پیامی که باید اعلام کنیم
یَهُوَه به ما مسئولیت و افتخاری بزرگ داده است. او گفته است: «شما شاهدان من هستید، و من خدا هستم.» (اشع ۴۳:۱۲) شاهد یَهُوَه بودن تنها یک عنوان نیست. ما حقیقتاً در مورد حقایق زندگیبخش کلام خدا به همگان شهادت میدهیم. یَهُوَه مأموریت رساندن چه پیامی را به ما داده است؟ یَهُوَه از ما خواسته است که در مورد او، عیسی مسیح و پادشاهی آسمانی به مردم بشارت دهیم.
«از خدا بترس و فرامین او را نگاه دار»
مدتها پیش از دوران مسیحیت، یَهُوَه با خادم وفادار خود ابراهیم در مورد ترتیباتی صحبت کرد که از طریق آنها «همه قومهای زمین» برکت مییابند. (پیدا ۲۲:۱۸) او همچنین به سلیمان الهام کرد که در مورد آنچه یَهُوَه از همهٔ انسانها انتظار دارد، چنین بنویسد: «از خدا بترس و فرامین او را نگاه دار، چراکه انسان بودن بهتمامی همین است.» (جا ۱۲:۱۳) اما چگونه همهٔ قومها باید از این خواست خدا آگاه میشدند؟
هر چند در تمام اعصار، افرادی بودهاند که به کلام خدا اعتقاد داشتند، کتاب مقدّس نشان میدهد که اعلام بشارت به همهٔ قومها در «روز سَرور» صورت میگیرد؛ یعنی از سال ۱۹۱۴. (مکا ۱:۱۰) در مکاشفه ۱۴:۶، ۷ در خصوص این دوران پیشگویی شده بود که پیامی حیاتبخش تحت هدایت فرشتگان به «هر ملت و طایفه و زبان و قوم اعلام» میشود. چه پیامی باید اعلام میشد؟ این که «از خدا بترسید و او را جلال دهید؛ زیرا ساعت داوری او فرا رسیده است. پس او را بپرستید؛ او را که آسمان، زمین، دریا و چشمههای آب را آفرید.» این خواست خداست که این پیام به گوش انسانها برسد و ما این افتخار را داریم که همراه با دیگر خادمان خدا آن را اعلام کنیم.
از خدای حقیقی بترس. زمانی که یَهُوَه اعلام کرد «شما شاهدان من هستید،» این موضوع به میان آمده بود که چه کسی واقعاً خداست. (اشع ۴۳:۱۰) پس پیامی که ما اعلام میکنیم صرفاً این نیست که انسانها باید به مذهب روی آورند یا به خدایی اعتقاد داشته باشند، بلکه این است که باید بیاموزند تنها یک خدای حقیقی وجود دارد؛ یعنی همان خدایی که آسمان و زمین را آفرید. (اشع ۴۵:۵، ۱۸، ۲۱، ۲۲؛ یو ۱۷:۳) تنها خدای حقیقی میتواند بهدرستی آینده را از پیش بگوید. ما این افتخار را داریم که به مردم نشان دهیم پیشگوییهایی که تا کنون به تحقق رسیده است، به ما اطمینان کامل میدهد که یَهُوَه به وعدههای آیندهٔ خود نیز وفا خواهد کرد.—یوش ۲۳:۱۴؛ اشع ۵۵:۱۰، ۱۱.
البته بسیاری از کسانی که به آنان بشارت میدهیم، یا خدایان دیگری را پرستش میکنند یا ادعا میکنند که هیچ خدایی را نمیپرستند. برای آن که توجه آنان را به پیاممان جلب کنیم، شاید بتوانیم صحبت خود را با موضوعی آغاز کنیم که مخاطبمان نیز به آن علاقهمند است. نمونهٔ خوب آن را میتوان در اعمال ۱۷:۲۲-۳۱ یافت. توجه کنید که پولُس رسول در عین سنجیدگی، بهروشنی نشان داد که همهٔ مردم در برابر خدایی که آسمان و زمین را آفریده است، مسئول اعمالشان هستند.
اعلام نام خدا. وقتی در مورد خدای حقیقی با مردم صحبت میکنید، از گفتن نام او اِبا نداشته باشید. یَهُوَه نام خود را دوست دارد. (خرو ۳:۱۵؛ اشع ۴۲:۸) او میخواهد که انسانها نام او را بدانند. او کاری کرده است که نام پرجلالش بیش از ۷۰۰۰ بار در کتاب مقدّس ذکر شود. ما این مسئولیت را داریم که مردم دنیا را از نام او آگاه سازیم.—تث ۴:۳۵.
آیندهٔ انسانها در گرو آن است که یَهُوَه را بشناسند و با ایمان و اعتماد نام او را بخوانند. (یول ۲:۳۲؛ ملا ۳:۱۶؛ ۲تسا ۱:۸) البته بسیاری از انسانها یَهُوَه را نمیشناسند. این شامل بسیاری از کسانی نیز میشود که ادعا میکنند خدایی را میپرستند که در کتاب مقدّس آمده است. آنان حتی اگر کتاب مقدّس در اختیار داشته باشند و آن را بخوانند، احتمالاً هنوز از نام خدا آگاهی نمییابند؛ زیرا نام خدا در بسیاری از ترجمههای جدید کتاب مقدّس حذف شده است. شاید تنها زمانی که آنان نکتهای در مورد نام یَهُوَه بشنوند وقتی است که رهبران مذهبیشان بدیشان میگویند که آن را به کار نبرند.
