آیا عمل دستت تاب تحمل آتش را خواهد داشت؟
«هر کس باید مواظب باشد که روی آن [شالوده] چگونه بنا میکند.»—۱قرنتیان ۳:۱۰ (انجیل شریف).
۱. مسیحیان وفادار چه امید و آرزویی برای شاگردان بالقوه در دل میپرورانند؟
نگاه پدر و مادری مسیحی به نوزادشان دوخته شده. مبشری در چهرهٔ شاگرد خویش علاقهای وافر به کتاب مقدس میبیند. یکی از پیران جماعت از روی سکوی سخنرانی متوجه علاقمند جدیدی میشود که مشتاقانه آیهها را در کتاب مقدس خود دنبال میکند. این خادمان وفادارِ یَهُوَه دلی آکنده از امید و آرزو دارند. برای ایشان بیاختیار این سؤال مطرح میشود ‹آیا روزی این عزیزان به یَهُوَه مهر خواهند ورزید و او را خدمت خواهند کرد، و آیا وفادار خواهند ماند؟› البته نتیجهای اینچنین بخودیخود بوجود نمیآید. برای آن کار و تلاش لازم است.
۲. چگونه پولس رسول اهمیت تعلیم و آموزش را یادآور شد، و این موضوع ما را برمیانگیزد تا در چه مورد خود را محک بزنیم؟
۲ پولس رسول که خود معلمی قابل بود بر اهمیت کار تعلیم و شاگردسازی تأکید بسیار کرده، نوشت: «با اینطول زمان شما را میباید معلّمان باشید.» (عبرانیان ۵:۱۲) در اینجا روی سخن وی با مسیحیانی بود که نسبت به طول زمانی که ایمان آورده بودند، پیشرفتشان اندک بود. آنان هنوز محتاج تذکراتی در خصوص اصول پایهای حقیقت بودند، و ابداً برای تعلیم دیگران آمادگی نداشتند. ما نیز میباید گهگاه توانایی تعلیم خود را محک زده، ببینیم در چه زمینههایی میتوانیم پیشرفت کنیم. زندگی انسانها در گرو توانایی ما در تعلیم است. اما چارهٔ کار چیست؟
۳. الف) پولس رسول مراحل کار شاگردسازی مسیحی را با چه چیزی مقایسه کرد؟ ب) ما معماران مسیحی از چه موهبتی برخورداریم؟
۳ پولس شرح و بسط موضوع شاگردسازی را در مثلی با مراحل مختلف ساختن یک بنا مقایسه کرد. وی سخنان خود را چنین آغاز نمود: «زیرا با خدا همکاران هستیم و شما زراعت خدا و عمارت خدا هستید.» (۱قرنتیان ۳:۹) آری، ما در کار ساختمانیی با خدا شریک هستیم که انسانها را بنا میکند؛ ما از آنان شاگرد مسیح میسازیم. این همکاری ما، همکاری با کسی است که ‹بانی و سازندهٔ همه› میباشد. (عبرانیان ۳:۴) چه موهبت والایی! حال میخواهیم ببینیم چگونه پند پولس به قرنتیان، ما را در کسب مهارت بیشتر در کارمان یاری میکند. در اینجا میخواهیم توجهمان را بویژه بر روی هنر «تعلیم» معطوف کنیم.—۲تیموتاؤس ۴:۲.
