله بعد از اشاره به «غلام امین و دانا» میگوید «آن غلام شریر» در واقع میخواهد نشان دهد که «غلام شریر،» گروهی است که از میان اعضای «غلام امین» بیرون میآید.a چگونه؟
۳ در سال ۱۹۱۴ بسیاری از اعضای طبقهٔ «غلام امین» مطمئن بودند که در همان سال به آسمان عروج خواهند کرد و به عیسی ملحق خواهند شد. اما این انتظار ایشان به حقیقت نپیوست. این وضعیت و همچنین رویدادهای دیگری که به وقوع پیوست، آزمایشی بود که موجب ناامیدی بسیاری از مسحشدگان شد و شمار اندکی را حتی بسیار ناخرسند کرد. عدهای از همین گروه با کلام خود شروع به ‹زدن› برادران خود کردند و با «میگساران» یعنی با مسیحیان کاذب معاشرت و تبانی نمودند. — اِشَعْیا ۲۸:۱-۳؛ ۳۲:۶.
۴. عیسی با «غلام شریر» و کسانی که روحیهٔ آن غلام را از خود نشان میدهند چه میکند؟
۴ آن مسیحیان مرتد ثابت کردند که همان «غلام شریر» هستند، و به همین دلیل عیسی آنان را «به سختی تنبیه» کرد. به چه صورت؟ عیسی آنان را طرد کرد و دیگر امیدی برایشان وجود نداشت که به آسمان بروند. البته آنان بلافاصله نابود نشدند، بلکه نخست به «ظلمت» خارج از جماعت مسیحی افکنده شدند و همین موضوع سبب «گریه و فشار دندان» برایشان شد. ( متّیٰ ۸:۱۲) از آن زمان تا کنون مسحشدگان دیگری نیز با روحیهای مشابه شرارت خود را ثابت کردند. حتی شماری از «گوسفندان دیگر» عیسی به تبعیت از آن غلام شریر از راه راست منحرف شدند. ( یوحنّا ۱۰:۱۶) ایشان همگی دشمنان مسیح محسوب میشوند و جایشان در ‹ظلمت خارج› از جماعت مسیحی است.
۵. عکسالعمل غلام امین و دانا چه تفاوتی با عکسالعمل «غلام شریر» داشت؟
۵ باید توجه داشته باشیم که «غلام امین و دانا» نیز با همان آزمایشی روبرو شده بود که «غلام شریر» با آن مواجه شد. اما طبقهٔ «غلام امین» به جای آنکه خشم گیرد طرز فکر خود را اصلاح کرد. ( ۲قُرِنتیان ۱۳:۱۱) این موضوع سبب شد که محبت اعضای این گروه به یَهُوَه و یکدیگر بیشتر شود. ایشان به این ترتیب در این ایّام آخر «ستون و بنیاد راستی» گشتند. — ۱تیموتاؤس ۳:۱۵؛ ۲تیموتاؤس ۳:۱.
باکرههای دانا و نادان
۶. الف) عیسی دانایی «غلام امین» را چگونه نشان داد؟ ب) پیش از سال ۱۹۱۴ مسیحیان مسحشده چه پیامی را موعظه میکردند؟
۶ عیسی پس از اشاره به «آن غلام شریر،» با نقل دو حکایت نشان داد به چه دلیل برخی از مسیحیان مسحشده امین و دانا هستند و برخی چنین نیستند. عیسی در توضیح دانایی غلام خود این حکایت را نقل کرد: «ملکوت آسمان مثل ده باکره خواهد بود که مشعلهای خود را برداشته، به استقبال داماد بیرون رفتند. و از ایشان پنج دانا و پنج نادان بودند. اما نادانان مشعلهای خود را برداشته، هیچ روغن با خود نبردند. لیکن دانایان، روغن در ظروف خود با مشعلهای خویش برداشتند.» ( متّیٰ ۲۵:۱-۴) حکایت این ده باکره ما را به یاد وضعیت مسیحیان مسحشده پیش از سال ۱۹۱۴ میاندازد. آنان محاسبه کرده بودند که هر آن ممکن است داماد یعنی عیسی مسیح سر برسد. به همین دلیل همگی برای استقبال وی «بیرون رفتند.» بیرون رفتن ایشان در واقع به این مفهوم بود که با غیرت به همهٔ مردم بشارت میدادند که «زمانهای امّتها» در سال ۱۹۱۴ به پایان خواهد رسید. — لوقا ۲۱:۲۴.
