یَهُوَه — پدر از ته دل دلسوز ما
«خداوند بغایت مهربان و کریم [دلسوز، پاورقی ترجمهٔ دنیای جدید] است.» — یعقوب ۵:۱۱.
۱. چرا افراد فروتن به سوی یَهُوَه خدا کشیده میشوند؟
عالم آنقدر بزرگ است که ستارهشناسان حتی قادر نیستند تمام کهکشانهای آن را بشمارند. کهکشان ما، راه شیری، آنقدر پهناور است که انسان حتی قادر به شمارش همهٔ ستارههای آن نبوده است. برخی ستارگان، مانند قلبالعقرب هزاران بار بزرگتر و درخشانتر از خورشید ما هستند. چقدر آفرینندهٔ اعظم همهٔ این ستارگان عالم، باید قدرتمند باشد! در واقع، او کسی است که «لشکر اینها را بشماره بیرون آورده جمیع آنها را بنام میخواند.» (اشعیا ۴۰:۲۶) با وجود این، همین خدای پر هیبت، «بغایت مهربان و دلسوز» است. چقدر چنین دانشی برای خادمان فروتن یَهُوَه، بخصوص برای آنهایی که از شکنجه و آزار، بیماری، افسردگی، یا سختیهای دیگر رنج میبرند، نیرودهنده است!
۲. مردم این دنیا اغلب در مورد احساساتی که از ته دل برمیآیند، چه دیدی دارند؟
۲ خیلیها احساساتی را که نرمتر هستند، از قبیل «شفقت و رحمت» مسیح، به عنوان ضعف میبینند. (فیلپیان ۲:۱) آنها تحت تأثیر فلسفهٔ تکاملی، مردم را تشویق میکنند که خود را در درجهٔ اول قرار دهند، حتی اگر این به مفهوم پایمال کردن احساسات دیگران باشد. عدهای از افراد مورد تقلید در برنامههای سرگرمکننده و ورزشها بیش از حد مردانه رفتار کرده، اشک نمیریزند و شفقت نشان نمیدهند. برخی از حکمرانان سیاسی به طور مشابه عمل میکنند. سِنِکا فیلسوف رواقی، که به نرون امپراتور بیرحم روم آموزش میداد، تأکید کرد که «دلسوزی نوعی ضعف است.» دائرةالمعارف مَکلینتاک و سْترانگ شرح میدهد: «اثرات فلسفهٔ رواقیان . . . حتی در زمان کنونی به تأثیر بر ذهن انسانها ادامه میدهد.»
۳. یهوه چگونه خود را برای موسی توصیف کرد؟
۳ در مقابل، شخصیت آفرینندهٔ بشر دلگرمکننده است. او خود را برای موسی با این کلمات توصیف میکند: «یَهُوَه یَهُوَه خدای رحیم و رؤف و دیرخشم و کثیراحسان و وفا . . . آمرزندهٔ خطا و عصیان و گناه لکن گناه را هرگز بیسزا نخواهد گذاشت.» (خروج ۳۴:۶،۷) درست است، یَهُوَه این توصیف خود را با تأکید بر عدالتش پایان میدهد. او گناهکارانی را که عمداً گناه میکنند، از مجازاتی که سزاوار آن هستند معاف نخواهد کرد. با وجود این، او قبل از هر چیز، خود را به عنوان خدایی که رحیم، به طور تحتالفظی «پر از رحمت» است توصیف میکند.
۴. مفهوم دلگرمکنندهٔ لغت عبری که اغلب به «رحمت» ترجمه شده است، چیست؟
۴ گاهی اوقات به کلمهٔ «رحمت» فقط به مفهوم خشک و قضایی برای جلوگیری از مجازات فکر کرده میشود. اما مقایسهای از ترجمههای کتاب مقدس، مفهوم غنی صفت عبری را که از فعل رَخَم مشتق شده است، آشکار میکند. بر طبق گفتهٔ برخی محققین، مفهوم ریشهٔ آن «نرم بودن» است. کتاب واژههای مترادف عهد عتیق، توضیح میدهد که «رَخَم، احساس دلسوزی از ته دل و عمیق را بیان میکند، احساسی از قبیل آنچه که با مشاهدهٔ ضعف و رنج در کسانی که برایمان عزیز هستند یا به کمک ما نیاز دارند، به وجود میآید.» شرح دلگرمکنندهٔ دیگری از این صفت مطلوب را میتوان در کتاب بینش بر نوشتههای مقدس، جلد دوم، صفحات ۳۷۵-۳۷۹ (انگل.)، یافت.