ریختن شالودهای استوار
۴. الف) نقش پولس در کار معماری مسیحی چه بود؟ ب) چرا میتوان گفت که عیسی و شنوندگان وی از اهمیت شالودهای استوار آگاه بودند؟
۴ اگر ساختمان قرار است محکم و بادوام باشد، به شالوده و بنیادی استوار نیاز دارد. به همین سبب پولس نوشت: «بحسب فیض خدا که بمن عطا شد چون معمار دانا بنیاد نهادم.» (۱قرنتیان ۳:۱۰) عیسی مسیح با استفاده از همین مثل، از خانهای صحبت کرد که در مقابل توفان جنبش نمیخورد، زیرا سازندهٔ خانه آن را بر شالودهای استوار بنا نهاده بود. (لوقا ۶:۴۷-۴۹) عیسی اهمیت بنیاد و زیربنا را بخوبی میدانست. زمانی که یَهُوَه بنیاد زمین را نهاد او نیز در کنار وی حضور داشت.a (امثال ۸:۲۹-۳۱) شنوندگان عیسی نیز از ارزش و اهمیت شالودهای استوار آگاه بودند. در فلسطین تنها ساختمانهایی میتوانستند در مقابل سیلهای شدید و زلزلهها مقاومت کنند که بر شالوده و بنیادی استوار بنا شده بودند. اما، بنیادی که پولس از آن یاد کرد چه بود؟
۵. چه کسی بنیاد جماعت مسیحی است، و این مطلب چگونه نبوت شده است؟
۵ پولس نوشت: «بنیادی دیگر هیچکس نمیتواند نهاد جز آنکه نهاده شده است، یعنی عیسی مسیح.» (۱قرنتیان ۳:۱۱) این نخستین بار نبود که عیسی به بنیاد تشبیه میشد. در اشعیا ۲۸:۱۶ نیز پیشگویی شده بود: «خداوند یَهُوَه چنین میگوید، اینک در صَهْیون سنگ بنیادی نهادم یعنی سنگ آزموده و سنگ زاویهٔ گرانبها و اساس محکم.» یَهُوَه مدتها پیش اراده کرده بود که پسرش بنیادی برای جماعت مسیحی شود.—مزمور ۱۱۸:۲۲؛ افسسیان ۲:۱۹-۲۲؛ ۱پطرس ۲:۴-۶.
۶. پولس چگونه شالودهای استوار برای مسیحیان قُرِنتُس ریخت؟
۶ چه شالودهای برای فردفرد مسیحیان ریخته شده است؟ همانطور که پولس متذکر شد برای مسیحیان شالودهای دیگر به جز عیسی مسیح که کلام خدا به وی اشاره کرده است، وجود ندارد. پولس نیز در همه جا همین را زیربنا قرار میداد. وی هیچگاه سعی نکرد مردم قُرِنتُس را که برای فلسفه حرمت بسیار قائل بودند، با حکمت دنیوی تحت تأثیر قرار دهد. پولس در موعظهٔ خود از به تیر کشیده شدن «مسیح» صحبت میکرد، کسی که امتها او را به حکم «جهالت» رد نمودند. (۱قرنتیان ۱:۲۳) پولس آموزش میداد که عیسی شخصیت و مهرهای اصلی در اجرای مقاصد یَهُوَه است.—۲قرنتیان ۱:۲۰؛ کولسیان ۲:۲، ۳.
۷. از این موضوع که پولس خود را «معمار دانا» نام برد چه میآموزیم؟
۷ پولس اظهار کرد که همچون ‹معماری دانا› تعلیم داده است. این گفتهٔ وی حاکی از خودستایی نبود. او در واقع به این طریق از موهبتی که یَهُوَه به وی داده بود اظهار قدردانی کرد، که همانا معماری یا به عبارت دیگر، کسی بود که به کارها سازمان میداد. (۱قرنتیان ۱۲:۲۸) البته، امروزه ما از عطایای اعجازآمیزی که به مسیحیان اولیه داده میشد برخوردار نیستیم. همچنین ممکن است در خود استعداد تعلیم را نبینیم. اما از یک نظر ما معلمانی قابل هستیم. آری، هنگام تعلیم، یَهُوَه با دادن روحالقدسِ خود به یاری ما میآید. (با لوقا ۱۲:۱۱، ۱۲ مقایسه شود.) ما همچنین از محبت یَهُوَه و از دانش و معرفت تعالیم پایهای کلام وی برخورداریم. اینها عطایایی بسیار نفیس جهت آموزش دیگران میباشند. بگذار مصمم شده از این عطایا برای ریختن شالودهای استوار بهره بگیریم.