چگونه میتوانیم دیگران را با نام خدا آشنا کنیم؟ هیچ شیوهای بهتر از این نیست که نام خدا را در کتاب مقدّس و اگر امکانپذیر باشد در کتاب مقدّس خودشان به آنان نشان دهیم. در برخی از ترجمههای فارسی کتاب مقدّس نام خدا هزاران بار آمده است. در برخی دیگر از ترجمهها تنها در آیاتی معدود میتوان نام خدا را یافت؛ برای نمونه در ترجمهٔ تفسیری در آیاتی همچون اِرْمیا ۳۳:۲ و هوشَع ۱۲:۵ و در ترجمهٔ دری در آیاتی همچون مزمور ۸۳:۱۸ و هوشَع ۱۲:۵. در ترجمهٔ قدیم، در برخی از آیاتی که در متن اصلی نام یَهُوَه آمده است، واژهٔ «خداوند» به کار رفته که به صورت مایل یا با خطی بالای آن نوشته شده است. اگر مخاطبتان ترجمهای نسبتاً جدید در دست دارد که نام یَهُوَه کاملاً از آن حذف شده است، برای آن که به او نشان دهید که مترجم با متن چه کرده است، میتوانید به ترجمههای قدیمیتر رجوع کنید. در برخی کشورها میتوان نام خدا را در سرودهای مذهبی یا روی بعضی ساختمانها یافت.
حتی اگر با کسانی برخورد کنیم که خدا یا خدایان دیگری را پرستش میکنند، خواندن اِرْمیا ۱۰:۱۰-۱۳ میتواند مفید باشد. در این آیات نه تنها به نام خدا اشاره میشود، بلکه همچنین بهروشنی مشخص شده است که یَهُوَه تنها خدای حقیقی و آفریدگار ماست.
جهان مسیحیت با به کار بردن عناوینی همچون «خدا» یا «خداوند» نام یَهُوَه را از مردم پنهان میکند. ما نباید چنین کنیم. البته از آنجا که برخی از مردم پیشداوریهایی دارند، شاید با به کار بردن نام خدا در همان ابتدای سخنمان، نخواهند به گفتگو با ما ادامه دهند. با این حال، واضح است که در ادامهٔ گفتگو نمیخواهیم از به کار بردن نام یَهُوَه اجتناب کنیم.
قابل توجه است که کتاب مقدّس نام شخصی یَهُوَه را بیش از مجموع عناوینی همچون «خدا» یا «خداوند» به کار برده است. با این حال نویسندگان کتاب مقدّس سعی نداشتند در هر جملهٔ خود نام یَهُوَه را به کار برند. آنان آزادانه و در عین حال با احترام، نام یَهُوَه را در جای مناسب به کار بردهاند. ما نیز میتوانیم همین شیوه را به کار گیریم.
شخصیتی که در پس این نام است. این که خدای قادر مطلق نامی برای خود دارد، بسیار درخور توجه است. با این حال اهمیت این امر به اینجا ختم نمیشود.
برای آن که شخصی بتواند یَهُوَه را دوست داشته باشد و با اطمینان نام او را بخواند و از او درخواست کمک کند، باید بداند که یَهُوَه چگونه خدایی است. هنگامی که یَهُوَه در مورد نام خود با موسی صحبت کرد، تنها به گفتن این که نامش «یَهُوَه» است، بسنده نکرد. یَهُوَه به شماری از خصوصیات خود نیز اشاره کرد. (خرو ۳۴:۶، ۷) ما نیز باید همین شیوه را به کار گیریم.
چه هنگامی که با شخصی علاقهمند گفتگو میکنید، چه هنگام سخنرانی، وقتی در مورد برکات پادشاهی خدا صحبت میکنید، اشاره کنید که این برکات کدام خصوصیات یَهُوَه، خدایی که وعدهٔ آن برکات را داده است، نشان میدهد. وقتی در مورد احکام او صحبت میکنید، نشان دهید که چه حکمت و محبتی در پس آن نهفته است. روشن سازید که احکام الٰهی، باری بر بارهای ما نمیافزاید، بلکه برای ما مفید است. (اشع ۴۸:۱۷، ۱۸؛ میکا ۶:۸) نشان دهید هر بار که یَهُوَه قدرت خود را نمایان ساخت، در واقع چه چیز در مورد شخصیت، معیارها و مقصودش آشکار کرد. توجه مخاطبتان را به تعادلی که یَهُوَه در ابراز خصوصیات خود نشان میدهد، معطوف کنید. احساس خود را نیز برای مخاطبتان آشکار کنید. عشق و محبت شما به یَهُوَه چه بسا سبب شود بذر چنین محبتی در دل مخاطبتان نیز کاشته شود.