۵. رحمت چگونه در شریعت موسی مشهود بود؟
۵ دلسوزی از ته دل خدا، به روشنی در شریعتی که به قوم اسرائیل داد مشهود است. باید با افراد محروم، از قبیل بیوهها، یتیمان، و فقیران دلسوزانه رفتار میشد. (خروج ۲۲:۲۲-۲۷؛ لاویان ۱۹:۹،۱۰؛ تثنیه ۱۵:۷-۱۱) همه، از جمله غلامان و حیوانات باید از سبت هفتگی برای استراحت بهرهمند میشدند. (خروج ۲۰:۱۰) گذشته از این، خدا به افرادی که با فقیران به مهربانی رفتار میکنند، توجه میکند. امثال ۱۹:۱۷ چنین بیان میکند: «هر که بر فقیر ترحّم نماید بخداوند قرض میدهد، و احسان او را باو ردّ خواهد نمود.»
مرزهای دلسوزی الهی
۶. چرا یَهُوَه انبیا و رسولان برای قوم خود فرستاد؟
۶ اسرائیلیان نام خدا را حمل کرده و در معبد اورشلیم، که «خانه[ای] برای اسم یَهُوَه» بود، پرستش میکردند. (۲تواریخ ۲:۴؛ ۶:۳۳) ولی آنها به مرور زمان، اصول غیراخلاقی، بتپرستی، و قتل را روا داشتند و ننگ بزرگی را بر اسم یَهُوَه آوردند. خدا در هماهنگی با شخصیت دلسوز خود، صبورانه سعی کرد بدون این که بر روی تمام قوم بلا بیاورد، این موقعیت بد را اصلاح کند. او «بدست رسولان خویش نزد ایشان فرستاد بلکه صبح زود برخاسته ایشانرا ارسال نمود زیرا که بر قوم خود و بر مسکن خویش شفقت نمود. امّا ایشان رسولان خدا را اهانت نمودند و کلام او را خوار شمرده انبیایشرا استهزاء نمودند چنانکه غضب خداوند بر قوم او افروخته شد بحدّیکه علاجی نبود.» — ۲تواریخ ۳۶:۱۵،۱۶.
۷. هنگامی که دلسوزی یَهُوَه به مرز خود رسید، چه اتفاقی برای پادشاهی یهودا افتاد؟
۷ با اینکه یَهُوَه دلسوز و در خشم آهسته است، هنگامی که لازم باشد، خشم عادلانه را آشکار میسازد. به آن زمان که برگردیم، میبینیم دلسوزی الهی به مرز خود رسیده بود. ما دربارهٔ عواقب آن میخوانیم: «پس [یَهُوَه] پادشاهِ کلدانیانرا که جوانان ایشانرا در خانهٔ مَقْدَس ایشان بشمشیر کشت و بر جوانان و دوشیزگان و پیران و ریشسفیدان ترحّم ننمود بر ایشان آورد و همه را بدست او تسلیم کرد.» (۲تواریخ ۳۶:۱۷) بدین ترتیب اورشلیم و معبدش خراب شدند، و قوم به بابل به اسارت برده شد.
دلسوزی برای نامش
۸، ۹. الف) چرا یَهُوَه بیان کرد که به سبب اسمش دلسوزی خواهد کرد؟ ب) دشمنان یَهُوَه چگونه ساکت شدند؟
۸ امتهای اطراف، از این بلا خوشحالی کردند. آنها به طرز تمسخرآمیزی گفتند: «اینان قوم یَهُوَه میباشند و از زمین او بیرون آمدهاند.» یَهُوَه نسبت به این سرزنش حساسیت نشان داد و بیان کرد: «من بر اسم قدّوس خود . . . شفقت نمودم . . . و اسم عظیم خود را . . . تقدیس خواهم نمود . . . امّتها خواهند دانست که من یَهُوَه هستم.» — حزقیال ۳۶:۲۰-۲۳.