۸. چگونه مسیح را برای شاگردان بالقوه زیربنا قرار میدهیم؟
۸ هنگامی که مسیح را زیربنای کار قرار میدهیم، نه او را کودکی درمانده آرمیده در آخور جلوه میدهیم، و نه او را همانند تعلیم تثلیث با خدا یکسان میکنیم. خیر، در واقع اینگونه تعالیم که اساسی بر نوشتههای مقدس ندارند، شالودهای برای مسیحیان کاذب میریزند. ما باید در تعالیم خود عیسی را بزرگترین انسان همهٔ اعصار جلوه دهیم، کسی که زندگی کامل خویش را برای نجات ما داده است، و در حال حاضر پادشاه منصوب یَهُوَه در آسمان میباشد. (رومیان ۵:۸؛ مکاشفه ۱۱:۱۵) همچنین باید با سعی و کوشش شاگردان خود را برانگیزیم تا با عیسی همگام شوند، و خصوصیات وی را از خود بروز دهند. (۱پطرس ۲:۲۱) میخواهیم به آنها کمک کنیم تا غیرتی که عیسی در خدمت نشان میداد، دلسوزی وی برای انسانهای درمانده و ستمدیده، رحمت وی به گناهکارانی که از خطایای خویش دلشکسته شده بودند، همچنین استواری وی در برخورد با آزمایشات، آنان را تحت تأثیر قرار دهد. آری، عیسی حقیقتاً زیربنایی بسیار نیکو میباشد. اما، بعد از قرار دادن زیربنا چه باید کرد؟
استفاده از مصالح خوب در ساختمان
۹. هرچند در اصل کار پولس قرار دادن زیربنا بود، چه چیزی را علاقمند بود در مورد کسانی که حقیقت را از روی تعالیم وی پذیرفته بودند بداند؟
۹ پولس چنین نوشت: «اگر کسی بر آن بنیاد عمارتی از طلا یا نقره یا جواهر یا چوب یا گیاه یا کاه بنا کند کار هر کس آشکار خواهد شد زیرا که آنروز آنرا ظاهر خواهد نمود چونکه آن بآتش بظهور خواهد رسید و خود آتش عمل هر کسرا خواهد آزمود که چگونه است.» (۱قرنتیان ۳:۱۲، ۱۳) منظور پولس چه بود؟ منظور پولس از بررسی سابقهٔ کارهای وی مشخص میشود. کار اصلی پولس این بود که شالوده را بریزد. وی در سفرهای میسیونری خود از شهری به شهر دیگر رفته، به کسانی موعظه میکرد که چیزی در مورد مسیح نشنیده بودند. (رومیان ۱۵:۲۰) بدین ترتیب اشخاصی تعالیم او را پذیرفته، جماعات شکل گرفتند. پولس شدیداً نسبت به این انسانهای وفادار احساس مسئولیت میکرد. (۲قرنتیان ۱۱:۲۸، ۲۹) لیکن، کار میسیونری او را ملزم میساخت که به سفرش ادامه دهد. از این رو، پس از آنکه ۱۸ ماه طول کشید تا زیربنای کار را در شهر قُرِنتُس قرار دهد، آنجا را به منظور موعظه در شهرهای دیگر ترک نمود. لیکن، هنوز شدیداً علاقمند بود بداند که چگونه دیگران کاری را که او آغاز کرده است ادامه دادهاند.—اعمال ۱۸:۸-۱۱؛ ۱قرنتیان ۳:۶.