۷. چه وقت و به چه دلیل مسحشدگان ‹به خواب رفتند›؟
۷ آنان درست محاسبه کرده بودند؛ زمانهای امّتها در سال ۱۹۱۴ به پایان رسید و حکومت الٰهی برقرار شد و پادشاه آن عیسی مسیح فعالیت خود را آغاز کرد. اما آن حکومت در آسمان و از چشم انسانها ناپیدا بود. ولی بر روی زمین همان طور که کتاب مقدّس پیشگویی کرده بود مصیبت و فلاکت آغاز شد. ( مکاشفه ۱۲:۱۰، ۱۲) آن دوران پرحادثه آغاز آزمایشی برای مسحشدگان بود. درک ناقص آنان از علّت وقوع این مشکلات و ناملایماتی که از سوی دنیا بر ایشان تحمیل میشد آن مسیحیان را کاملاً سردرگم کرده بود. آنان تصوّر میکردند که ‹ داماد در آمدن تأخیر کرده است.› این موضوع سبب شد که فعالیتهایشان به حداقل ممکن برسد و موعظه عملاً متوقف شود. آنان مانند ده باکرهٔ حکایت عیسی از لحاظ روحانی چشمانشان سنگین شده ‹به خواب رفتند.› همین موضوع بعد از مرگ رسولان نیز سبب شد مسیحیان بیوفا به خواب غفلت فرو روند. — متّیٰ ۲۵:۵؛ مکاشفه ۱۱:۷، ۸؛ ۱۲:۱۷.
۸. در سال ۱۹۱۹ چه اتفاقی افتاد، و مسحشدگان چه باید میکردند؟
۸ در سال ۱۹۱۹ اتفاق غیرمنتظرهای رخ داد. «در نصف شب صدایی بلند شد که ‹اینک داماد میآید. به استقبال وی بشتابید.› پس تمامی آن باکرهها برخاسته، مشعلهای خود را اصلاح نمودند.» ( متّیٰ ۲۵:۶، ۷) درست در ناامیدکنندهترین اوضاع «صدایی» برای فراخوانی و از سر گرفتن فعالیتها بلند شد! در سال ۱۹۱۸ عیسی یعنی «رسول عهد» به منظور وارسی و پاکسازی جماعت یَهُوَه به معبد روحانی وی وارد شد. ( مَلاکی ۳:۱) در آن موقع مسحشدگان میبایست بیرون میرفتند و در صحن خارجی معبد او را ملاقات میکردند. آری، زمان آن رسیده بود که نور خود را بدرخشانند. — اِشَعْیا ۶۰:۱؛ فیلِپّیان ۲:۱۴، ۱۵.
۹، ۱۰. در سال ۱۹۱۹ چگونه برخی از مسیحیان ثابت کردند که «دانا» و برخی دیگر «نادان» هستند؟
۹ عیسی در حکایت خود نشان داد که برخی از باکرهها با مشکلی روبرو شدند. عیسی نقل کرد: «نادانان، دانایان را گفتند: ‹از روغن خود به ما دهید زیرا مشعلهای ما خاموش میشود.› » ( متّیٰ ۲۵:۸) واضح است که چراغ بیروغن نمیتواند نوری از خود ساطع کند. آن چراغها ما را به یاد کلام خدا و روحالقدس میاندازد که به پرستندگان واقعی قدرت میدهد تا از خود نور ساطع کنند. ( مزمور ۱۱۹:۱۳۰؛ دانیال ۵:۱۴) اگرچه پیش از سال ۱۹۱۹ مسحشدگان دانا مدتی ضعیف شده به خواب رفته بودند، با دقت به بررسی کلام خدا پرداختند تا به آنچه یَهُوَه از ایشان خواسته است پی ببرند. به همین سبب وقتی صدایی شنیدند که آنان را تشویق کرد نور خود را بر عالَم بتابانند فوراً از جا برخاستند. — ۲تیموتاؤس ۴:۲؛ عبرانیان ۱۰:۲۴، ۲۵.