۹ یَهُوَه، خدای دلسوز، پس از اینکه قوم او به مدت ۷۰ سال در اسارت بودند، آنها را رهانید و به آنها اجازه داد برگردند و معبد اورشلیم را بازسازی کنند. این عمل، امتهای اطراف را که با حیرت تماشا میکردند، ساکت کرد. (حزقیال ۳۶:۳۵،۳۶) ولی قوم اسرائیل به طور تأسفآوری دوباره به اعمال بد برگشت. یک یهودی وفادار، نحمیا، کمک کرد تا موقعیت را اصلاح کند. او در دعایی عمومی، رفتارهای دلسوزانهٔ خدا با قوم را تکرار کرده، گفت:
۱۰. چگونه نحمیا بر دلسوزی یَهُوَه تأکید کرد؟
۱۰ «در حین تنگئ خویش نزد تو استغاثه نمودند و ایشانرا از آسمان اجابت نمودی و بر حسب رحتمهای عظیم خود نجاتدهندگان بایشان دادی که ایشانرا از دست دشمنانشان رهانیدند. اما چون استراحت یافتند بار دیگر بحضور تو شرارت ورزیدند و ایشانرا به دست دشمنانشان واگذاشتی که بر ایشان تسلّط نمودند و چون باز نزد تو استغاثه نمودند ایشانرا از آسمان اجابت نمودی و بر حسب رحمتهای عظیمت بارهای بسیار ایشانرا رهائی دادی. . . . سالهای بسیار با ایشان مدارا نمودی.» — نحمیا ۹:۲۶-۳۰؛ اشعیا ۶۳:۹،۱۰ نیز ملاحظه شود.
۱۱. چه تضادی بین یَهُوَه و خدایان انسانها وجود دارد؟
۱۱ سرانجام، قوم یهود پس از اینکه بیرحمانه پسر عزیز خدا را رد کرد، مقام ممتاز خود را تا ابد از دست داد. دلبستگی وفادارانهٔ خدا به آنها بیش از ۱۵۰۰ سال طول کشید. این به عنوان شهادتی ابدی در مورد این واقعیت است که یَهُوَه به راستی خدای رحمت است. چه تضاد واضح و روشنی در مقابل خدایان ظالم و خدایان بیاحساسی که توسط انسانهای گناهکار ابداع شدهاند! — کادر صفحهٔ ۱۷ ملاحظه شود.
بزرگترین ابراز دلسوزی
۱۲. بزرگترین ابراز دلسوزی خدا چه بود؟
۱۲ بزرگترین ابراز دلسوزی خدا، فرستادن پسر عزیزش به زمین بود. درست است، زندگی عیسی که تمامیت را دربر داشت، خشنودی زیادی برای یَهُوَه به همراه داشت، و به او جوابی کامل برای اتهامات دروغین ابلیس ارائه داد. (امثال ۲۷:۱۱) ولی در عین حال یَهُوَه مجبور بود تماشاگر رنجی باشد که پسر عزیزش از مرگی بیرحمانه و خوارکننده میکشید، و این بدون شک برای او موجب دردی بزرگتر از هر دردی دیگر که هیچ پدر یا مادری بشری تاکنون مجبور به تحمل آن نبوده است، شد. این قربانیِ بسیار محبتآمیزی بود که راه را برای نجات بشر باز کرد. (یوحنا ۳:۱۶) همانطور که زکریا پدر یحیای تعمیددهنده پیشگویی کرد، آن «احشای رحمت خدای ما» را آشکار کرد. — لوقا ۱:۷۷،۷۸.