۱۰، ۱۱. الف) پولس چه مصالح ساختمانیی را با هم مقایسه کرد؟ ب) چه نوع ساختمانهایی احتمالاً در شهر قُرِنتُس یافت میشدند؟ پ) چه نوع ساختمانهایی احتمالاً در مقابل حریق سالم میماندند، و از این تشبیه چه درس باارزشی برای کار شاگردسازی میآموزیم؟
۱۰ ظاهراً عدهای بودند که کیفیت کارشان در نهادنِ بنا بر آن زیربنایی که پولس در قُرِنتُس قرار داده بود، چندان تعریفی نداشت. پولس برای نشان دادن مشکل آنان دو گروه مصالح ساختمانی را با هم مقایسه کرد: طلا، نقره، و جواهرات؛ و دیگری چوب، علف خشک، و کاه. ساختمان را میتوان هم با مصالح خوب، بادوام، و نسوز بنا نمود؛ و هم شتابزده با مصالح کمدوام، ناپایدار، و قابلاحتراق. بدون تردید در شهر بزرگی چون قُرِنتُس از هر دو نوع این ساختمانها بوفور یافت میشد. در آنجا معابد باابهتی وجود داشت که در بنای آنها از سنگهای بزرگ و نفیس، و احتمالاً در نما یا جهت تزئین آنها طلا و نقره استفاده شده بود.b این عمارات استوار و بادوام، با شکوه تمام در کنار زاغهها و دکههای چوبی فروشندگان که با کاه و علف پوشانیده شده بودند، قد افراشته بودند.
۱۱ در هنگام حریق چه بر این ساختمانها میگذشت؟ جواب این سؤال همانقدر که در زمان ما روشن است، در زمان پولس نیز روشن بود. در واقع، شهر قُرِنتُس در سال ۱۴۶ ق.د.م. به دست یک ژنرال رومی به نام مومیوس، تسخیر و به آتش کشیده شد. بسیاری از ساختمانهایی که از چوب، علف خشک، و یا کاه ساخته شده بودند با خاک یکسان شدند. اما چه بر سر ساختمانهای سنگی و مستحکم مُزیّن به طلا و نقره آمد؟ شکی نیست که آنها باقی ماندند. شاگردان پولس در قُرِنتُس در حالی که دیگر اثری از ساختمانهای کمدوام آن دوره نمیدیدند، احتمالاً به طور مرتب از کنار بناهایی که پیکر سنگی باشکوهشان از آن حریق مخوف سالم بیرون آمده بود میگذشتند. تشبیه پولس برای ایشان واضح و آشکار بود. ما نیز در طریق آموزشمان باید خودمان را معمار تلقی کنیم. ما باید از بهترین و بادوامترین مصالح ممکن بهره بگیریم. این کار مسلماً به بنای ما دوام بیشتری خواهد بخشید. اما این مصالح بادوام چه هستند، و چرا استفاده از آنها حیاتی است؟
آیا عمل دستت تاب تحمل آتش را خواهد داشت؟
۱۲. چگونه مسیحیان قُرِنتُس کار ساختن شاگرد را با بیتوجهی صورت میدادند؟
۱۲ پولس بخوبی از کیفیت پایین کار بعضی از مسیحیان قُرِنتُس آگاه بود. اما مشکل ایشان چه بود؟ همانطور که مضمون متن نشان میدهد، جماعت منقسم شده بود، و اعضای آن با وجود خطرِ از میان بردن وحدت، به تحسین و تمجید افراد مختلف جماعت میپرداختند. بعضی میگفتند: «من از پولس هستم،» برخی دیگر با اصرار میگفتند: «من از اَپَلُّس [هستم].» پارهای نیز ظاهراً خود را بیش از حد حکیم میپنداشتند. نتیجهٔ آن البته واضح بود؛ جوی پر از افکار جسمانی، عدم بلوغ روحانی، و ازدیاد «حسد و نزاع.» (۱قرنتیان ۱:۱۲؛ ۳:۱-۴، ۱۸) این گونه رفتارها مسلماً بر روی تعالیمی که در جماعت و خدمت داده میشد نیز تأثیر میگذاشت. بدین شکل، کار شاگردسازی با بیتوجهی صورت میگرفت، این کار آنان مانند ساختن بنایی با مصالح کمدوام بود. شکی نیست که چنین بنایی در «آتش» میسوزد و نابود میشود. اما این آتشی که پولس از آن صحبت میکرد چه بود؟
۱۳. آتشی که پولس از آن صحبت کرد معرف چیست، و ما مسیحیان باید چه نکتهای را به خاطر بسپاریم؟
۱۳ در طی حیات همگی ما آتشی پدید میآید که باید از آن بگذریم—منظور از این آتش آزمایش ایمانمان است. (یوحنا ۱۵:۲۰؛ یعقوب ۱:۲، ۳) همانطور که مسیحیان قُرِنتُس نیاز داشتند بدانند، ما نیز نیاز داریم بدانیم که تمام کسانی که بدیشان حقیقت را آموزش میدهیم آزمایش خواهند شد. چنانچه کیفیت آموزش ما پایین باشد، ممکن است نتایج اسفباری به بار آورد. پولس چنین هشدار داد: «اگر کاریکه کسی بر آن گذارده باشد بماند اجر خواهد یافت. و اگر عمل کسی سوخته شود زیان بدو وارد آید هرچند خود نجات یابد، امّا چنانکه از میان آتش.»c—۱قرنتیان ۳:۱۴، ۱۵.