پیام حیاتیای که امروزه باید به گوش مردم برسانیم، روشن میسازد که همگان باید از خدا بترسند. ما باید سعی کنیم با سخنانمان ترس خدایی را در مخاطبمان به وجود آوریم. این ترس، ترسی سالم است؛ ترسی توأم با حرمت و احترامی عمیق به یَهُوَه. (مز ۸۹:۷) این ترس زمانی به وجود میآید که شخص پی ببرد یَهُوَه در نهایت داور ماست و زندگی و حیات آیندهٔ ما در گرو آن است که مورد قبول او باشیم. (لو ۱۲:۵؛ روم ۱۴:۱۲) پس میتوان گفت که این ترس، با محبتی عمیق به خدا و در نتیجه میلی قوی به خشنود ساختن او همراه است. (تث ۱۰:۱۲، ۱۳) ترس خدایی همچنین ما را بر آن میدارد که از بدی نفرت داشته باشیم، احکام خدا را به جا آوریم و او را با دلی کامل بپرستیم. (تث ۵:۲۹؛ ۱توا ۲۸:۹؛ امث ۸:۱۳) این ترس مانع میشود که در حین خدمت به خدا، آنچه در دنیاست نیز دوست بداریم.—۱یوحنا ۲:۱۵-۱۷.
نام خدا، ‹برجی مستحکم.› کسانی که شناختی درست از یَهُوَه به دست میآورند، از امنیت برخوردار میشوند. البته نه به این مفهوم که صرفاً نام یَهُوَه را به زبان میآورند یا میتوانند چند خصوصیت او را برشمارند، بلکه به این مفهوم که کاملاً به او اعتماد و توکّل میکنند. در امثال ۱۸:۱۰ در مورد آنان چنین آمده است: «نام خداوند برج مستحکم است، که پارسا به درون آن میدود و در بلندی ایمن میماند.»
فرصتها را غنیمت شمارید و اعتماد به یَهُوَه را در دیگران تقویت کنید. (مز ۳۷:۳؛ امث ۳:۵، ۶) چنین اعتمادی به مفهوم ایمان به یَهُوَه و اطمینان به تحقق وعدههای اوست. (عبر ۱۱:۶) شخص باید بداند یَهُوَه پادشاه عالم است، راهنماییهایش را دوست داشته باشد و او را تنها راه نجات بشر بشمارد. کتاب مقدّس اطمینان میدهد که وقتی شخص با چنین اعتمادی ‹نام یَهُوَه را میخواند،› نجات مییابد. (روم ۱۰:۱۳، ۱۴) وقتی به دیگران آموزش میدهید، به آنان کمک کنید تا در تمام جنبههای زندگیشان چنین اعتمادی به یَهُوَه داشته باشند.
بسیاری از انسانها با مشکلاتی بزرگ دست به گریبانند. آنان شاید راه حلی برای مشکلاتشان نمیبینند. این افراد را ترغیب کنید که راههای یَهُوَه را بشناسند، به او توکّل کنند و به آنچه آموختهاند، عمل نمایند. (مز ۲۵:۵) تشویقشان کنید که صمیمانه از یَهُوَه طلب کمک کنند و از بابت برکات یَهُوَه از او شکرگزار باشند. (فیلیپ ۴:۶، ۷) بدین شکل آنان، نه تنها با خواندن کتاب مقدّس، بلکه با دیدن تحقق وعدههای یَهُوَه در زندگی خود با او آشنا میشوند. در آن موقع است که واقعاً به مفهومی که در پس نام یَهُوَه است پی میبرند و از امنیت برخوردار میشوند.—مز ۳۴:۸؛ ار ۱۷:۷، ۸.
پس، از هر فرصتی بهره جویید و دیگران را از اهمیت و فایدهٔ ترس از یَهُوَه خدای حقیقی و نگاه داشتن فرامین او آگاه سازید.
«شهادت در مورد عیسی»
عیسی مسیح پس از رستاخیزش و قبل از آن که به آسمان بازگردد، این رهنمود را به شاگردانش داد: «تا دورافتادهترین مناطق زمین، شاهدان من خواهید بود.» (اعما ۱:۸) کتاب مقدّس در توصیف خادمان وفادار خدا در زمان ما، میگوید: «کار شهادت در مورد عیسی را بر عهده دارند.» (مکا ۱۲:۱۷) حال شما در این راه چه تلاشی به خرج میدهید؟
بسیارند کسانی که صادقانه میگویند به عیسی ایمان دارند، اما در مورد زندگی او پیش از آمدن به زمین چیزی نمیدانند. آنان نمیدانند که وقتی عیسی بر زمین بود، همچون دیگر انسانها از گوشت و استخوان بود. همچنین مفهوم این را که او پسر خداست درک نمیکنند. این افراد اطلاعات اندکی در مورد نقش او در تحقق مقصود خدا دارند. آنان نمیدانند عیسی اکنون چه وظیفهای دارد و چگونه حیاتشان به آنچه او در آینده انجام خواهد داد، بستگی دارد. حتی ممکن است به اشتباه تصوّر کنند که شاهدان یَهُوَه به عیسی اعتقاد ندارند. افتخار ماست که تلاش کنیم حقیقت را در مورد این امور به دیگران بیاموزیم.