۱۳. عیسی از چه طریق مهمی شخصیت پدر خود را منعکس کرده است؟
۱۳ فرستادن پسر خدا به زمین، دید روشنتری از شخصیت یَهُوَه را نیز به انسان داد. چطور؟ از این لحاظ که عیسی به طور کامل شخصیت پدر خود را، مخصوصاً از طریق رفتار دلسوزانهای که از ته دل با افراد فروتن داشت، منعکس کرد! (یوحنا ۱:۱۴؛ ۱۴:۹) متی، مرقس و لوقا، سه نویسندهٔ انجیل، در این خصوص فعل یونانی سْپلاگکْنیزومای را به کار میبرند که از کلمهٔ یونانیی که به معنای «رودهها» است، میآید. ویلیام بارکلِی محقق کتاب مقدس توضیح میدهد: «از همین ریشهیابی این کلمه میتوان فهمید که این هیچ حس همدردی یا دلسوزی معمولی را توصیف نمیکند، بلکه وصفکنندهٔ احساسی است که انسان را تا عمق وجودش متأثر میسازد. این قویترین کلمه برای حس دلسوزی در زبان یونانی است.» این کلمه به طور گوناگون به عنوان ‹دل سوختن› یا ‹ترحم کردن› ترجمه شده است. — مرقس ۶:۳۴؛ ۸:۲.
وقتی که عیسی دلسوزی کرد
۱۴، ۱۵. عیسی در شهری از جلیل چگونه ترحم نمود، و این چه چیزی را نشان میدهد؟
۱۴ صحنه، شهری از جلیل است. مردی «پر از برص» بدون اینکه اخطار مرسوم را بدهد، به عیسی نزدیک شد. (لوقا ۵:۱۲) آیا عیسی با خشونت او را سرزنش کرد که چرا همانطور که شریعت خدا ایجاب میکرد، فریاد «نجس، نجس» برنیاورده است؟ (لاویان ۱۳:۴۵) خیر. بلکه به جای آن، عیسی به التماس نومیدانهٔ آن مرد گوش میدهد: «اگر بخواهی میتوانی مرا طاهر سازی.» عیسی «ترحّم نموده»، دست خود را دراز میکند و ابرصی را لمس کرده، میگوید: «میخواهم طاهر شو.» سلامتی آن مرد در همان لحظه دوباره برمیگردد. بدین ترتیب عیسی نه تنها معجزهٔ خود، قدرتهایی را که از طرف خدا داده شدهاند نشان میدهد، بلکه احساسات از ته دلی را که او را برای استفاده از چنین قدرتهایی برمیانگیزند، نمایان میکند. — مرقس ۱:۴۰-۴۲.
۱۵ آیا قبل از اینکه عیسی احساس دلسوزی را نشان دهد، باید به او دسترسی یافت؟ نه. او مدتی بعد با دستهٔ تشییع جنازهای روبرو میشود که از شهر نائین بیرون میآیند. بدون شک عیسی قبلاً شاهد تشییع جنازههای زیادی بوده است، اما این یکی به طور خاصی غمانگیز است. متوفی، تنها پسر یک بیوه است. عیسی «دلش بر او بسوخت» و به او نزدیک شده، گفت: «گریان مباش.» سپس معجزهٔ برجستهٔ زنده کردن پسر وی را انجام میدهد. — لوقا ۷:۱۱-۱۵.
۱۶. چرا عیسی دلش برای جمعیت عظیمی که به دنبال او میآیند، میسوزد؟
۱۶ درس قابل توجهی که میتوان از رویدادهای فوق آموخت این است که وقتی عیسی ‹ترحم میکند›، کار مثبتی را برای کمک انجام میدهد. عیسی در موقعیت دیگری جمعیت عظیمی را مشاهده میکند که به دنبال او میآیند. متی شرح میدهد که «دلش برایشان بسوخت زیرا که مانند گوسفندان بیشبان پریشانحال و پراکنده بودند.» (متی ۹:۳۶) فریسیان کار کمی برای رفع گرسنگی روحی مردم عادی انجام میدهند. آنها در عوض، با بسیاری قوانین غیر ضروری باری بر دوش افراد فروتن میگذارند. (متی ۱۲:۱،۲؛ ۱۵:۱-۹؛ ۲۳:۴،۲۳) وقتی آنها در مورد کسانی که به عیسی گوش میدادند گفتند: «اینگروه که شریعترا نمیدانند ملعون میباشند»، دیدشان نسبت به مردم عادی آشکار شد. — یوحنا ۷:۴۹.