۱۴. الف) چگونه ممکن است مسیحیی که شاگردسازی میکند «زیان» ببیند، و چگونه با اینکه از میان آتش میگذرد نجات مییابد؟ ب) چگونه میتوانیم خطر چنین زیانی را کاهش دهیم؟
۱۴ واقعاً که این سخنان شخص را به خود میآورد! آری، دردآور است که فردی را با کار و زحمت بسیار شاگرد سازیم، و سپس ببینیم که تسلیم وسوسه یا آزاری شده، راه حقیقت را ترک کرده است. پولس نیز به دردآور بودن چنین موقعیتی اذعان کرده، گفت که تعلیمدهنده ضرر و زیان میبیند. اندوه این واقعه برای وی ممکن است چنان باشد که گویی خود «از میان آتش» گذشته است—همچون کسی که دستخوش حریق شده، جز جان خویش همه چیز را از دست داده است. اما ما چگونه میتوانیم خطر چنین زیانی را کاهش دهیم؟ میباید با مصالحی بادوام عمارت را بنا کنیم! چنانچه سعی کنیم هنگام آموزش شاگردان خود به دل آنان راه یافته، آنان را در راهی قرار دهیم که برای خصوصیات مسیحیی همچون حکمت، فطانت، ترس از یَهُوَه، و ایمانی حقیقی ارزش قائل شوند، مانند آن است که از مصالح بادوام و نسوز استفاده کردهایم. (مزمور ۱۹:۹، ۱۰؛ امثال ۳:۱۳-۱۵؛ ۱پطرس ۱:۶، ۷) شاگردانی که چنین خصوصیاتی را تحصیل میکنند ارادهٔ خدا را به طور مستمر بجا خواهند آورد؛ برای ایشان امیدی مسلم برای زندگی ابدی وجود دارد. (۱یوحنا ۲:۱۷) لیکن چگونه میتوانیم مثال پولس را به صورت عملی به اجرا در آوریم؟ به موارد زیر توجه کن.
۱۵. طریقهایی برای اجتناب از بیتوجهی کردن در کار شاگردسازی را برشمر.
۱۵ هنگام آموزش به شاگردانِ کتاب مقدس، هیچگاه نباید افکار انسانی را بر افکار یَهُوَه خدا ترجیح بدهیم. طریق آموزش ما نباید طوری باشد که شاگردانمان ما را منبع حکمت و معرفت بپندارند. ما میخواهیم که آنان برای راهنمائی به شخص یَهُوَه، کلام وی، و سازمانش رجوع کنند. برای نیل به این مقصود، ما در جواب پرسشهایشان عقیده و نظر خودمان را ارائه نمیدهیم. به جای آن، به آنان میآموزیم که برای یافتن پاسخ سؤالاتشان، از کتاب مقدس، و نشریاتی که «غلام امین و دانا» تهیه کرده است استفاده کنند. (متی ۲۴:۴۵-۴۷) همچنین باید مواظب باشیم شاگردانمان را در انحصار خود نگیریم. به جای آنکه از ابراز محبت برادر یا خواهری دیگر به آنان آزردهخاطر شویم، باید حتی شخصاً شاگردان را تشویق کنیم که در ابراز محبت، دل خود را بر دیگران ‹بگشایند› و در جماعت تا آنجایی که میتوانند با افراد بیشتری آشنا شوند.—۲قرنتیان ۶:۱۲، ۱۳.