برخی نیز اعتقاد دارند شخصی که کتاب مقدّس به عنوان عیسی معرفی میکند، وجود خارجی نداشته است. برخی او را صرفاً مردی بزرگ محسوب میکنند. بسیاری نیز نمیپذیرند که او پسر خداست. واضح است که «شهادت در مورد عیسی» در میان چنین افرادی مستلزم تلاش، صبر و درایت است.
مخاطب ما هر اعتقادی که در مورد عیسی داشته باشد، به هر حال برای برخورداری از ترتیبی که یَهُوَه خدا برای زندگی جاودان قرار داده است، باید عیسی را بشناسد. (یو ۱۷:۳) یَهُوَه بهروشنی خواسته است که همهٔ انسانها ‹آشکارا تصدیق کنند که عیسی مسیح سَرور است› و به اختیارات او گردن نهند. (فیلیپ ۲:۹-۱۱) از این رو، حتی اگر به کسانی موعظه کنیم که قویاً روی عقاید اشتباه خود پافشاری میکنند یا شدیداً مخالف عیسی هستند، نمیتوانیم کلاً از صحبت کردن در مورد عیسی طفره رویم. البته شاید مواردی باشد که حتی در دیدار اول بتوانیم آزادانه در مورد عیسی مسیح صحبت کنیم. اما در مواردی دیگر شاید لازم باشد با سنجیدگی مطالبی بگوییم که مخاطبمان بتواند رفتهرفته درکی درست از عیسی کسب کند. شاید نیز لازم باشد در پی راههایی باشیم تا بتوانیم در دیدارهای بعد جنبههای دیگری از نقش عیسی را برای مخاطبمان روشن سازیم. با این حال، شاید نتوانیم همهٔ جنبههای موضوع را بدون داشتن مطالعهٔ کتاب مقدّس با شخص، برای او توضیح دهیم.—۱تیمو ۲:۳-۷.
نقش حیاتی عیسی در مقصود خدا. ما باید به مردم نشان دهیم که عیسی «راه» است و ‹هیچ کس جز از طریق او نزد پدر نمیآید› و از این رو بدون داشتن ایمان به عیسی مسیح، غیرممکن است بتوانند رابطهای مقبول با یَهُوَه برقرار کنند. (یو ۱۴:۶) اگر شخص نقشی را که یَهُوَه به نخستزادهٔ خود داده است درک نکند، غیرممکن است بتواند کتاب مقدّس را بهدرستی درک کند. چرا؟ زیرا یَهُوَه برای تحقق تمام مقصودهایش نقشی کلیدی به پسر یگانهٔ خود، نه هیچ مخلوق دیگری، داده است. (کول ۱:۱۷-۲۰) پیشگوییهای کتاب مقدّس بر محور همین نقش کلیدی عیسی میگردد. (مکا ۱۹:۱۰) در واقع، عیسی مسیح کلید حل تمام مشکلاتی است که از سرکشی شیطان و گناه آدم به وجود آمده است.—عبر ۲:۵-۹، ۱۴، ۱۵.
برای درک نقش عیسی، شخص باید متوجه شود که انسان در وضعیتی تأسفبار است؛ وضعیتی که رهایی از آن از قدرت ما انسانها خارج است. همهٔ ما از بدو تولّد، گناه را در وجود خود داریم. این امر به گونههای مختلف در زندگی هر یک از ما نمود میکند، اما نتیجهٔ آخر آن برای همهٔ ما یکسان است. آری، همهٔ ما سرانجام میمیریم. (روم ۳:۲۳؛ ۵:۱۲) هنگام موعظه این نکته را در استدلال خود به کار گیرید. سپس اشاره کنید که یَهُوَه از روی محبت و از طریق آن بهای رهایی که عیسی اهدا کرد، آزادی از بند گناه و مرگ را برای همهٔ کسانی که به این تدارک الٰهی ایمان ورزند، فراهم ساخته است. (مرق ۱۰:۴۵؛ عبر ۲:۹) بدین سان این امکان برایشان فراهم میشود که از زندگی جاودان و کاملیت برخوردار گردند. (یو ۳:۱۶، ۳۶) نجات از وضعیت اسفبارمان و رسیدن به این برکات از هیچ راه دیگری میسر نیست. (اعما ۴:۱۲) هنگام تعلیم، چه در جماعت، چه هنگام تدریس خصوصی، تنها به بیان این نکات بسنده نکنید. شما باید با مهربانی و بردباری حس قدردانی به نقش نجاتدهندهٔ عیسی را در مخاطب خود ایجاد کنید. قدردانی از این ترتیبات میتواند تأثیری عمیق بر نگرش، رفتار و اهداف شخص بگذارد.—۲قر ۵:۱۴، ۱۵.