۱۷. چگونه ترحم عیسی برای جمعیت، او را برمیانگیزد، و او در آنجا چه راهنمایی گستردهای را ارائه میدهد؟
۱۷ در مقابل، عیسی عمیقاً به سبب وضع بد روحی این جمعیت متأثر است. اما تعداد افراد علاقمند، برای او بیش از آن حد است که توجه شخصیاش را در اختیار تک تک آنها قرار دهد. از اینرو به شاگردانش میگوید که برای کارگرانِ بیشتر دعا کنند. (متی ۹:۳۵-۳۷) عیسی در هماهنگی با چنین دعاهایی، رسولان را با این پیغام روانه میکند: «ملکوت آسمان نزدیک است.» تعلیماتی که در آن موقعیت داده شد، تا روزگار کنونی به عنوان راهنمایی باارزش برای مسیحیان به کار آمده است. حس دلسوزی عیسی، بدون تردید او را برمیانگیزد تا گرسنگی روحی بشر را برطرف کند. — متی ۱۰:۵-۷.
۱۸. هنگامی که جمعیت وارد وقت شخصی عیسی شد، او چگونه عکسالعمل نشان داد، و ما از این چه درسی میآموزیم؟
۱۸ عیسی در موقعیت دیگری، برای نیازهای روحی جمعیت دوباره احساس نگرانی میکند. این بار، او و رسولانش پس از یک گشت پرمشغلهٔ موعظه خسته هستند و محلی را برای استراحت جستجو میکنند. اما مردم بزودی آنها را پیدا میکنند. مرقس یادداشت میکند که عیسی به جای اینکه از این ورود به وقت شخصیشان آزرده شود، «ترحّم فرمود.» و چه چیزی دلیل احساسات عمیق عیسی بود؟ آنها «چون گوسفندان بیشبان بودند.» عیسی دوباره احساسات خود را در عمل ابراز میکند و برای جمعیت شروع به آموزش دربارهٔ «ملکوت خدا» میکند. بله، او آنقدر از گرسنگی روحی آنها متأثر بود که استراحت لازم را قربانی آموزش به آنها کرد. — مرقس ۶:۳۴؛ لوقا ۹:۱۱.
۱۹. چگونه نگرانی عیسی برای گروه، حتی به فراسوی نیازهای روحی آنها گسترش یافت؟
۱۹ عیسی در ضمن اینکه نخست نگران نیازهای روحی مردم بود، هرگز نیازهای اساسی جسمی آنها را نادیده نگرفت. در همان موقعیت او همچنین «هر که [را] احتیاج به معالجه میداشت صحّت میبخشید.» (لوقا ۹:۱۱) جمعیت در یک موقعیت بعدی، مدتی طولانی با او بوده، و از خانه دور بودند. عیسی با حس نیاز جسمی آنها به شاگردانش گفت: «مرا بر اینجماعت دل بسوخت زیرا که الحال سه روز است که با من میباشند و هیچ چیز برای خوراک ندارند و نمیخواهم ایشانرا گرسنه برگردانم مبادا در راه ضعف کنند.» (متی ۱۵:۳۲) اکنون عیسی کاری انجام میدهد تا رنج احتمالی را دور سازد. او از هفت قرص نان و چند ماهی کوچک به طور معجزهآسایی برای هزاران مرد، زن، و بچه، خوراکی فراهم کرد.