۱۶. چگونه پیران جماعت میتوانند از مصالحی نسوز استفاده کنند؟
۱۶ پیران جماعت نیز در ساختن شاگرد نقش ارزندهای را ایفا میکنند. آنان هنگامی که در جماعت آموزش میدهند، سعی میکنند برای ساختن بنا از مصالح نسوز بهره بگیرند. البته توانایی تعلیم، تجربیات، و شخصیت آنان ممکن است کاملاً با یکدیگر متفاوت باشد، لیکن آنان از این موقعیت نباید جهت یافتن هواخواهانی در جماعت استفاده کنند. (با اعمال ۲۰:۲۹، ۳۰ مقایسه شود.) البته ما دقیقاً نمیدانیم که چرا در قُرِنتُس عدهای میگفتند: «من از پولس هستم» یا «من از اَپَلُّس [هستم].» اما آنچه مسلم است، پیران وفادار باعث و بانی این چنددستگی نبودند. پولس ابداً از این سخنان تملقآمیز شاد نمیشد؛ وی حتی آنها را شدیداً تکذیب میکرد. (۱قرنتیان ۳:۵-۷) به همین ترتیب، پیران جماعت نیز باید به خاطر بسپارند که شبانانِ «گلهٔ خدا» هستند. (۱پطرس ۵:۲) این گله به هیچ انسانی تعلق ندارد. از این رو، پیران جماعت با قاطعیت در مقابل هر کسی که تمایل داشته باشد بر گله، و یا هیئت پیران مسلط شود میایستند. تا وقتی که انگیزهٔ پیران جماعت خدمتی خاضعانه، راه یافتن به دل افراد جماعت، و کمک به گوسفندان گله برای خدمتی از دل و جان به یَهُوَه باشد، همچون معماری عمل کردهاند که از مصالح نسوز استفاده کرده است.
۱۷. والدین مسیحی چگونه کوشش و تلاش میکنند تا از مصالحی نسوز بهره جویند؟
۱۷ والدین مسیحی نیز شدیداً به این موضوع اهمیت میدهند. مسلم است که آروزی دل آنان این است تا فرزندانشان به زندگی ابدی نائل شوند! به همین دلیل اینقدر سخت تلاش میکنند تا اصول کلام خدا را به فرزندانشان ‹بدقّت تعلیم نمایند.› (تثنیه ۶:۶، ۷) آنان میخواهند که فرزندانشان حقیقت را عمیقاً درک کنند، البته نه به صورت یک سری قوانین و شعائر، بلکه به شکل راه و روشی کامل برای زندگیی خوشآیند و شادیبخش. (۱تیموتاؤس ۱:۱۱) والدین برای آنکه از فرزندان خویش شاگردانی وفادار برای مسیح بسازند، تمام سعی و تلاش خود را به خرج میدهند تا از مصالح نسوز استفاده کنند. آنان با صبر و شکیبایی با فرزندان خود کار کرده، به آنان کمک میکنند تا خصایص ناخوشایندی را که یَهُوَه از آنها تنفر دارد از خود دور کرده، خصوصیاتی را در خود پرورش دهند که یَهُوَه دوست دارد.—غلاطیان ۵:۲۲، ۲۳.