درست است که عیسی تنها یک بار همچون قربانی تقدیم شد. (عبر ۹:۲۸) اما اکنون در نقش کاهن اعظم مشغول به خدمت است. شما باید به مخاطبتان کمک کنید که مفهوم این امر را درک کند. آیا او کسی است که رنج میکشد، سرخورده شده است، خود را تحت فشار حس میکند یا به خاطر نامهربانی اطرافیان خود با مشکلی روبرو شده است؟ عیسی هنگامی که روی زمین بود، خود طعم ناخوشایند این مشکلات را چشید. او میداند شخص در چنین شرایطی چه احساسی دارد. شاید آگاهی از ضعف و ناکاملیمان این احساس را در ما ایجاد کرده باشد که به رحمت و دلسوزی خدا نیاز داریم. اگر بر مبنای قربانی عیسی، از یَهُوَه در دعا طلب بخشش کنیم، عیسی «مددکنندهای نزد پدر» است که با دلسوزی نزد او برایمان «شفاعت میکند.» (۱یو ۲:۱، ۲؛ روم ۸:۳۴) ما بر مبنای قربانی مسیح و خدمتی که در مقام کاهن اعظم انجام میدهد، میتوانیم «به تخت لطف الٰهی نزدیک شویم» و هنگام نیاز، از کمک او برخوردار گردیم. (عبر ۴:۱۵، ۱۶) ما اگرچه ناکاملیم، با کمک عیسی در مقام کاهن اعظم میتوانیم با وجدانی پاک به خدا خدمت کنیم.—عبر ۹:۱۳، ۱۴.
به علاوه، عیسی اقتداری عظیم دارد؛ زیرا یَهُوَه او را سر جماعت مسیحی قرار داده است. (مت ۲۸:۱۸؛ افس ۱:۲۲، ۲۳) از این رو، او مطابق نیاز جماعت مسیحی راهنماییهایی هماهنگ با خواست خدا در اختیار ما قرار میدهد. هنگامی که به دیگران آموزش میدهید، به آنان بیاموزید که فقط عیسی مسیح سر جماعت است و نه انسانها. (مت ۲۳:۱۰) علاقهمندان را از همان ابتدا به سالن جماعت دعوت کنید؛ جایی که ما کتاب مقدّس را از طریق نشریاتی که «غلام امین و دانا» به چاپ میرساند، بررسی میکنیم. برایشان نقش «غلام،» همچنین نقش «اربابش» را توضیح دهید تا بدین سان به نقش عیسی در مقام سر جماعت پی ببرند. (مت ۲۴:۴۵-۴۷) آنان را با پیران جماعت آشنا کنید و بر اساس کتاب مقدّس توضیح دهید که این پیران باید از چه شرایطی برای انجام مسئولیتهایشان برخوردار باشند. (۱تیمو ۳:۱-۷؛ تیت ۱:۵-۹) برایشان روشن سازید که جماعت به پیران تعلّق ندارد، بلکه وظیفهٔ آنان این است که به اعضای جماعت کمک کنند تا عیسی را سرمشق قرار دهند. (اعما ۲۰:۲۸؛ افس ۴:۱۶؛ ۱پطر ۵:۲، ۳) به این عزیزان نشان دهید که تشکیلاتی سازماندهیشده و جهانی وجود دارد که عیسی مسیح سرپرستی آن را بر عهده دارد.
ما از گزارشات انجیلها میآموزیم که اندکی پیش از مرگ عیسی، زمانی که او به اورشلیم وارد شد، شاگردانش فریاد برآوردند: «متبارک باد آن پادشاهی که به نام یَهُوَه میآید!» (لو ۱۹:۳۸) همچنان که مطالعهٔ شخص در کتاب مقدّس عمیقتر میشود، میآموزد که یَهُوَه اکنون عیسی را حکمران ساخته است و این مقام او تأثیری مستقیم بر مردم همهٔ ملتها دارد. (دان ۷:۱۳، ۱۴) پس وقتی در جماعت سخنرانی ایراد میکنید یا با کسی مطالعه میکنید، شنوندهتان را یاری رسانید تا پی ببرد که آگاهی از اختیارات عیسی باید چه تأثیری در زندگی و اعمال تکتک ما داشته باشد.
تأکید کنید که شیوهٔ زندگی هر یک از ما نشان میدهد که آیا حقیقتاً باور داریم که عیسی مسیح در مقام پادشاه خدمت میکند و این که آیا ما با کمال میل از حکمرانی او پیروی میکنیم. توجه شنونده را به فعالیتی جلب کنید که عیسی پس از منصوب شدن به مقام پادشاهی از شاگردانش خواست که انجام دهند. (مت ۲۴:۱۴؛ ۲۸:۱۸-۲۰) توضیح دهید که عیسی، مشاور فوقالعادهٔ ما، در مورد اولویتهای زندگی چه گفت. (اشع ۹:۶، ۷؛ مت ۶:۱۹-۳۴) به روحیهای اشاره کنید که سَرور صلح گفت در میان پیروانش حکمفرما خواهد بود. (مت ۲۰:۲۵-۲۷؛ یو ۱۳:۳۵) البته وظیفهٔ ما نیست که قضاوت کنیم هر شخص چقدر باید خدمت کند. اما بجاست شنونده را تشویق کنید که ببیند اعمالش چه چیز را در مورد اطاعت او از حکمرانی مسیح نشان میدهد. همچنین اشاره کنید که خود شما نیز باید چنین کنید.
بر شالودهٔ مسیح بنا کنید. کتاب مقدّس شاگردسازی را به ساختن بنایی تشبیه کرده است؛ بنایی که باید بر شالودهای ساخته شود. این شالوده باید عیسی مسیح باشد. (۱قر ۳:۱۰-۱۵) برای این منظور باید به شنوندهمان کمک کنیم عیسی را آن طور که کتاب مقدّس توصیف کرده است، بشناسد. مراقب باشید که شخص تصوّر نکند باید از شما پیروی کند. (۱قر ۳:۴-۷) توجه او را همواره به عیسی مسیح جلب کنید.