۲۰. ما از آخرین موردی که دربارهٔ ترحم عیسی نگاشته شده است، چه یاد میگیریم؟
۲۰ آخرین موردی که دربارهٔ ترحم عیسی نگاشته شده است، هنگام آخرین سفرش به اورشلیم است. جمعیت عظیمی با او در حال سفر هستند تا فصح را جشن بگیرند. در جادهٔ نزدیک اریحا، دو گدای کور فریاد برمیآورند: «خداوندا . . . بر ما ترحّم فرما.» جمعیت سعی میکنند آنها را ساکت کنند، اما عیسی آن دو نفر را صدا کرده و از آنها میپرسد از او چه میخواهند که برایشان انجام دهد؟ آنها درخواست میکنند: «خداوندا اینکه چشمان ما باز گردد.» او «ترحّم نموده،» چشمان آنها را لمس کرد، و بینایی به دست آوردند. (متی ۲۰:۲۹-۳۴) چه درس مهمی را از این یاد میگیریم! عیسی در شرف ورود به آخرین هفتهٔ خدمت روحانی زمینیاش است. او قبل از اینکه بدست عاملان شیطان، رنج مرگ بیرحمانهای را بکشد، کار زیادی برای به انجام رساندن دارد. با وجود این، او اجازه نمیدهد که فشار این زمان مهم مانع نشان دادن احساسات از ته دل و دلسوزانهٔ او برای نیازهای بشر که از اهمیت کمتری برخوردار هستند، شود.
مَثَلهایی که تأکید بر دلسوزی میکنند
۲۱. چه چیزی به وسیلهٔ مَثَل آقایی که قرض بزرگ غلامش را میبخشد، نشان داده شده است؟
۲۱ فعل یونانی سْپلاگکْنیزومای، که در این روایات از زندگی عیسی به کار برده شده است، در سه مَثَل عیسی نیز استفاده شده است. در یک داستان، غلامی برای پرداخت قرض بزرگی، درخواست وقت میکند. آقای او «ترحّم نموده،» قرض را میبخشد. این تشبیهی است بر اینکه یَهُوَه خدا در بخشیدن دِینی بزرگ از گناه، برای هر فرد مسیحی که به قربانی فدیهٔ عیسی ایمان میآورد، دلسوزی بسیاری نشان داده است. — متی ۱۸:۲۷؛ ۲۰:۲۸.
۲۲. مَثَل پسر گمشده چه چیزی را نشان میدهد؟
۲۲ بعد داستانی دربارهٔ پسر گمشده وجود دارد. به خاطر بیاور هنگامی که پسر خودسر به خانه برمیگردد، چه اتفاقی میافتد. «هنوز دور بود که پدرش او را دیده ترحّم نمود و دوان دوان آمده او را در آغوش خود کشیده بوسید.» (لوقا ۱۵:۲۰) این نشان میدهد که وقتی مسیحیی که خودسر شده است، توبهٔ واقعی میکند، یَهُوَه ترحم نموده و از روی محبت بازگشت او را قبول میکند. بنابراین، عیسی با این دو مَثَل نشان میدهد که پدر ما، یَهُوَه، «بغایت مهربان و کریم [دلسوز، پاورقی ترجمهٔ دنیای جدید] است.» — یعقوب ۵:۱۱.
۲۳. ما چه درسی را از مَثَل عیسی دربارهٔ سامری نوعدوست میآموزیم؟
۲۳ سومین استفاده از سْپلاگکْنیزومای که با مَثَل نشان داده شده است، راجع به سامری دلسوزی است که به سبب وضع بد یهودیی که غارت شده و نیمهجان رها شده بود، «دلش بر وی بسوخت.» (لوقا ۱۰:۳۳) شخص سامری با اقدامی مطابق با این احساس، برای کمک به آن غریبه، هر چه در توان خود داشت انجام داد. این نشان میدهد که یَهُوَه و عیسی از مسیحیان واقعی انتظار دارند که در نشان دادن مهربانی و دلسوزی، مثال آنها را دنبال کنند. برخی از راههایی که ما میتوانیم این کار را انجام بدهیم، در مقالهٔ بعدی مورد بحث قرار خواهند گرفت.