۱۰ همهٔ مسحشدگان میخواستند با داماد باشند، لیکن عدهای در میان ایشان حاضر نبودند از خود همّت و ازخودگذشتگی نشان دهند. آن عده وقتی لازم بود بشارت را موعظه کنند برای آن آمادگی نداشتند. ( متّیٰ ۲۴:۱۴) آنان حتی تلاش کردند همکاران غیور خود را سرد کنند و از فعالیت باز دارند، و مانند باکرههای نادان از ذخیرهٔ روغن باکرههای دانا استفاده کنند. باکرههای دانا چه پاسخی دادند؟ آنان گفتند: «نمیشود، مبادا ما و شما را کفاف ندهد. بلکه نزد فروشندگان رفته، برای خود بخرید.» ( متّیٰ ۲۵:۹) بدین ترتیب مسحشدگان وفادار نیز از سال ۱۹۱۹ از هر گونه عملی که ممکن بود از آنها سلب صلاحیت کند امتناع ورزیدند تا مبادا نتوانند نور خود را بدرخشانند. آنان با این عمل خود از وارسی ارباب خود سر بلند بیرون آمدند.
۱۱. بر سر باکرههای نادان چه آمد؟
۱۱ عیسی در پایان گفت: «در حینی که [باکرههای نادان] به جهت خرید میرفتند، داماد برسید و آنانی که حاضر بودند، با وی به عروسی داخل شده، در بسته گردید. بعد از آن، باکرههای دیگر نیز آمده، گفتند: ‹خداوندا در را برای ما باز کن.› او در جواب گفت: ‹هرآینه به شما میگویم شما را نمیشناسم.› » ( متّیٰ ۲۵:۱۰-۱۲) آری، بدین ترتیب آنان در وارسیای که عیسی به عمل آورد سرافکنده شدند و در نتیجه این موهبت را از دست دادند که در عروسی آسمانی شرکت کنند. چه وضعیت تأسفانگیزی!
حکایت قنطارها
۱۲. الف) عیسی با نقل چه حکایتی به شرح امانتداری غلام خود پرداخت؟ ب) مردی که «عازم سفر» شد معرف چه کسی است؟
۱۲ عیسی بعد از آنکه با حکایتی دانایی غلام خود را نشان داد، با نقل حکایتی دیگر به تشریح امانتداری وی پرداخت. عیسی گفت: «مردی عازم سفر شده، غلامان خود را طلبید و اموال خود را بدیشان سپرد، یکی را پنج قنطار و دیگری را دو و سوّمی را یک داد؛ هر یک را به حسب استعدادش. و بیدرنگ متوجهٔ سفر شد.» ( متّیٰ ۲۵:۱۴، ۱۵) در این حکایت، مرد معرف خود عیسی است که در سال ۳۳ د.م. «عازم سفر» شد و به آسمان عروج کرد. عیسی پیش از عروج «مایملک» خود را به دست شاگردان وفادارش سپرد. چگونه؟
۱۳. عیسی چگونه زمینه را برای فعالیتی عظیم آماده کرد، و با چه سخنانی به ‹غلامانش› اجازه داد به تجارت بپردازند؟
۱۳ عیسی پیش از عروج به آسمان، با موعظهٔ بشارت ملکوت در سرزمین اسرائیل زمینه را برای فعالیتی عظیم آماده کرد. ( متّیٰ ۹:۳۵-۳۷) وی پیش از آنکه «عازم سفر» شود مسئولیت موعظه را به شاگردان وفادارش سپرد و گفت: «رفته، همهٔ امّتها را شاگرد سازید و ایشان را به اسمِ اَب و اِبن و روحالقدس تعمید دهید. و ایشان را تعلیم دهید که همهٔ اموری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند.» ( متّیٰ ۲۸:۱۸-۲۰) عیسی با این سخنان به «غلامان» خود اجازه داد که تا هنگام بازگشت وی ‹هر یک به حسب استعدادش› به تجارت بپردازد.
۱۴. چرا از همه انتظار نمیرفت به یک اندازه فعالیت کنند؟
۱۴ سخن فوق بخوبی در مورد مسیحیان قرن اوّل مصداق داشت چرا که موقعیتها و امکانات ایشان بسیار متفاوت بود. برخی مانند پولُس و تیموتاؤس، میتوانستند تمام وقت خود را به موعظه و تعلیم بپردازند. برخی دیگر به دلیل اوضاع و شرایط زندگیشان نمیتوانستند چنین کنند. عدهای از ایشان کنیز یا غلام بودند، بعضی نیز بیمار و یا سالخورده. شماری نیز مسئولیتهای خانوادگی داشتند. در جماعت نیز همهٔ وظایف، به طور یکسان در میان مسیحیان تقسیم نشده بود. زنان مسحشده و همچنین برخی از مردان مسحشده در جماعت تعلیم نمیدادند. ( ۱قُرِنتیان ۱۴:۳۴؛ ۱تیموتاؤس ۳:۱؛ یعقوب ۳:۱) با این حال همهٔ شاگردان مسحشدهٔ عیسی، چه زن و چه مرد قطع نظر از شرایط زندگیشان مکلف بودند به تجارت بپردازند یعنی از تمام تواناییها و امکاناتشان در خدمت روحانی استفاده کنند. امروزه نیز مسحشدگان نظری مشابه به خدمت مسیحی خود دارند.