اگر شالوده درست ریخته شود، شاگرد متوجه میشود که مسیح، ‹سرمشقی برای ما قرار داد تا بهدقت در جای پای او گام برداریم.› (۱پطر ۲:۲۱) برای بنا کردن بر آن شالوده، شاگرد را تشویق کنید که به گزارشهای انجیلها، نه صرفاً به چشم گزارشهایی تاریخی، بلکه به چشم سرمشقی در زندگی بنگرد. به او کمک کنید که طرز فکر و خصوصیاتی را در خود پرورش دهد که عیسی از خود نشان میداد. او را تشویق کنید که توجه کند عیسی چه احساسی نسبت به پدرش داشت، چه واکنشی در مقابل وسوسهها و سختیها نشان داد، چگونه از خدا اطاعت میکرد و برخوردش با افراد در شرایط مختلف چگونه بود. روی این نکته تأکید کنید که عیسی بیش از هر چیز به چه فعالیتی مشغول بود. بدین سان، شاگرد هنگام تصمیمگیری و روبرو شدن با سختیها از خود خواهد پرسید: ‹اگر عیسی در این موقعیت بود، چه میکرد؟ آیا تصمیم من نشان میدهد که به ارزش آنچه عیسی برایم کرده است، واقفم؟›
هنگامی که در جماعت آموزش میدهید، تصوّر نکنید که چون برادرانتان به عیسی ایمان دارند، دیگر نیازی نیست به او توجهی خاص شود. اگر با سخنان خود بر بنای ایمانی که به عیسی دارند بیفزایید، تعلیمتان مفیدتر خواهد بود. وقتی در مورد جلسات صحبت میکنید، آن را با نقش عیسی در مقام سر جماعت مربوط سازید. وقتی در مورد خدمت موعظه صحبت میکنید، به روحیهای که عیسی در خدمتش نشان میداد اشاره کنید و موعظه را در پرتو آنچه عیسی اکنون در مقام پادشاه انجام میدهد، توضیح دهید؛ یعنی نجات انسانها و گردآوری آنان برای زندگی در دنیای جدید.
واضح است که صرفاً دانستن آموزشهای پایهای در مورد مسیح کافی نیست. شخص برای آن که به معنی واقعی مسیحی شود، باید به عیسی ایمان بورزد و او را حقیقتاً دوست داشته باشد. چنین محبتی شخص را بر آن میدارد که از او اطاعت کند. (یو ۱۴:۱۵، ۲۱) همین محبت است که شخص را برمیانگیزد که ایمان خود را تحت سختترین شرایط حفظ کند، در تمام روزهای عمر خود در جای پای مسیح گام بردارد و به بلوغ مسیحی برسد؛ یعنی ‹در ایمان ریشه کرده، بر شالودهٔ آن استوار گردد.› (افس ۳:۱۷) چنین شیوهٔ زندگیای سبب جلال یافتن نام یَهُوَه خدا، پدر عیسی مسیح، میگردد.
«این خبر خوشِ پادشاهی»
عیسی در اشاره به نشانهٔ حضور خود و دوران پایانی نظام حاضر چنین پیشگویی کرد: «این خبر خوشِ پادشاهی، در سراسر زمین موعظه خواهد شد تا برای همهٔ قومها شهادتی شود، آنگاه پایان فرا خواهد رسید.»—مت ۲۴:۱۴.
این خبر که باید در چنین وسعتی موعظه شود، دقیقاً چیست؟ این خبر در مورد پادشاهیای است که عیسی به ما آموخت در مورد آن دعا کنیم و بگوییم: «پادشاهی تو بیاید.» (مت ۶:۱۰) مکاشفه ۱۱:۱۵ آن را ‹پادشاهی خداوند ما [یَهُوَه] و مسیح او› توصیف میکند؛ زیرا یَهُوَه حاکم مطلق است و اقتدار حکمرانی در مقام پادشاه را به مسیح داده است. البته پیامی که پیروان عیسی در قرن اول موعظه میکردند، محدودتر از پیامی است که مطابق پیشگویی عیسی در زمان ما موعظه میشود. آن پیروان قرن اول به مردم میگفتند که «پادشاهی خدا به شما نزدیک شده است؛» زیرا عیسی، کسی که برای رسیدن به مقام پادشاهی مسح شده بود، در آن زمان در میان آنان بود. (لو ۱۰:۹) اما مطابق مَتّی ۲۴:۱۴ عیسی پیشگویی کرد که رویدادی دیگر در خصوص تحقق خواست خدا در تمام دنیا اعلام خواهد شد.