سؤالاتی برای مرور
◻ مفهوم رحیم بودن چیست؟
◻ چگونه یَهُوَه به سبب اسم خود دلسوزی نشان داد؟
◻ بزرگترین ابراز دلسوزی چیست؟
◻ عیسی از چه طریق برجستهای، شخصیت پدر خود را منعکس میکند؟
◻ ما از اعمال دلسوزانهٔ عیسی و از مَثَلهای او چه میآموزیم؟
[کادر در صفحهٔ ۱۷]
خدایان ظالم انسانها
خدایان باستانی، اغلب به عنوان خدایانی تشنهٔ خون و شهوانی توصیف میشدند. والدین برای آرام کردن آنها حتی فرزندان خود را زنده در آتش میسوزاندند. (تثنیه ۱۲:۳۱) در جنبهٔ افراطی دیگر، فیلسوفان کافر فکر میکردند که خدا بدون احساساتی از قبیل خشم یا ترحم است.
نظرات این فیلسوفان که از دیوها الهام گرفته شده بود، یهودیان را که ادعا میکردند قوم خدا هستند، تحت تأثیر قرار داد. فیلو، فیلسوف یهودی که در زمان عیسی میزیست، اظهار داشت که خدا «اصلاً مستعد هیچ احساس عمیقی نیست.»
حتی فرقهٔ یهودی و سختگیر فریسیان نیز از تأثیر فلسفهٔ یونانی رهایی نیافت. آنها آموزشهای افلاطون را که انسان از جان فناناپذیری که در بدنش حبس شده، ساخته شده است پذیرفتند. علاوه بر این، بر طبق گفتهٔ یوسفوس، تاریخنویس قرن اول، فریسیان عقیده داشتند که جانهای مردم شریر «از مجازات ابدی رنج میبرند.» ولی، کتاب مقدس هیچ اساسی برای چنین نظری ارائه نمیدهد. — پیدایش ۲:۷؛ ۳:۱۹؛ جامعه ۹:۵؛ حزقیال ۱۸:۴.
در مورد پیروان عیسی چطور؟ آیا آنها به خودشان اجازه دادند که به وسیلهٔ فلسفهٔ کفرآمیز تحت تأثیر قرار بگیرند؟ پولس رسول با شناخت این خطر، به همایمانان مسیحی اخطار داد: «باخبر باشید که کسی شما را نرباید بِفلْسَفه و مکر باطل بر حسب تقلید مردم و بر حسب اصول دنیوی نه بر حسب مسیح.» — کولسیان ۲:۸؛ ۱تیموتاؤس ۶:۲۰ نیز ملاحظه شود.
متأسفانه، تعدادی از سرپرستان مدعی مسیحیت در قرنهای دوم و سوم، این اخطار را نادیده گرفتند و آموزش دادند که خدا احساس ندارد. دائرةالمعارف دین شرح میدهد: «روی هم رفته، صفات خدا همان قدر فهمیده شده بودند که در اندیشهٔ یهودی و فیلسوفانهٔ آن زمان تصدیق شده بودند . . . این عقیده که خدای پدر میتوانسته احساساتی از قبیل ترحم داشته باشد . . . حداقل تا اواخر قرن بیستم، عموماً به عنوان عقیدهای غیر قابل قبول، در نظر گرفته شده است.»
بنابراین، جهان مسیحیت، آموزش کاذبی را در مورد خدایی ظالم که گناهکاران را با وادار کردن آنها به رنج کشیدن از عذابی آگاهانه تا ابد مجازات میکند، پذیرفتند. از طرف دیگر، یَهُوَه خدا به طور واضح و روشن در کلام خود، کتاب مقدس شرح میدهد که «مزد گناه موت است،» نه عذابی آگاهانه و ابدی. — رومیان ۶:۲۳.
[کادر در صفحهٔ ۲۲، ۲۳]
واژهای گویا برای «توجه محبتآمیز و از ته دل»
ارمیای نبی زاریکنان گفت: «احشای من احشای من!» آیا او از درد شکم ناشی از اینکه چیز بدی خورده بود مینالید؟ نه. ارمیا از تشبیهی عبری استفاده کرد تا نگرانی عمیق خود را در مورد بلایی که بر پادشاهی یهودا میآمد، توصیف کند. — ارمیا ۴:۱۹.