زمان وارسی فرا رسید!
۱۵، ۱۶. الف) چه وقت عیسی برای حسابرسی آمد؟ ب) چه هنگام مسیحیان وفادار فرصت مناسبی برای «تجارت» یافتند؟
۱۵ حکایت چنین ادامه مییابد: «بعد از مدت مدیدی، آقای آن غلامان آمده، از ایشان حساب خواست.» ( متّیٰ ۲۵:۱۹) عیسی در سال ۱۹۱۴ یعنی «مدت مدیدی» بعد از سال ۳۳ د.م. در مقام پادشاه حضور یافت. سه سال و نیم بعد از آن یعنی در سال ۱۹۱۸ عیسی به معبد روحانی خدا وارد شد و این نبوّت را به تحقق رساند: «این زمان است که داوری از خانهٔ خدا شروع شود.» ( ۱پِطْرُس ۴:۱۷؛ مَلاکی ۳:۱) آری، زمان حسابرسی فرا رسیده بود.
۱۶ غلامان یا به عبارت دیگر برادران مسحشدهٔ عیسی با قنطارها چه کردند؟ از سال ۳۳ د.م. به این طرف بویژه طی چند دههٔ پیش از سال ۱۹۱۴ بسیاری از ایشان سخت کوشیدند که با قنطارها «تجارت» کنند. ( متّیٰ ۲۵:۱۶) آنان حتی طی جنگ جهانی اوّل با شوق و علاقه آمادهٔ خدمتگزاری به سَروَرشان بودند. اکنون وقت مناسبی بود که بار دیگر به مسیحیان وفادار امکانی داده شود تا به تجارت بپردازند. انقضای این نظام شیطانی به پایان خود نزدیک و مژدهٔ آمدن پادشاهی خدا باید به همهٔ موعظه میشد. آری، زمان «حصاد» فرا رسیده بود. ( مکاشفه ۱۴:۶، ۷، ۱۴-۱۶) وقت آن بود که آخرین اعضای طبقهٔ «غلام امین» یافت شوند و «گروهی عظیم» از گوسفندان دیگر عیسی جمعآوری شوند. — مکاشفه ۷:۹؛ متّیٰ ۱۳:۲۴-۳۰.
۱۷. مسیحیان مسحشده چگونه ‹به شادی سَروَر خود داخل شدند›؟
۱۷ درو و حصاد زمین کاری شادیآور است. ( مزمور ۱۲۶:۶) به همین دلیل، در سال ۱۹۱۹ وقتی عیسی مسئولیتهای بیشتری بر دوش برادران مسحشدهٔ خود گذاشت بدیشان گفت: «بر چیزهای اندک امین بودی، تو را بر چیزهای بسیار خواهم گماشت. به شادی [سَروَر] خود داخل شو!» ( متّیٰ ۲۵:۲۱، ۲۳) خود عیسی نیز که به تازگی بر تخت پادشاهی نشسته بود سعادت و شادی عظیمی کسب کرده بود. ( مزمور ۴۵:۱، ۲، ۶، ۷) طبقهٔ «غلام امین» به عنوان نمایندگان پادشاه و به سبب فعالیت در راه رشد منافع ملکوت او بر روی زمین در شادی عیسی سهیم شدند. ( ۲قُرِنتیان ۵:۲۰) سعادت ایشان بخوبی در اِشَعْیا ۶۱:۱۰ به تحریر در آمده است که میگوید: «در [یَهُوَه] شادی بسیار میکنم و جان من در خدای خود وجد مینماید زیرا که مرا به جامهٔ نجات ملبّس ساخته.»