دانیال نبی رؤیایی نبوی در مورد این رویداد مشاهده کرد. او دید «قدیمالایام» که همان یَهُوَه خداست به «کسی مانند پسر انسان،» یعنی عیسی مسیح «حکومت و جلال و پادشاهی» را میدهد، «تا تمامی قومها و ملتها و زبانها او را خدمت کنند.» (دان ۷:۱۳، ۱۴) این واقعه که اهمیت آن تمام عالم را در بر میگیرد، در سال ۱۹۱۴ در آسمان به وقوع پیوست. پس از آن، ابلیس و دیوهایش به زمین افکنده شدند. (مکا ۱۲:۷-۱۰) از آن زمان، دوران پایانی این نظام کهنه و پوسیده آغاز شد. اما پیش از آن که این نظام کاملاً از میان برود، در تمام دنیا اعلام میشود که مسیح، یعنی پادشاه منصوب یَهُوَه خدا، از آسمان حکمرانی میکند. اکنون مردم در سراسر دنیا از این پیام باخبر میشوند. عکسالعمل آنان به این پیام، گواهی روشن بر نگرش آنان نسبت به «آن متعال» است که «در حکومت بشری حکم میرانَد.»—دان ۴:۳۲.
البته به غیر از این رویدادها، هنوز رویدادهای بسیاری در پیش است! ما هنوز به یَهُوَه دعا میکنیم: «پادشاهی تو بیاید.» البته منظورمان این نیست که پادشاهی خدا برقرار نشده است. خیر، ما با این نیّت دعا میکنیم که پادشاهی آسمانی به طور تمام و کمال پیشگوییهایی همچون آنچه در دانیال ۲:۴۴ و مکاشفه ۲۱:۲-۴ آمده است را به تحقق رسانَد. پادشاهی خدا زمین را به بهشت مبدّل خواهد ساخت؛ بهشتی مملو از انسانهایی که خدا و همنوع خود را دوست دارند. وقتی ما «این خبر خوشِ پادشاهی» را به مردم بشارت میدهیم، مسلّماً در مورد این برکات آتی صحبت میکنیم. البته همچنین با اطمینان اشاره میکنیم که هماکنون نیز عیسی به خواست یَهُوَه در مقام حکمرانی مقتدر حکومت میکند. آیا وقتی در مورد پادشاهی خدا بشارت میدهید، بر این خبر خوش تأکید میکنید؟
توضیح در مورد پادشاهی خدا. ما چگونه میتوانیم مأموریت اعلام بشارت پادشاهی خدا را به انجام برسانیم؟ شاید در ابتدا علاقهٔ مردم را با موضوعهای مختلف برانگیزیم، اما پس از مدتی کوتاه باید روشن باشد که پیاممان در مورد پادشاهی خداست.
برای این منظور مهم است آیات مربوط به پادشاهی خدا را برای مخاطبمان بخوانیم یا از آنها نقل قول کنیم. وقتی در مورد پادشاهی خدا صحبت میکنید، باید مطمئن شوید که مخاطبتان آن را درک کرده است. شاید کافی نباشد که بگویید پادشاهی خدا یک حکومت است. برای برخی افراد شاید تصوّر حکومتی که نتوانند آن را ببینند، دشوار باشد. شما میتوانید به شیوههای مختلف با آنان استدلال کنید. برای مثال، نیروی جاذبه قابل رؤیت نیست، اما تأثیری بسیار بر زندگی ما دارد. ما نمیتوانیم کسی را که نیروی جاذبه را به وجود آورده است ببینیم، اما واضح است که چنین شخصی باید از قدرتی عظیم برخوردار باشد. کتاب مقدّس او را «پادشاه همهٔ اعصار» میخواند. (۱تیمو ۱:۱۷) همچنین میتوانید استدلال کنید که در کشوری بزرگ، بسیاری از افراد هرگز به پایتخت کشورشان سفر نکردهاند و اعضای دولت خود را شخصاً ندیدهاند. آشنایی آنان با امور مربوط به دولتشان از طریق رسانههای خبری است. در واقع کتاب مقدّس نیز که تقریباً به ۲۶۰۰ زبان ترجمه شده است، در مورد پادشاهی خدا اطلاعاتی در اختیار ما میگذارد؛ به ما میگوید که اختیارات این حکومت به چه کسی داده شده است و این حکومت چه میکند. همچنین مجلّهٔ برج دیدهبانی که بیش از هر مجلّهای به زبانهای گوناگون ترجمه شده است، «پادشاهی یَهُوَه خدا را اعلام میکند؛» همان طور که روی جلد آن نیز ذکر شده است.
چگونه میتوانید درک مخاطبتان را در مورد پادشاهی خدا بالا ببرید؟ برای این منظور میتوانید به امکاناتی اشاره کنید که مخاطبتان انتظار دارد هر حکومتی برای تابعان خود فراهم کند: همچون صلح و آرامش، امنیت مالی و جانی، امکانات تحصیلی و پزشکی، همچنین مساوات میان همهٔ نژادها. اشاره کنید که تنها حکومت خداست که میتواند همهٔ اینها و دیگر آرزوهای معقول انسانها را برآورده سازد.—مز ۱۴۵:۱۶.
این میل را در شنونده ایجاد کنید که بخواهد جزو تابعان پادشاهی خدا باشد که عیسی مسیح پادشاه آن است. در مورد معجزات عیسی صحبت کنید. اشاره کنید که آن معجزات تنها نمونهای کوچک از کارهایی است که او از آسمان در مقام پادشاه برای انسانها انجام خواهد داد. بهکرّات به خصوصیات نیکوی عیسی اشاره کنید. (مت ۸:۲، ۳؛ ۱۱:۲۸-۳۰) توضیح دهید که او زندگی خود را برای ما فدا ساخت و سپس خدا او را به زندگی فناناپذیر در آسمان رستاخیز داد و او از آنجا بر همگان حکمرانی میکند.—اعما ۲:۲۹-۳۵.