از آنجایی که یَهُوَه خدا دارای احساسات عمیقی است، از لغت عبری (مِعیم) به معنی «احشا» یا «شکم» نیز استفاده شده است تا احساسات از ته دل او را توصیف کند. برای مثال، پادشاهی اسباط دهگانهٔ اسرائیل، دهها سال قبل از روزگار ارمیا، توسط پادشاه آشور به اسارت گرفته شده بود. یَهُوَه به عنوان مجازاتی برای بیوفایی آنها به این کار اجازه داد. اما آیا خدا آنها را در تبعید فراموش کرد؟ نه. او هنوز به آنها به عنوان قوم عهد خود عمیقاً علاقمند بود. یَهُوَه به وسیلهٔ نام افرایم، سبط برجسته، روی سخن خود را به آنها کرد و پرسید: «آیا افرایم پسر عزیز من یا ولد ابتهاج من است زیرا هرگاه بضدّ او سخن میگویم او را تا بحال بیاد میآورم بنابرین خداوند میگوید که احشای من برای او بحرکت میآید و هرآینه بر او ترحّم خواهم نمود.» — ارمیا ۳۱:۲۰.
یَهُوَه با گفتن «احشای من . . . بحرکت میآید،» از تشبیهی مجازی استفاده کرد تا احساسات عمیق محبتش را نسبت به قوم تبعیدشدهٔ خود، توصیف کند. اِ. هِندِرسون، محقق کتاب مقدس در قرن نوزدهم، در تفسیر خود از این آیه چنین نوشت: «هیچ چیزی نمیتواند بر ابراز متأثرکنندهٔ احساس محبتآمیز پدرانه نسبت به فرزند گمشدهای که از طریق خود بازگشته است و در اینجا توسط یَهُوَه نشان داده میشود، برتری داشته باشد. . . . با وجود اینکه او بدینسان بر ضد [افرایمیهای بتپرست] صحبت کرده و آنها را مجازات کرده بود . . . ، هرگز آنها را فراموش نکرد، اما، در مقابل، در انتظار بازگشت نهایی آنها خرسند شد.»
لغت یونانی برای «شکم،» یا «احشا» به شیوهای مشابه در نوشتههای یونانی مسیحی به کار رفته است. هنگامی که به طور تحتاللفظی استفاده نمیشود، چنانکه در اعمال ۱:۱۸ آمده است، به احساس محبت از ته دل یا دلسوزی اشاره میکند. (فلیمون ۱۲) این لغت گاهی به لغت یونانی به معنای «نیکو» یا «خوب» متصل میشود. پولس و پطرس رسول هنگامی که مسیحیان را تشویق میکنند که «رحیم [از ته دل دلسوز، د ج]،» به طور تحتاللفظی «به خوبی مایل به ترحم» باشند، از این عبارت مرکب استفاده میکنند. (افسسیان ۴:۳۲؛ ۱پطرس ۳:۸) لغت یونانیی که به معنی «شکم» است همچنین میتواند به لغت یونانی پُلی متصل گردد. این ترکیب به طور تحتاللفظی به معنای «بسیار دل داشتن» است. این اصطلاح بسیار نادر یونانی فقط یک مرتبه در کتاب مقدس استفاده شده است، و به یَهُوَه خدا اشاره میکند. ترجمهٔ دنیای جدید، این ترجمه را ارائه میدهد: «یَهُوَه بسیار از ته دل مهربان است.» — یعقوب ۵:۱۱.
چقدر باید سپاسگزار باشیم که یَهُوَه خدا، قدرتمندترین شخص در عالم، اینقدر با خدایان بیرحمی که توسط انسانهای بیرحم ساخته شدهاند تفاوت دارد! مسیحیان حقیقی در تقلید از خدای «از ته دل دلسوز» خود برانگیخته میشوند که به همین ترتیب نیز در رفتار با یکدیگر عمل کنند. — افسسیان ۵:۱.