۱۸. چرا برخی از مسحشدگان هنگام حسابرسی سرافکنده شدند، و عاقبت ایشان چه شد؟
۱۸ متأسفانه برخی از مسیحیان هنگام حسابرسی سرافکنده شدند. عیسی حکایت خود را چنین ادامه داد: «آنکه یک قنطار گرفته بود، پیش آمده، گفت: ای آقا چون تو را میشناختم که مرد درشتخویی میباشی، از جایی که نکاشتهای میدروی و از جایی که نیفشاندهای جمع میکنی. پس ترسان شده، رفتم و قنطار تو را زیر زمین نهفتم. اینک مال تو موجود است.» ( متّیٰ ۲۵:۲۴، ۲۵) به همین صورت برخی از مسحشدگان نیز با قنطارها به «تجارت» نپرداختند. ایشان حتی پیش از سال ۱۹۱۴ نیز چندان با شور و علاقه در مورد امید والای خود با دیگران صحبت نمیکردند و علاقهای نداشتند که در سال ۱۹۱۹ موعظه را از سر بگیرند. عیسی وقاحت ایشان را چگونه پاسخ داد؟ وی همهٔ موهبتهای روحانیشان را گرفت و گفت: «آن غلام بینفع را در ظلمت خارجی اندازید، جایی که گریه و فشار دندان خواهد بود.» — متّیٰ ۲۵:۲۸، ۳۰.
حسابرسی ادامه یافت
۱۹. چرا میتوان گفت که حسابرسی همچنان ادامه دارد، و همهٔ مسحشدگان مصمم به چه کاری هستند؟
۱۹ البته بیشتر کسانی که طی ایّام آخر به طبقهٔ «غلام امین» پیوستند، هنگام حسابرسی عیسی در سال ۱۹۱۸ هنوز خادم یَهُوَه نبودند. آیا از ایشان حسابرسی نشد؟ وارسی عیسی طی سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ فقط آغاز حسابرسی بود. در آن زمان طبقهٔ غلام امین و دانا از بوتهٔ آزمایش سربلند بیرون آمد. اما فردفرد مسحشدگان همچنان تحت حسابرسی باقی ماندهاند تا زمانی که مهر شدن ایشان قطعی شود. ( مکاشفه ۷:۱-۳) برادران مسحشدهٔ عیسی با توجه به این موضوع مصمم شدند وفادارانه با قنطارها «تجارت» کنند. آنان مصمم هستند همچون آن باکرههای دانا ذخیرهٔ روغن خود را حفظ کنند تا بتوانند همچنان نور حقیقت را بدرخشانند. مسحشدگان میدانند که اگر تا هنگام مرگشان وفادار بمانند عیسی آنان را به مکان آسمانی خود خواهد برد. — متّیٰ ۲۴:۱۳؛ یوحنّا ۱۴:۲-۴؛ ۱قُرِنتیان ۱۵:۵۰، ۵۱.
۲۰. الف) ‹گروه عظیم› مصمم به چه کاری هستند؟ ب) مسحشدگان به چه موضوعی واقف هستند؟
۲۰ ‹گروه عظیم› نیز برادران مسحشدهٔ خود را سرمشق قرار دادند. ایشان خوب میدانند معرفتی که در مورد مقصود خدا آموختهاند مسئولیت بزرگی بر دوش ایشان قرار داده است. ( حِزْقِیال ۳:۱۷-۲۱) به همین دلیل با کمک کلام یَهُوَه و روحالقدسش و با مطالعه و معاشرت با همایمانان خود سعی میکنند اندوختهٔ روغن خود را حفظ کنند. آنان نیز نور حقیقت را با موعظه و تعلیم بر مردم میتابانند و به این ترتیب دوشادوش برادران مسحشدهٔ خود «تجارت» میکنند. با این حال مسحشدگان نیک میدانند که عیسی قنطارها را به دست ایشان سپرده است و در خصوص ادارهٔ مایملک خود بر روی زمین از ایشان حسابرسی خواهد کرد. آنان میدانند که اگرچه شمارشان اندک است نمیتوانند مسئولیت خود را بر دوش گروه عظیم بیندازند. «غلام امین و دانا» با توجه به این موضوع همچنان ادارهٔ امور ملکوت را بر عهده دارد و از حمایت اعضای فداکار گروه عظیم بسیار سپاسگزار میباشد. اعضای گروه عظیم نیز از مسئولیت سنگینی که برادران مسحشدهشان بر دوش دارند آگاه هستند و خدمت کردن تحت سرپرستی این برادران را سعادتی بزرگ میدانند.