مسئول کیست؟
۱۸. هنگامی که شاگردی تعلیمات سالم را رد میکند، چرا شخصی که با کوشش و تلاش بسیار وی را آموزش و پرورش داده است لزوماً مقصر نیست؟
۱۸ این بحث سؤالی بسیار مهم را مطرح میکند. چنانچه شخصی با وجود تمام تلاشها و کوششهای ما حقیقت را ترک کند، آیا این بدین معناست که ما معلمان قابلی نیستیم—آیا از مصالحی با کیفیت پایین استفاده کردهایم؟ خیر، لزوماً چنین نیست. البته، کلام پولس به ما یادآوری میکند که کار ساختن شاگرد، کاری بس پرمسئولیت است. هدف ما این است که هر آنچه در توان داریم برای ساختن بنایی استوار بکار بندیم. لیکن کلام خدا به ما نمیگوید که تمام مسئولیت را به گردن برگیریم و چنانچه شخصی دست کمک ما را رد کرده، حقیقت را کنار بگذارد، نباید بار تقصیرش بر دوش ما سنگینی کند. به غیر از نقش ما به عنوان سازنده، عوامل دیگر نیز دستاندرکارند. برای مثال، اگر توجه کرده باشی پولس رسول حتی در مورد معلمی که کیفیت کارش پایین بود گفت: «زیان بدو وارد آید، هرچند خود نجات یابد.» (۱قرنتیان ۳:۱۵) چنانچه رستگاری حتی برای این گونه معلمان نیز میباشد—گرچه شخصیت مسیحیی را که کوشیدهاند در شاگرد خود بسازند، در آزمایش با آتش، ‹سوختهشده› تشبیه شده است—چه نتیجهگیریی میتوان کرد؟ اینکه یَهُوَه خودِ شاگرد را مسئول اصلی تصمیم به کنار کشیدن، و یا پیرویی وفادارانه میداند.
۱۹. در مقالهٔ بعد به چه موضوعی خواهیم پرداخت؟
۱۹ مسئولیتهای شخصی از اهمیتی فوقالعاده برخوردارند. این موضوع در مورد همهٔ ما صدق میکند. اما، کتاب مقدس در این خصوص چه آموزش میدهد؟ در مقالهٔ بعد به توضیح این موضوع خواهیم پرداخت.
[پاورقیها]
a منظور از ‹بنیاد زمین› احتمالاً نیروهایی است که زمین، و البته دیگر اجرام سماوی را استوار نگاه میدارد. به علاوه، خود زمین به شکلی ساخته شده است که به هیچ وجه «جنبش» نمیخورد به عبارت دیگر هیچوقت نابود نخواهد شد.—مزمور ۱۰۴:۵.
b واژهٔ «جواهر،» تنها به سنگهای نفیسی همچون الماس و یاقوت اشاره نمیکند. در اینجا منظور پولس احتمالاً سنگهای ساختمانی گرانقیمتی چون مرمر، رُخام، و یا گرانیت میباشد.
c پولس در مورد نجات و رستگاری خودِ شخص سازنده شکی نداشت، شک وی در مورد رستگاری ‹کار دست› چنین شخصی بود. در ترجمهٔ انجیل شریف این آیه بدین صورت آمده است: «اگر آنچه را که آدمی بر روی آن شالوده ساخته است از آتش سالم بیرون آید، آن شخص پاداش خود را خواهد یافت. اما اگر کارهای دست او سوخته شود پاداش خود را از دست خواهد داد، ولی خود او نجات خواهد یافت، مانند کسی که از میان شعلههای آتش گذشته و نجات یافته باشد.»
پاسخ تو چیست؟
◻ چه «بنیادی» در مسیحیان واقعی وجود دارد، و چگونه قرار داده میشود؟
◻ از انواع مختلف مصالح ساختمانی چه میتوان آموخت؟
◻ «آتش» معرف چه چیزی است، و چگونه میتواند به عدهای «زیان» برساند؟
◻ آموزگاران کتاب مقدس، پیران جماعت، و والدین چگونه میتوانند از مصالح نسوز بهره بگیرند؟
[تصویر در صفحهٔ ۲۴]
در بسیاری از شهرهای زمان باستان بناهای سنگی ضدحریق در کنار ساختمانهایی سست و کمدوام قد برافراشته بودند