تأکید کنید که پادشاهی خدا هماکنون از آسمان اِعمال قدرت میکند. با این حال، باید در نظر داشته باشید که اکثر مردم شرایطی را نمیبینند که انتظار دارند چنین حکومتی به وجود آورد. شما نیز به این امر اذعان کنید. سپس بپرسید که آیا میداند عیسی مسیح خود در مورد نشانهٔ برقرار شدن این حکومت چه گفته است. به برخی از جنبههای نشانهٔ مرکبی که عیسی برشمرد و میتوان در مَتّی باب ۲۴، مَرقُس باب ۱۳ و لوقا باب ۲۱ یافت، اشاره کنید. سپس سؤال کنید که چرا به پادشاهی رسیدن عیسی در آسمان چنین وضعیتی را بر زمین به وجود آورد. برای توضیح این امر مکاشفه ۱۲:۷-۱۰، ۱۲ را برای او بخوانید.
میتوانید با خواندن مَتّی ۲۴:۱۴ در مورد آموزش جهانی کتاب مقدّس که اکنون انجام میشود، توضیح دهید. نشان دهید که این یکی از جنبههای نشانهٔ برقراری پادشاهی خداست که همهٔ انسانها میتوانند به عین آن را ببینند. (اشع ۵۴:۱۳) به دورههای آموزشیای اشاره کنید که شاهدان یَهُوَه از آن بهره میبرند. اشاره کنید که همهٔ این دورهها بر مبنای کتاب مقدّس است و کاملاً رایگان میباشد. توضیح دهید که شاهدان یَهُوَه در بیش از ۲۳۰ سرزمین، علاوه بر موعظهٔ خانهبهخانه، کتاب مقدّس را به طور خصوصی با افراد و خانوادهها مطالعه میکنند. بهراستی کدام حکومت بشری قادر است برنامهٔ آموزشیای در چنین ابعاد عظیمی، نه فقط برای تابعان خود، بلکه برای مردم تمام دنیا ترتیب دهد! مردم را به سالن جماعت، مجمعها و کنگرههایمان دعوت کنید تا خود به چشم ببینند که چنین آموزشهایی تا چه حد بر زندگی انسانها تأثیر گذاشته است.—اشع ۲:۲-۴؛ ۳۲:۱، ۱۷؛ یو ۱۳:۳۵.
اما چگونه میتوانیم مخاطب خود را در درک تأثیری که پادشاهی خدا بر زندگی او دارد، یاری رسانیم؟ شما میتوانید با سنجیدگی و درایت مقصود از دیدار خود را بگویید؛ این که برای همهٔ انسانها این فرصت وجود دارد که زندگی تحت لوای پادشاهی خدا را برگزینند. چگونه؟ باید بیاموزند که یَهُوَه از انسانها چه انتظار دارد، سپس هماهنگ با آن زندگی کنند.—تث ۳۰:۱۹، ۲۰؛ مکا ۲۲:۱۷.
به دیگران کمک کنید تا نخست در پی پادشاهی خدا باشند. حتی پس از آن که شخص پیام پادشاهی را پذیرفت، هنوز باید تصمیمهای مهمی بگیرد. او تا چه حد در زندگی خود به امور مربوط به پادشاهی خدا اولویت خواهد داد؟ عیسی به شاگردانش تأکید کرد که ‹همواره نخست، در پی پادشاهی خدا باشند.› (مت ۶:۳۳) چگونه میتوانیم همایمانانمان را در این راه یاری رسانیم؟ باید خود در این خصوص نمونه باشیم و در مورد فرصتهایی که برای این کار وجود دارد، صحبت کنیم. گاه میتوانیم سؤال کنیم که آیا شخص در مورد امکاناتی خاص برای خدمت به خدا فکر کرده است و به نمونهٔ کسانی اشاره کنید که از این امکانات و فرصتها بهره جستهاند. میتوانیم هنگام بررسی نمونههایی در کتاب مقدّس به نکاتی اشاره کنیم که محبت همایمانانمان را به یَهُوَه عمیقتر کند. میتوانیم بر واقعی بودن پادشاهی خدا تأکید کنیم. همچنین میتوانیم اهمیت اعلام بشارت پادشاهی خدا را به آنان یادآور شویم. آنچه بیشترین تأثیر را بر همایمانانمان میگذارد این نیست که بگوییم چه کار باید بکنند، بلکه این است که میل به انجام آن کار را در آنان تقویت کنیم.
تردیدی نیست که پیام زندگیبخشی که همهٔ ما باید اعلام کنیم، بیش از هر چیز باید بیان حقایقی باشد که در مورد یَهُوَه خدا، عیسی مسیح و پادشاهی آسمانی است. این حقایق باید هنگام موعظه، در جماعت و در شیوهٔ زندگیمان برجسته شود. بدین سان، نشان میدهیم که حقیقتاً از برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی فایده میبریم.