۲۱. کدام توصیه و سفارش عیسی به همهٔ مسیحیان از پیش از سال ۱۹۱۹ تا امروز مربوط میشود؟
۲۱ اگرچه این دو حکایت عیسی بیشتر مربوط به وقایعی است که در حول و حوش سال ۱۹۱۹ برای مسحشدگان پیش آمد، ولی در عین حال به اصولی اشاره میکند که برای همهٔ مسیحیان واقعی طی ایّام آخر معتبر است. توصیه و سفارشی که عیسی در پایان حکایت ده باکره ارائه داد در درجهٔ اوّل به مسیحیان مسحشده پیش از سال ۱۹۱۹ مربوط میشود. اما واضح است که توصیهٔ وی در اصل برای همهٔ مسیحیان واقعی مصداق دارد. امید است که همهٔ ما این کلام عیسی را به گوش بگیریم که گفت: «بیدار باشید زیرا که آن روز و ساعت را نمیدانید.» — متّیٰ ۲۵:۱۳.
[پاورقی]
a بعد از مرگ رسولان نیز درست به همین شکل «گرگان درنده» از میان پیران مسحشده بیرون آمدند. — اَعمال ۲۰:۲۹، ۳۰.
مرور
• عیسی چه وقت به وارسی فعالیتهای پیروان خود پرداخت، و نتیجه چه بود؟
• چرا روحیهٔ «غلام شریر» در برخی از مسیحیان مسحشده به وجود آمد؟
• چگونه میتوانیم از لحاظ روحانی دانا باشیم؟
• در چه امری باید مسحشدگان وفادار را سرمشق قرار دهیم و دوشادوش ایشان «تجارت» کنیم؟
[کادر در صفحهٔ ۲۶]
عیسی چه وقت میآید؟
در متّیٰ بابهای ۲۴ و ۲۵ عیسی واژهٔ «آمدن» را به کرّات به کار برده است. منظور وی چه بود؟ باید بدانیم که عیسی برای «آمدن» نیازی به تغییر مکان ندارد. «آمدن» وی به این مفهوم است که نظر خود را متوجه انسانها یا پیروان خود میکند و در بیشتر موارد به منظور داوری آنهاست. برای مثال، «آمدن» عیسی در سال ۱۹۱۴ به مفهوم آغاز حضور وی در مقام پادشاه است. ( متّیٰ ۱۶:۲۸؛ ۱۷:۱؛ اَعمال ۱:۱۱) در سال ۱۹۱۸ وی در مقام رسولِ عهد «آمد» و داوری کسانی را که به ادعای خود یَهُوَه را خدمت میکردند آغاز کرد. ( مَلاکی ۳:۱-۳؛ ۱پِطْرُس ۴:۱۷) هنگام حارمَجِدّون نیز وی برای داوری دشمنان یَهُوَه «میآید.» — مکاشفه ۱۹:۱۱-۱۶.
در متّیٰ ۲۴:۲۹-۴۴ و ۲۵:۳۱-۴۶ چندین بار به آمدن عیسی هنگام مصیبت عظیم اشاره میکند. ( مکاشفه ۷:۱۴) در حالی که واژهٔ «آمدن» و مشتقات آن که به کرّات در متّیٰ ۲۴:۴۵ تا ۲۵:۳۰ نیز آمده است به سالهای بعد از ۱۹۱۸ اشاره میکند یعنی زمانی که برای داوری کسانی که ادعا میکردند شاگرد او هستند آمد. پس منطقی نیست که بگوییم پاداش دادن به غلام امین، محکوم کردن باکرههای نادان، و داوری غلام شریری که قنطار آقای خود را مخفی کرد هنگام «آمدن» عیسی در مصیبت عظیم اتفاق خواهد افتاد. زیرا در آن صورت شرارت شماری از مسحشدگان تنها بعد از مصیبت عظیم ثابت خواهد شد و نتیجتاً اشخاص دیگری میباید جایگزین آنان شوند! اما چنین چیزی درست نیست، چرا که در مکاشفه ۷:۳ آمده است که در آن زمان همهٔ مسحشدگان «مُهر» شدهاند.
[تصویر در صفحهٔ ۲۴]
در سال ۱۹۱۹ هیچ برکتی شامل حال «غلام شریر» نشد
[تصویر در صفحهٔ ۲۵]
باکرههای دانا هنگام آمدن داماد آماده بودند
[تصویر در صفحهٔ ۲۷]
غلام امین به «تجارت» پرداخت
اما غلام شریر چنین نکرد
[تصاویر در صفحهٔ ۲۸]
مسحشدگان و گروه عظیم همچنان نور حقیقت را از خود ساطع نمودهاند